منوبابام فدای آقام

شهید سعید اژدری

نام  :سعيد

نام خانوادگى  :اژدرى

نام پدر :اصغر

تاريخ‌تولد  :20/01/1343

ش.ش   :31931

محل‌صدورشناسنامه   :كازرون

 تاريخ شهادت  :08/10/61

بسم الله الرحمن الرحيم

«و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل‌الله أمواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون»

با عرض سلام به تمام مردم شهيدپرور ايران بخصوص مردم شهيدپرور كازرون.

و اى خواهران و برادران من، دوست دارم شما خواهران زينب‌وار و شما برادران حسين‌وار باشيد. با دشمنان اسلام به مبارزه بپردازيد. چند كلمه سخنى دارم كه به عرض شما مى‌رسانم. به راه پاك روح‌الله ايمان داشته باشيد. و با وحدت بيشتر در راه اهداف جمهورى اسلامى پيش رويد. اگر من شهيد شدم دست‌هاى مرا از تابوت بيرون بگذاريد تا كوردلان و اين شكم‌پرستان بدانند كه من با دست خالى از اين دنيا مى‌روم و چشمهاى مرا باز بگذاريد تا كوردلان بدانند كه كوركورانه اين راه را انتخاب نكرده‌ام. به ياد شهيدانى كه چون نداى حق را شنيدند و عاشقانه و با افتخار به سوى او شتافتند و در اوج انسانيت با خون خود حقيقت را گواهى كردند و شما اى مسلمانان اين را بدانيد كه تا آخرين قطره خونمان در راه اسلام خواهيم جنگيد و كوشش خواهيم كرد كه انشاءالله در اين راه به فيض شهادت نائل شوم. روز عروسى من روز شهادت من است. پس براى من عزادارى نكنيد بلكه جشن بگيريد. و توصيه‌اى به شما پدر و مادر عزيزم دارم. اگر من شهيد شدم و جسدم پيدا نشد شبهاى جمعه مثل تمام مادران و پدران شهدا بر سر مزار شهيدان بياييد و يك فاتحه‌اى بخوانيد و هيچ ناراحت نباشيد كه پسرتان قبر ندارد يا قبرى خالى است و افتخار كنيد كه پدر و مادر شهيد هستيد و هميشه براى رهبر كبير انقلاب دعا كنيد و بعد براى پيروزى رزمندگان اسلام. و دعا كنيد كه اين جنگ با پيروزى رزمندگان تمام شود نه دعا كنيد كه خدايا اين جنگ را تمام كن. و همان وصيتى كه همان اول به تو كردم مادرم بر سر قبرم گريه و زارى نكن تا روح من شاد بشود و باز مى‌گويم كه براى امام خمينى دعا كنيد. خداحافظ مادر و خداحافظ پدر و شما برادران و خواهرانم.

شيون مكن مادر در مرگ خونبارمبگذر زمن ديگر شوق خدا دارمدر پايان اين شعر را بر سنگ مزارم بنويسيد:

آنكس كه تو را شناخت جان را چه كندفرزند و عيال و خانمان را چه كندديوانه كنى هردو جهانش بخشىديوانه تو هردو جهان را چه كنددر پايان از خداوند پيروزى رزمندگان اسلام را بركفر جهانى خواستارم.

نام  :اسماعيل

نام خانوادگى  :روشن‌ضمير

نام پدر :زين‌العابدين

تاريخ‌تولد  :01/01/1337

ش.ش   :432

محل‌صدورشناسنامه   :استهبان

 تاريخ شهادت  :24/12/62

 بسم الله الرحمن الرحیم

ولاتحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون مپنداريد آنهايى كه درراه خدا شهيد مى شوند مردگانند بلكه زنده اند ونزدخدا روزى مى خورند

