شیعه و شهادت


از نظر اسلام هرکس به مقام و درجه شهادت نائل آید و اسلام با معیارهای خاص خودش او را شهید بشناسد، یعنی واقعاً در راه هدفهای عالی اسلامی به انگیزه برقراری ارزشهای واقعی بشری کشته بشود، به یکی از عالی ترین و راقبترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود نائل می گردد که از نظر اسلام او شهید است و قداست دارد.
حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می فرماید:
سه کس کشته شوند:
یکی مردی که با جان و مال خود در راه خداوند جهاد کرد تا آنکه در نبرد با دشمن کشته شد، چنین فردی شهیدی است که خداوند او را مورد آزمایش قرار داده و در بهشت خواهد بود.... او در زیر سایه عرش خداوند است و فقط پیامبران به سبب پیامبری خویش بر چنین کسی برترند.
دومی، آن است که از گناهان خویش بترسید و با جان و مال خود در راه خدا جهاد کرد و با دشمن به نبرد بپردازد و به شهادت برسد. این شهادت موجب پاک شدن او از گناهان است، زیرا شمشیر جهاد در راه خدا گناهان را از بین می برد. چنین کسی می تواند از هر یک از درهای بهشت که اراده کند، وارد آن شود، زیرا بهشت هشت در دارد و برخی از درها بر برخی دیگر فضیلت دارند. جهنم نیز هفت در دارد.
سوم منافق است که با جان و مال خویش بجنگد و با دشمن روبرو شود و در این حال کشته شود. این فرد در آتش خواهد بود، زیرا شمشیر نفاق را از بین نمی برد.
علاقه به شخص یا شیء وقتی به اوج شدت برسد، به طوری که وجود انسان را مسخر کند و
حاکم مطلق وجود او گردد، عشق نامیده می شود.
عشق اوج علاقه و احساسات است.
آنچه که به نام عشق خوانده می شود یک نوع نیست بلکه دو نوع است و کاملاً متفاوت:
1- احساسات انسان گاهی از مقوله شهوت است،
2- احساسات گاهی تحت تاثیر عواطف عالی انسانی خویش است محبوب و معشوق در نظرش احترام و عظمت پیدا می کند.
در حدیث است که خداوند شفاعت سه طبقه را در قیامت قبول می کند.
یکی طبقهانبیاء
بعد از آن طبقه علماء
بعد فرمود ثمّ الشهداء
از دو طبقه نخست یعنی از طبقه انبیا و طبقه ائمه و علمائی که راه ائمه را پیش گرفتند که بگذریم طبقه ای که در قیامت ظهور می کند،برای شفاعت طبقه شهداء است.
این شفاعت شفاعت هدایت است. ظهور و تجسم حقایقی است که در دنیا و قدمها یافته است. بعد از انبیاء و اوصیاء و عده ای که پیرو واقعی آنها بودند شهدا هستند که گروه،گروه مردم را از ظلمات گمراهی نجات داده و به شاهراه روشن هدایت رسانده اند.
امیر مومنان فرمود: خدا شهدا را در قیامت با بهاء و جلالی و با عظمت و نورانیتی وارد می کند که اگر انبیا از مقابل آنها بگذرند و سوار باشند به احترام اینها پیاده می شوند. اینقدر خدا شهید را با جلالت وارد عرصه قیامت می کند.
در روایت صحیح دیگری از رسول اکرم داریم که شهید از هفتاد نفر را در روز قیامت شفاعت می کند.
گریه بر شهید از صدر اسلام در میان مسلمین متداول بوده و در جنگ احد این مساله بروز و ظهور پیدا کرد.روایتی که در زیر آورده شده است بر این مطلب تاکید دارد که گریه بر شهید در اسلام به خودی خود موضوعیت دارد و تجلیل از شهید در اسلام جایگاه بی بدیلی دارد.
در صدر اسلام در میان شهدای زمان پیامبر آنکه از همه بیشتر درخشید و به او لقب (سیّدالشهدا) یعنی سالار شهیدان در آن زمان دادند جناب حمزه بن عبدالمطلب عموی بزرگوار رسول اکرم بود که در احد شهید شد.
آنان که به زیارت مدینه مشرف شده اند حتماً به اُحُد هم مشرف شده اند و قبر جناب حمزه را در احد زیارت کرده اند. حمزه که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بود کسی را نداشت خودش تنها بود. وقتی که پیامبر اکرم از اُحُد برگشت به مدینه دید درخانه همه شهدا گریه هست جز خانه جناب حمزه حضرت فقط یک جمله فرمودند: همه شهدا گریه کننده دارند جز حمزه که گریه کننده ندارد. تا این جمله را فرمود صحابه رفتند به خانه هایشان و گفتند حمزه گریه کننده ندارد.
زنانی که برای فرزندان یا پدران یا برادران خود گریه می کردند به احترام پیامبر با احترام جناب حمزه بن عبدالمطلب آمدند به خانه حمزه و برای او گریستند و بعد از این دیگر سنت شد هرکس برای شهیدی می خواست بگرید اول می رفت به خانه حمزه و برای او می گریست.
این جریان نشان داد که اسلام با اینکه با گریه بر میت چندان روی خوش نشان نداده است مایل است که مردم برای شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.
قبل از شهادت امام حسین آن شهیدی که سمبل گریه بر شهید بود و گریه بر او مظهر شرکت در حماسه شهید و هماهنگی با روح شهید و موافقت با نشاط شهید به شمار می رفت جناب حمزه بود و بعد از شهادت امام حسین این مقام به ایشان انتقال یافت