وصیتنامه شهید جمال دربان فلک

نام  :جمال
نام خانوادگى  :دربان‌فلك
نام پدر :احمد
تاريخ‌تولد  :11/12/1343
ش.ش   :616
محل‌صدورشناسنامه   :جهرم
 تاريخ شهادت  :25/12/63
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
دربان فلك جمال
بسم الله الرحمن الرحيم ولاتحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احيا ء عند ربهم يرزقون
 بادرود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ،اميد مستضعفان، بت شكن زمان ومرجع عاليقدر جهان تشيع وبنيانگذار جمهورى اسلامى امام خمينى وسلام بررزمندگان اسلام و سلام برشهيدان گلگون كفن از صدراسلام تا كنون . ضمن سلام وصيتى چند برامت حزب الله دارم كه‌بدين قرار مى باشد 1- اى ملت حزب الهى اسلام مكتب انسان ساز است و انقلاب اسلامى ايران كه با رهبرى صحيح امام امت خمينى بت شكن مى رود تا جهانى شود وتمامى ابرقدرتهارا نابود كند وانقلاب  را به صاحب اصلى اش امام زمان (عج) تحويل دهد پس برهمه شما شرعى است كه درهر كجا كه باشيد از اسلام و جمهورى اسلامى دفاع كنيد 2- در نمازهاى جمعه ودعاى كميل حتما شركت كنيد وبه يارى مستضعفان و درماندگان بشتابيد 3- مسئله جنگ را سرلوحه امر قرار دهيد و مواظب رخنه منافقين وكفار دربين خودتان باشيد و دشمن اسلام را كوچك نشماريد 4- از ولايت فقيه وروحانيون مبارز اطاعت و پشتيبانى كنيد كه هر دو ضامن پيروزى وپشتوانه اسلام هستند 5- اطاعت از امام عزيز بكنيد وهميشه دعاگوى ايشان باشيد 6- شعار خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى رانگهدار را فراموش نكنيد ،واما وصيتى چند با خانواده ام : شهادت در مكتب اسلام سعادتى بس بزرگ است واينجانب لياقت شهيد شدن را ندارم چون گناهكارم وليكن شنيده ام كه با ريختن اولين قطره خون شهيد تمامى گناهان شهيد مورد عفو قرارمى گيرد از پدرومادرم وخانواده ام مى خواهم كه اگر شهادت برمن نصيب شد گريه نكنيد بلكه باشادى خودخداوند متعال را شادو دشمنان اسلام وكفار و منافقين را مأيوس كنيد و به درگاه خداوند دعا گوباشيد كه فرزند شما نيز توفيق شهادت برايش نايل گشت وبه گرده شهدا پيوست دراين ميان از مادرم و پدرم وديگران خواستارم كه مرا بخاطر اشتباهات وزحماتى كه انجام داده ام عفو و حلال فرماييد ضمنا به همه دوستان و خويشان وآشنايان بگوييد كه مرا حلا ل كنيد والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته 6/7/63


وصیتنامه شهید محسن خسروی

نام  :محسن
نام خانوادگى  :خسروى
نام پدر :خان‌ميرزا
تاريخ‌تولد  :01/01/1341
ش.ش   :40
محل‌صدورشناسنامه   :كازرون
 تاريخ شهادت  :28/11/64
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
 