 وصيت اينجانب اسماعيل روشن ضمير اين است كه اگر من شهيد شوم ا زخانواده ام انتظار دارم كه برايم هيچگونه گريه وزارى نكنيد اگر خواستيد سوگوارى كنيد براى  حسين بن على (ع) كنندوبراى دل شكسته زينب وبراى على اكبر حسين وبراى بدن سوخته بهشتى مظلوم وبراى بدن پاره پاره دستغيب وبدنهاى آن شهيدان گمنام كه ممكن است هنوز بدنهاى سوخته آنها كه توسط دشمن كفر دربيابانهاى ايران افتاده وهنوز زينب ها ومادرها وپدرهاى آنها هنوزدرانتظار پيدا شدن جسد اين عزيزان هستند پس تقاضاى من حقيراين است كه فقط سعى كنيد هيچ وقت امام عزيزمان را ا زخود جدا نكنيد و هميشه دعا بجان ايشان يادتان نرود و هميشه سعى كنيد كه سلاح افتاده اين شهيدان را نگذاريد به زمين باشد وفعلا سلاح آنها را بردارندوانتقام خون تمام شهداى راه محراب واسلام را  ا زاستكبار جهانى بگيرند من ا زدنيا بادلى پرغصه رفتم كه اميدوارم خدا مرا ببخشد لازم است چندكلمه اى با شما بازماندگان خودم صحبتى كنم يك، همسرم  فرزندانم: هر طورى كه صلاح خودش يا پدرش باشد مى تواند زندگى كند و من انتظار دارم كه مرا ببخشد خدا خودش مى داند كه من جزبراى رضاى خدا چيزى ندارم ومى خواهم ا زفرزندانم مواظبت كنيد كه كسى توى سرآنها نزند و تنها خواهشم از شما همين است ومن ازمادرم انتظا ردارم كه مراببخشد چون نتوانستم به آنجا بروم وخداحافظى كنم  سلام : مرا ببخشيد همگى شما درپناهگاه خداوند بزرگ مى سپارم .

بدهى من ؟؟؟هست خواهش مي‌كنم آنها را بپردازيد

1-مادر كل محمد 20000تومان بيست هزار تومان

2-استادرضا بنا 30000تومان سه هزار تومان

3-داود برادرم 6000تومان شش هزار تومان

4-مادر خودم 3000تومان سه هزار تومان

5-مقدارى هم به كار خانه بدهكارم كه از حقوق خودم كسر مي‌شود و مقدارى 7000تومان به بانك تعاونى اسلامي‌بدهكارم كه آن را بپردازمقدار 15000هزار تومان پول درو پنجره بدهكارم كه آن را بپردازيد

از همگى شما خدا حافظى مي‌كنم .

اگر به فيض شهادت رسيده ام مرا به استهبان ببريد ودر كنار شهدا ديگر به خاك بسپارد .

