سردار شهید غلامرضا نادریان

در سال 1339 ، جهرم قهرمان شاهد تولد مولودی آسمانی بود که نامش او را به خیل غلامان ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) متصف ساخت . روح پاک غلامرضا از همان کودکی در چشمه سار قرآن و آوای دلنشین پدر تطهیر یافت و وجود مقدس او از برکت این صدای ملکوتی آیه آیه  آسمانی تر شد ، آنچنان که نام بلند شهید زیبندة نام او گردید . شهید نادریان در خانواده ای متدین و مذهبی با چنین شور و حال عاشقانه ای دیده به جهان گشود . در آغوش پر مهر مادر و تحت تو جهات پدر دوران کودکی را طی کرد و بعد از گذراندن دوران ابتدائی ،راهنمائی و متوسطه وارد دانشگاه شیراز شد و رشتة مهندسی را جهت ادامة تحصیل برگزید.

زمان تحصیل او در دانشگاه با ایام پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مصادف بود و در این هنگام بعد از تعطیلی دانشگاه به تهران عزیمت نمود و در آنجا در پادگانهای نظامی دوره های مختلف آموزشی را سپری کرد و با شرو ع جنگ تحمیلی عازم جبهه های نبرد شد . پس از مدت کوتاهی به خیل سلحشوران سپاه پاسداران پیوست و تشرف سبز سپاه ، زیبندة قامت رسای او گردید. وی در زمان جنگ فرماندهی گروهی از رزمندگان را عهده دار بود و در شکست حصر آبادان نقشی حساس را برعهده داشت . رضا پس از در هم شکستن نیرو های بعثی در این عملیات عاشقانه ترین زخم را بر جان پذیرفت و نخل قامت او در کنار کارون توفنده و قهرمان بر زمین افتاد. پیکر مطهر او پس از سه روز که در کربلای خوزستان در زیر آفتاب سوزان مانده بود توسط یاران همرزم او به محل استقرار نیروهای خودی و از آنجا به زادگاه او شهر قهرمان پرورجهرم انتقال یافت و در روز جمعه 10 مهر 1360 بر دستهای قدر شناس امت اسلامی تشییع شد و در قطعة شهدای جهرم در کنار دیگر همرزمان شهیدش آرام گرفت و به این ترتیب شهیدی دیگر به خیل شهدای هشت سال دفاع مقدس پیوست .

فرازهائی کوتاه از نوشته های شهید ، که با دستهای آسمانی او تبرک شده است را حسن ختام این یادنامه قرار داده ایم . امید که همه از رهپویان این شهید بزرگوار باشیم :

«این انقلاب ما در دنبالة همان راهی است که محمد (ص)ترسیم کرد. خدیا به مردم ما آن بینش را عطا کن که مسئولیت شیعه بودن را خوب درک کنند و آن ایمان را عطا کن که بتوانند به وظایفشان عمل کنند. »