سردار شهید موسی رضا زاده

سردار شهید حاج موسی رضا زاده در سال 1318در نورآباد ممسنی دیده به جهان گشود و زندگی سراسر نوررا با لبخندی مهربان و با شور وشوقی کودکانه آغاز کرد .نو بهار کودکی رادر زادگاه خودخود گذراند و در حاالی که هفتمین خزان دیرسال را در حکومت ستمشاهی تجربه می کرد راهی مدرسه شد و دورة ابتدایی تحصیل را تا کلاس پنجم ادامه  داد، امّا به علّـ مشکلات مالی خانواده از ادامه تحصیل باز ماند . شکوفاترین ایّام جوانی خود را درایام شکوهمند پیروزی انقلاب گذراند و همدوش امّت سلحشور اسلامی د رتظاهرات و راهپیمایی های ضد رژیم حضور یافت . چندین بار موردتعقیب نیروهای خودفرو ختة ساواک قرار گرفت و در جریان همین مبارزات به همرا دوست مبارزش حاج اسدی دستگیر و راهی زندان شد اما میله های ستبر زندان نیز نتوانست فریاد حق طلبانة او را خاموش سازد .

شروع جنگ تحمیلی آغاز دوره ای نوین از فعالیتهای مبارزاتی او را رقم زد ؛با دلی سرشار از شور و شوق و ایمان راهی عرصه های خون و حماسه گردید و در عملیاتهای متعددی از جمله فتح المبین ،طریق القدس ،محرّم ،رمضان ،خیبر ،کربلای4و5 ثامن الائمه،والفجر شرکت جست و حماسه هایی ماندگار از خود به یادگار گذاشت .در جریان این عملیاتها بارها از نواحی مختلف بدن مجروح گردیداما هر بار پس از بهبودی مختصر دوباره عرصه های نبرد را جلوه گاه مبارزات بی امان خود ساخت .

خورشید مجروح در بیست و هشتم بهمن 1366 در حالی سر بر دامان زخمی حلبچه گذاشت که مردی از تبار شقایق درسماعی عاشقانه د رخاک و خون غلطید و با لبان روزه به دیدار دوست شتافت .

سردار شهید حاج موسی رضازاده پس از عمری تلاش و مبارزه سرانجام د رعملیات والفجر10 د رحالیکه جانشینی تدارکات را به عهده داشت بر اثر استنشاق گازهای سمّی دشمن به فوز شهادت نائل آمد .

فرازی از وصیت نامة شهید :

«ای خداوند! اینک به نام  تو و برای رضای تو دست ازخاندان واولادحیات خویش کشیدم و برای پیوستن کاروان شهدا به جنگ با کفاّر آمده ام تا دین خویش را به امام امّت و دین اسلام و امّت شهید پرورادا نمایم.»