والسلام اسماعيل روشن ضمير 23/11/62 

شهید جواد احمدآبادی

نام  :جواد

نام خانوادگى  :احمدآبادى

نام پدر :على‌يار

تاريخ‌تولد  :01/02/1342

ش.ش   :2

محل‌صدورشناسنامه   :فيروزاباد

 تاريخ شهادت  :01/05/62

بسم الله الرحمن الرحيم

بنام خدا پاسدار حرمت خون شهيدان وبا سلام برمنجى بشريت مهدى عج ونايب برحقش امام خمينى و با سلام و درود بر شهداى راه فى‌سبيل‌الله و با سلام بر شما خانواده گرامى‌ام كه همه مشكلات و سختيها را به خاطر اسلام عزيز از جان خريداريد و از رفتن من هم به جبهه حق عليه باطل و نور عليه ظلمات هيچ ناراحتى نداريد. خداوند انشاءالله اجر و صبرتان بدهد. چون زمان زمان حسين‌ابن على است با آن كفار كه حسين 72 يار عزيز از على‌اصغر شش‌ماهه گرفته تا حبيب‌ابن مظاهر 90ساله و سر عزيز خود را فداى اسلام و قرآن كرد و زن و بچه‌اش و خواهرش بخاطر اسلام بدست مزدوران كوفى افتاد كه با اين اسيران راه خدا چكارها كردند. چقدر در كوچه‌هاى كوفه اين اسيران را گرداندند و مسخره كردند و در خرابه‌ها جاى دادند. ولى امروز نه، خدا خيلى رئوف و مهربان است. نخواسته شماها خانواده‌هاى رزمندگان و خانواده‌هاى شهدا اذيت شوند. اگر يكى از خانواده‌هاى شهدا به جبهه رفت و احيانا خدا خواست و شهيد هم شد ولى افراد ديگرى هستند كه از باقى‌مانده‌ها حمايت و سرپرستى كنند. اما زمان حسين(ع) هيچ‌كس نبود. چون هدف مقدس است. مگر ما چندتا جان داريم. مگر ما جانمان را چقدر پول داده‌ايم و خريده‌ايم؟ مگر مى‌خواهيم چند سال زندگى كنيم فوقش 100 سال هم زندگى كنيم كه نمى‌كنيم. و در عرض اين مدت خدا مى‌داند انسان بارها گناه كند، بار خودش را سنگين‌تر كند. اين دنيا دنيا نيست كه بشود در آن راحت زندگى كرد. <الدنيا سجن‌المؤمن> اين دنيا زندان مومن است. بايد آدم زرنگى كند و در راه خدا هرچه زودتر از اين زندان فرار كند و به سوى معبودش بشتابد. چون اگر دنيا دنيا بود، پيغمبر(ص) مى‌ماند، امام على(ع) مى‌ماند. خودش را به زير شمشير خصم رها نمى‌كرد. حسين همينطورى جان خود و اصحابش را فدا نمى‌كرد و بقيه اين علماى اعلام مثل مطهرى، مصطفى خمينى، رجايى، باهنر، بهشتى چكار داشتند جان خودشان را همينطورى به خطر بيندازند. پس اينها دانسته‌اند كه معبود آنجاست و «أينما تكونوا يدرككم الموت و لو كنتم فى بروج مشيدة» يعنى هرجا باشيد مرگ شما را در بر مى‌گيرد. چه بهتر كه مرگ فى‌سبيل‌الله باشد، مرگ در راه خدا باشد.

الان كه دارم اين نامه را مى‌نويسم چهره‌هاى مصمم رزمندگان را مى‌بينم. رزمندگانى بين سنين 13 الى 20 سال را كه اينها با چه شوق و ذوقى به جبهه مى‌آيند. خودتان حساب كنيد كه پسر 15ساله را اگر پدرش مى‌گفت صبح گاه برو نان بخور در جواب مى‌گويد كه هوا سرد است و هزار بهانه ديگر و خلاصه راضى مى‌شود كه خودش و خانواده‌اش گرسنگى بكشند ولى يك كيلومتر راه نمى‌رود نان يا كارى ديگرى انجام دهد و بگيرد. ولى برعكس در جبهه اين همه راهها، اين همه سختيها، اين دويدن و گرسنگى كشيدن را از جان و دل مى‌خرد تا به جبهه بيايد به نظر شما چه كسى اينان را اينطور كرد به خاطر چه‌كسى است كه جوان 15ساله فرمان پدرش را با آن فاصله كم نمى‌برد با آن كه مى‌داند سالم مى‌رود و سالم برمى‌گردد. اينها همه بخاطر خون است. خون سرخ ثارالله خون خدا، خون حسين شهيد سرور آزادگان و خون شهداى كربلاى ايران است. بخاطر اين بيدار شده‌اند و مى‌داند كه اين دنيا فانى شدنى است و دارند خود را مهيا مى‌كنند براى آخرت چون <الدنيا مزرعة‌الآخرة> اين دنيا كشت و مزرعه آخرت است. يعنى  هرچه روى يك زمين كشت و زراعت درست بكارى در آخر كار محصول خوبى دريافت خواهى كرد و اگر هم كه كشتى قابل توجه نكارى، علفهاى هرز را نكنى، كمتر به آن مزرعه برسى، آبش ندهى در آخر كار هيچ محصولى دريافت نخواهى كرد.

