سردار شهید احمد قناعتی

بعد از سالها انتظار در انبوه غمی ماندگار که برشانه هایش سنگینی می کرد در آن شب خاموش فرصت کوتاهی یافت تا با بچه های گروهان دوم از گردان امام حسین (ع) که فرماندهی آنها را به عهده داشت گپ کوتاهی بزند و حرفهای صادقانه ای را باآنها درمیان بگذارد ، حرفهایی که شاید هیچ گاه بر زبان نرانده بود. حرفهایی که بوی چلچله می داد و بوی پرواز. همة بچه ها یک دل و یک زبان عهد کردند که تا آخرین نفس همراه او باشند و این گونه در حنابندان زخم با سالار شهیدان تجدید عهد کرده و خود رابرای عملیات فردا اماده کردند . نمی دانم شاید در آن شب اشک افشان این جملات را که امروز در وصیتنامة خونین او با زبان بی زبانی با هر دلسوخته ای سخن می گوید برزبان راند :

« شهیدان رفتند و شما ای پیام رسانان خون شهدا! ای کسانی که رسالت زینبی بردوش دارید! پیام ما را به گوش جهانیان برسانید وآن حاکمیت الهی است . ای پیام رسانان خون شهیدان!بدانید که استکبار جهانی از شرق و غرب و منافقین و مفسدین در راه شیطان جهاد می کنند وشما بادوستان شیطان بجنگید .ای برادران و ای پیروان حسین (ع) شهادت در راه خدا فوز عظیم است و همین خونهاست که تسریع کنندة ظهورحضرت مهدی (عج) می باشد. »

و سرانجام در فردایی خونین پس از 5/4 سال حضور مداوم در جبهه و شرکت در عملیاتهای مختلف ، چون شقایقی شرخ بردامان زخمی "فاو"شکفت و عاشقانه شاهد شهادت را در آغوش کشید .

آری سردار شهید احمد قناتی در تاریخ 18 اسفند 1364 و در عملیات والفجر8 در اثر اصابت ترکش خمپاره به آرزوی دیرینة خود رسید و بال در بال ملایک در آستان قرب الهی منزل گزید . با مرگ سرخ او ، سر و قامتی دیگر برخاک تفتیدة جنوب فرو افتاد تا سند پایندگی امتی باشد که به شهید و شهادت ایمان راسخ دارد. شهید قناتی در سال 1338 در شهر شیراز ودرخانواده ای متدین و مذهبی زاده شد و تحت توجهات پدر و مادری مهربان پرورش یافت . وی تحصیلات خود را تا سال سوم راهنمایی ادامه داد و مدتی بعد در بحبوحة انقلاب در جریان حرکات توفندة امت اسلامی علیه حکومت ستمشاهی قرار گرفت . او فردی رئوف ، مهربان و متین بود و به ائمه معصومین (ع) خصوصاً اباعبدالله الحسین (ع) ارادتی خاص داشت چنان که در قسمت دیگری از وصیتنامة خود در بزرگداشت مقام شهید چنین می نویسد:

« از همگی می خواهم که عزاداری برای ائمه به خصوص امام حسین (ع) را فراموش نکنید و در روز تشییع جنازه ام برای امام حسین سینه بزنید .»

و آن گونه که وصیت کرده بود در بهاران 1365 و در شکوفه باران تغزل بر دستهای هزاران عاشق دلسوخته تشییع و در گلستان دارالرحمة شیراز به خاک سپرده شد .