و اين دنيا و اين زمان هم همينطورى است. انسان بايد سعى كند همه كارهاى خوب را انجام دهد. كارهايى كه از پيغمبر(ص) تا امام حسن عسكرى(ع) و مهدى ولى‌عصر(عج) براى ما از طرف خدا تعيين كرده‌اند بايد انجام بدهيم. كارى انجام دهيم 100% خالص و مخلص براى خدا باشد. نمازمان را صحيح كنيم. باور كنيد اكثرا از مسلمانهاى امروزى نمازشان صحيح نيست. صله رحم كه اصلا نمى‌كنيم كه انجام دادن آن با خشنودى خدا همراه است. و اين هم سعادت خيلى خيلى بزرگى نصيب ما ملت ايران شد كه خداوند تبارك و تعالى اين امام عزيز و اين روحانيت را به دادمان رساند و همه ماها را از خواب غفلت بيدار كردند. خدا انشاءاله حفظشان كند و دشمنان ولايت فقيه را اگر قابل هدايتند هدايت و اگر نيستند نيست و نابود گرداند. حالا هركه هست باشد. پس خانواده گرامى‌ام سعى كنيد مسائل احكام و مسائل واجبمان را ياد بگيريد. الحمدلله آدم باسواد كه در خانه داريد. حميد بنشين و مسائل احكام رساله را براى پدر و مادر و بچه‌ها بخوان. يادشان بده چكار كنند، وضويشان درست شود، قرائت درست شود، به مسائل اسلامى‌شان وارد شوند كه اگر به مسائل اجتماعى و احكامى آگاه شوند خدايى ناكرده هيچ‌وقت از همديگر دلخورى پيش نمى‌آورند براى پدر و مادر. وظيفه هركدام در برابر ديگرى با استفاده از كتب اسلامى بگو چون تو فرزند بزرگ خانه هستى و هرچه نماز روزه و كارهاى ديگر را انجام ندهند روى دوش تو است. سعى كن تا الان كه كشش كار را دارند به مسائل اسلامى آگاهشان كنى كه فردا مسئول خواهى بود. البته از خود پدرم هم مى‌شود استفاده‌هاى زيادى كرد چون الحمدلله قديما گفتنى كمكى روشن است و به وظايف خودش مى‌رسد. ولى انسان هرچه هم كه بفهمد باز كم است.

برادرجان سعى كن خانواده و دوستان را از ماديت به معنويت بكش چون اكثرا ماها به دنبال اين هستيم كه فقط در اين دنيا بخوريم تا نميريم و گول زدن همديگر و جيب يك مسلمان را خالى كردن و جيب خود را پر كردن هستيم و هزاران هزار كار برخلاف ميل خدا. سعى كنيد هر قدمى كه برمى‌داريد خدا را فراموش نكنيد چون اگر اينطور شد و انسان خدا را ناظر بر اعمال و كارهايش ديد هرگز رو به گمراهى نمى‌رود و در آخرت هم بهشت برين نصيبش مى‌شود. خوب مثل اينكه دارد زياده‌روى مى‌شود، وقت گراميتان را ميگيرم. از قول من سلام تك‌تك قومان و خويشان را برسانيد. سلام همسايگان مرا برسانيد. سلام دخترعمه مادر اكبر را برسانيد چون اينها نزد خدا خيلى قرب و منزلت دارند. روايت داريم هركه شهيد مى‌شود خدا در آن خانه جايش را پر مى‌كند. پس احترامشان را زياد كنيد و صله رحم را فراموش نكنيد. خوب همه دوستانم و آشنايان در جبهه همه سلامت هستند و انشاءالله منتظرند تا امام فرمان دهد تا هرچه زودتر راه كربلا را باز كنند و همه شماها عزيزان بتوانيد به كربلا بياييد.

2%%

بسم الله الرحمن الرحيم

«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله أمواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون»

با سلام و درود بيكران به رهبرم امام خمينى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران و با سلام به اميد امت و امام حضرت آيت‌الله منتظرى و با سلام و درود به شهداى راه حق و حقيقت وصيتم را شروع مى‌كنم.

اكنون كه راهى بزرگترين دانشگاه جهانى اسلام  (يعنى جبهه حق عليه باطل) مى‌شوم اميدوارم از خداوند تبارك و تعالى كه از اين دانشگاه پيروز و سرافراز بيرون بيايم نه با ننگ و ذلت و مثل امامم حسين‌ابن على(ع) ميگويم كه هيهات مناالذلة، هرگز زير بار ذلت و خوارى نمى‌روم. آنقدر با اين كافران بعثى بجنگم كه يا بكشم و يا كشته بشوم. و هر دو مورد پيروزى است. و اين را هم به برادران و خواهران ايرانى و آزاده مى‌گويم كه هرگز زير بار ذلت  و خوارى نرويد و هميشه پيرو و رهرو راه امام باشيد كه راه امام خمينى همان راه امام حسين(ع) است. و اين چه سعادت بزرگى به ما مردم ايران روى آورده كه در اين برهه از زمان واقع شده‌ايم و قدر خودتان را بدانيد و شبانه‌روز دعاگوى امام باشيد و از هرگونه تفرقه و جدايى و دودسته‌اى دورى گزينيد. و طبق آيه «واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا» باشيد و از اين آيه پيروى كنيد.

و در آخر از پدر و مادرم مى‌خواهم كه مرا ببخشند چون نتوانستم حق فرزندى را ادا كنم و برايم دعا كنيد كه خدا مرا ببخشد و هيچگونه ناراحتى نداشته باشيد چون اين فقط شما نيستيد كه شهيد داده‌ايد، بلكه همه مردم ايران شهيد داده‌اند و افتخار كنيد و سربلند باشيد كه توانستيد حداقل يك قربانى خيلى خيلى كوچك در راه او بدهيد. چون ما از طرفش آمده‌ايم و به طرفش هم مى‌رويم. «إنا لله و إنا إليه راجعون». التماس دعا از همه مومنين و مومنات.

در ضمن با گروه حجتيه و هر گروهى كه برخلاف خط امام است مبارزه كنيد و با آنان چنان كنيد كه با منافقين خلق كرديد. منتظرى اميد امت و امام است.

جواد احمد آبادى - 24/10/61 - تجديد نظر 15/1/62

3%%

بسم الله الرحمن الرحيم

«أمن يجيب المضطر إذا دعاه و يكشف السوء و يجعلكم خلفاء الأرض ءإله مع الله قليلا ما تذكرون» (سوره نمل) آيا آن كيست كه دعاى بيچارگان مضطر را به اجابت مى‌رساند و رنج و غم آنانرا برطرف مى‌سازد و شما مسلمين را جانشين اهل زمين قرار مى‌دهد. آيا با وجود خداى يكتا خدايى هست؟ (هرگز نيست) ليكن اندكى مردم متذكر اين حقيقتند.

برپادارندگان دادگرى باشيد و گواهان برحق هرچند بر زيان خودتان باشد. (سوره مائده آيه‌8)

<حب الدنيا رأس كل خطيئة> دلبستگى به دنيا سرآمد هر گناهى است.

با نام خدا، خداوندى كه فريادرس مظلومان و همچنين بيچارگان است و با درود بر اولياءالله و شهداى راه حق مخصوصا شهداى كربلا و كربلاهاى ايران و با درود بر مهدى(عج) و نايب برحقش امام خمينى روحى له‌الفداء و با سلام به خدمت خانواده‌هاى محترم شهدا و امت شهيدپرور هميشه در صحنه ايران، اين عبدالله حقير وصيت‌نامه را شروع مى‌كنم.

ملت مسلمان و بازماندگان اين حقير تمام چيزها را از آن خداوند تبارك و تعالى بدانيد و تمام كارها را براى رضاى خدا انجام دهيد و شكر نعمات بيشمار خداوند را بجاى بياوريد و براى ظهور هرچه زودتر مهدى آل محمد دعا كنيد. قدر اين امام عزيز و پرچمداران اسلام يعنى روحانيت را بدانيد و از خداوند بخواهيد كه اينها را صحيح و سالم و طول‌عمرشان را به درازى طول عمر خورشيد بگرداند. و قدر اين نعمت بزرگ يعنى انقلاب و جمهورى اسلامى را بدانيد و مواظب باشيد خدايى ناكرده ناخالص و يك فرد عوضى در شما نفوذ نكند. زيرا جنايتكاران و منافقان از هر آستين دست خود را بيرون مى‌آورند كه به اين انقلاب و امام و روحانيت ضربه وارد كنند و هميشه خدا را در ياد داشته باشيد تا ياريتان كند. «إن تنصروا ينصركم و يثبت أقدامكم» و جوانان و برادران عزيز جبهه‌ها را خالى نكنيد. به اين جبهه و جنگ اهميت بدهيد زيرا همانطور كه ميدانيد امام فرمودند اين جنگ نعمت است و واقعا هم نعمت است. فقط شما عزيزان ظاهرش را ننگريد. هميشه درون‌نگر باشيد. سعى كنيد بجاى اينكه در خيابانها بيكار مى‌گرديد به جبهه‌ها بياييد تا كى مى‌خواهيد همينطورى زندگى كنيد؟ تا كى مى‌خواهيد زير بار ذلت زندگى كنيد. پدران، مادران، جلو فرزندانتان را نگيريد، بخدا قسم مسئوليد. فردا مى‌خواهيد جواب خدا را چه بدهيد؟ آيا فرداى قيامت سر پل صراط مى‌توانيد ضامن فرزندانتان باشيد؟ هرگز. سعى كنيد به دنيا، به مال، به فرزند، به زندگى، به ماديات دل نبنديد. اينها همه فناپذير است. تنها چيزى كه نزد خدا ارزش دارد و خداپسند است تقوا است. ايمان به خدا و روز قيامت است و شما برادران عزيز نگوييد كه فعلا درسم واجب‌تر است يا فلان‌كار واجب‌تر است نه، به گفته امام عزيز مسئله اصلى جنگ است جنگ، چونكه عزت و شرف و دين ما در گرو همين جنگ است.

اگر جلو كنار گرفته نشود آنوقت  خواهيم ديد كه همه‌چيزمان بر باد مى‌رود اى مردم ببيند آيه قرآن كتاب خدا چه مى‌فرمايد: «قل إن كان آبائكم و ابنائكم و إخوانكم و أزواجكم و عشيرتكم  و أموال اقترفتموها و تجارة تخشون كسادها و مساكن ترضونها أحب إليكم من الله و رسوله و جهاد فى سبيله فتربصوا حتى يأتى الله بأمره والله لا يهدى القوم الفاسقين» خدا به پيغمبر مى‌فرمايد، بگو امت را كه اى مردم اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خويشاوندان خود و اموالى را كه جمع آورده‌ايد و مال‌التجارة كه از كسادى آن بيمناكيد و منازل كه به آن دل‌خوش داشته‌ايد بيش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست مى‌داريد، پس منتظر باشيد تا امر نافذ (و قضاى حتمى) خدا جارى گردد (و اسلام را بر كفر غالب و فاتح گرداند، شما دنياطلبان بد كار از فعل خود پشيمان و زيانكار شويد) و خدا فساق و بدكاران را (براه بهشت و سعادت) هدايت نخواهد كرد. پس برادران و خواهران سعى كنيد مثل اين قوم نباشيم كه همه چيز را (غير خدا را) بر خدا و راه خدا ترجيح مى‌دهند، اندكى فكر كنيد كه يك ساعت فكر كردن ارزش 40 سال عبادت را دارد. ببينيم امروز اسلام چه مى‌خواهد، جان مى‌خواهد بايد بدهيم، مال ميخواهد بايد بدهيم، ايثار مى‌خواهد بايد ايثار كنيم. چرا از خدا غافليد مخصوصا مردم شهر ما فيروزآباد همه بزرگ و كوچك چسبيده‌ايم به مال، به منزل، به ماديات پشت سر هر نفر هزارها تهمت مى‌زنيم. براى هر فردى چيزى مى‌گوييم. مسايل پيش‌پا افتاده را آنقدر بزرگ مى‌كنيم حتى از جنگ هم بزرگ‌تر. سعى كنيم از خوى حيوانى در آييم و به خوى انسان وارد شويم. البته توهين نشود ولى اكثريتمان اين است. شخص را بر خدا ترجيح مى‌دهيم. نعوذ بالله در آخرت‌مى‌خواهيم چه جوابى به خدا بدهيم، به خون شهدا بدهيم.

و در آخر از پدر و مادرم و برادر مخصوصا پدرم واقعا تشكر مى‌كنم چون مرا از جهاد در راه خدا بازنداشتيد و هميشه تشويق مى‌نموديد. خداوند به همه شما اجر و پاداش بزرگ عنايت فرمايد و مرا مى‌بخشيد كه نتوانستم حق فرزندى را بجا بياورم و در آخر وصيتم هركس به اين حقير دلخورى و ناراحتى و غيره دارد براى رضاى خدا ببخشد. خانواده‌ام سعى كنيد با همسايگان و قوم و خويشان صله رحم كنيد چون يكى از كارهاى خوب نزد خدا صله رحم است.

خدايا  خدايا تا انقلاب مهدى حتى زمان مهدى خمينى را نگهدار- رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما- معلولين و مجروحين شفا عنايت فرما.

پروردگارا چنان كن سرانجام كار كه تو خشنود باشى و ما رستگار

شهید محسن احمدپناه

نام  :محسن

نام خانوادگى  :احمدپناه

نام پدر :صادق

تاريخ‌تولد  :18/04/1349

ش.ش   :82

محل‌صدورشناسنامه   :استهبان

 تاريخ شهادت  :22/10/65

بسم رب الشهداء و الصديقين

«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل‌الله أمواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون»

كسانى را كه در راه خدا كشته مى‌شوند مرده مپنداريد بلكه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزى مى‌طلبند. (قرآن كريم).خدمت مردم شهيدپرور مسلمان سلام عرض مى‌كنم و اميدوارم كه در شب جمعه مشغول دعا براى رزمندگان اسلام و امام زمان(عج) و نايب برحقش امام امت باشند وآنها را به عنوان فردى مسلمان در جمهورى اسلامى دين خود را بر قرآن و اسلام ادا كنند و به حرف اين يگانه مرد توحيد و پير جماران گوش فرا دهند و عمل كنند كه چيزى جز سعادت رسيدن به خدا نيست. و از امت شهيدپرور مى‌خواهم كه در برخورد با مسائل بى‌تفاوت نباشند كه خطر مسلمان بى‌تفاوت از كافران بيشتر است. از تمام دوستان و آشنايان مى‌خواهم كه مرا ببخشند و اگر بدى از من ديده‌اند بخوبى خودشان مرا حلال كنند و بر خوبى خودشان مرا ببخشند.

از رفيقان عزيزم مى‌خواهم كه راه مرا ادامه دهند و اسلحه از دست افتاده مرا به دست گيرند و بسوى دشمن نشانه روند. يا اينكه در پشت جبهه به اسلام خدمت كنند تا انشاءالله راه كربلا هرچه زودتر بازگردد و همه در فرات وضو گرفته و در كربلا نماز جماعت را به امامت روح خدا برگزار كنيم و اگر هم فرصت نيافتيم قبرش را زيارت كنيم لااقل در آخرت از شفاعت اين امام عزيز محروم نمانيم.

اما تو اى پدر و مادر گرامى و برادر و خواهرم مرا حلال كنيد و اگر خدا نصيبم كرد كه شهيد شوم براى من نگران نباشيد و هرگز براى من گريه و زارى نكنيد. مگر اداكردن امانت گريه و زارى دارد؟ جان ما وسيله‌اى بيش نيست كه خدا به رسم امانت آن را در اختيار ما نهاده است. چه بهتر كه اين امانت در راه خودش صرف شود. و اى مادر اگر خواستى براى من گريه كنى براى على اكبر امام حسين(ع) گريه كن كه هيچكدام از ما يك نخ موى او نخواهيم بود ما كه  گريه نداريم. خلاصه مادر، نهايت صبر و استقامت را داشته باش كه خدا با صابران است و هر مصيبتى كه بر تو وارد شود خدا را فراموش مكن و خوشحال باش كه فرزندت در چنين راهى قدم نهاده است. راهى كه خدا و پيغمبر و امامان معصوم ما پسنديدند، راهى كه تمام ملت ايران آرزو دارند در اين راه قدم گذارند. راهى كه حسين(ع) و 72 تن از ياران وفادارش طى كردند و در آخر دوباره از كليه دوستان و اقوام و آشنايان عاجزانه مى‌خواهم كه مرا حلال كنند و برايم طلب مغفرت نمايند. از كليه معلمان و سروران گرامى مى‌خواهم مرا حلال كنند و از دانش‌آموزان و همكلاس‌هايم مى‌خواهم كه درس را بخوانند و مواظب گروهكهاى منافق و انحرافى باشند كه خطرشان از كفار بيشتر است. و هميشه به فكر خدا و قرآن باشند كه نام خدا آرام‌بخش دلهاى مومنين است. ألا بذكرالله تطمئن‌القلوب. سخن ديگرى ندارم. اميد است كه امت مسلمان جنگ را تا رفع فتنه از كل عالم ادامه دهند. و هميشه و همه حال براى امام عزيز دعا كنيد و با صداى بلند بگوييد: خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار- رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما

والسلام على من اتبع الهدى - 2/10/65 محسن احمدپناه- خوزستان