بسم الله الرحمن الرحيم من المؤمنين رجال صدقو ما عاهدوالله عليه و منهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلو تبديلا (قران كريم  احزاب 23) خدايا تو خود بگو تابنويسم چراكه هيچ نمى دانم و هيچ آگاهى ندارم حمد وسپاس مخصوص ذات اقدس احديت مى باشد كه به بندگان روسياه و طغيانگرش نعمات بى شمارى ارزانى داشت نعمت انقلاب و امام وجنگ وجبهه تا راه هدايتى باشد از براى آنان كه برگردند به آغوش دوست اينجانب محسن خسروى فرزند ميرزا بعنوان يك مسلمان ايمان آورده به يكتايى حق ووجود قيامت خودرا معرفى مى كنم ونداى شهيدان را سر ميدهم كه‌اين مهم را از برادر شهيدم احمد رضوانى به ارث برده ام اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان على ولى الله اين وصيت نامه را زمانى شروع به نوشتن كرده ام كه چند روزى شايد بيشتر به عمليات نمانده باشد درشب جمعه با آن همه عظمتش شب جمعه ايكه بسيار ازدستم رفته و قدرندانسته ام لكن اين بار فريب شيطان نمى خورم و اين شب راآخرين شب جمعه عمرم به حساب مى آورم چرا كه ديگر از زيادى گناه خسته شده ام پشتم شكسته ورويم سياه و د ستم تهى است اين بار مى روم تا شايد دراين بيابان خشك وبى آب وعلف خدايى ازدوست بشنوم اين باربايد آن‌قدر بگردم تاشايد به محل دوست برسم سراغش را از هركس مى گيرم باهرقيمتى كه شده ديگرتاب وتحمل طغيانگرى نفس را ندارم اى نفس ملعون مرگ باد كه عمرى است مرا سرگردان و پريشان ساخته اى عمرى است كه از مولايم جدايم كرده اى و داغ سنگينى وجانسوز فراق را بردلم نهاده اى اما بس است بخداى شهيدان قسم آنقدر مى مانم كه به هدف مقدسم برسم ياديدار دوست ويا زيارت عاشق دوست ( حسين ع ) دراين سفر احساس نزديك شدن و پيوستن به اودرروح وروانم ظاهر شده (سبحان اله ) اى مردم اى جوانان گناهكار واى نا اميد شدگان درگاهش : بدانيد وبه همه بگوييد كه لطف ورحمت حق حساب وكتاب ندارد با زهم بياييد بالاخره بارآخردر رحمت گشوده مى شود و همگى اهل نجات مى شويم بيا ييد اى جوانان سرگردان كه من هم مثل شما بوده ام من هم دراين دنيا آواره بوده ام اى دوستان  عزيز:نااميدنشويد كه موجب هلاكت شمااست خودش فرمود ازرحمت من قطع اميد مكنيد اى مردم : بدانيد كه راه سعادت و عزت درحمايت كردن ازامام امت ونايبش حضرت آيت اله منتظرى است امام را ياروياور باشيد كه اين پيام جميع شهيدان است جنگ نابرابر وتحميلى عراق را براسلام فراموش نكنيد كه بنا به فرموده رهبركبير عزت شرف ما درگرو همين جنگ است وسخنانى هم باشما پدرومادرعزيزم : پدرگراميم و مادرداغدار م توان حرف زدن با شما راندارم چرا كه شرمنده ام درقبال آن همه زحمات شما نمى دانم ديگرشما را زيارت مى  كنم  يا نه خصوصا شما پدرمحترم كه خودد رجبهه حضور داريد موفقيت وسربلندى شما را آرزومندم و از شما حلاليت مى طلبم مادرم مى دانم‌كه غم و اندو ه جدايى سردارى ودليرى را بردل دارى مى د انم كه شهادت جوانمردانه حمزه قامتت را خم كرد و پشتت را شكست اما بازتحمل كن چرا كه اسلام و قران ازخون حمزه و من عزيزتر ووالاتر است صبركن و افتخار كن برچنين صبرى درراه رضا ى مولا وا زشما برادران عزيز عنايت -مصطفى - مهدى حلاليت مى طلبم وازاينكه حق برادرى را نسبت به شما ادا نكرده ام شرمنده ام فقط اين را بدانيد كه فريب دنيا را نخوريد وشما خواهران‌و تمام اقوام وخويشان ازدور ونزديك بدانيد و به همه بگوييد كه رمز پيروزى درحمايت از امام است عفت و پاكدامنى ورعايت حجاب والاتر و پرارزشتر ين دستگيره اخرويتان مى باشد همسر مهربانم : دراين چند سال با تمام گرفتاريها وجدايى ها با من ساختى و حق همسرى رارعايت كردى لكن وظيفه بالاتر تربيت‌وپرورش دو فرزندم مى باشد دراين مورد خوب كوشا باش خدا نگهدارت باشد وشما اى دوستان بهتر از برادرم  من اعتراف مى كنم كه حق دوست رارعايت نكرده ام حلالم كنيد اگر به آرزويم رسيدم تا بوتم را همانجايى كه جنازه برادرم حمزه را زمين گذاشتيد برزمين بگذاريد تا آخرين باربا پدرومادر واقوام وخويشان و خصوصا دوستانم وداع كنم تا همه مردم ببينند كه پيروز ى اسلام درگروه خون است و خون ما دوبرادر ازخون حسين و عباس رنگين تر نيست هر كس كه امام عزيزم را قبول ندارد وحمايت نمى كند درمراسم تشييع جنازه ام شركت نكند خدايا به پهلوى شكسته زهراى بتول امام امت را تا ظهور امام عصر (عج) درپناهت محافظت فرما خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

شب جمعه‌17/11/64


شهید علیرضا خرم شکوه

نام  :على‌رضا
نام خانوادگى  :خرمشكوه
نام پدر :قنبرعلى
تاريخ‌تولد  :10/12/1342
ش.ش   :7896
محل‌صدورشناسنامه   :شيراز
 تاريخ شهادت  :07/04/66
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدشيراز
« بسم الله الرحمن الرحيم» « اشهدان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول‌الله و اشهد ان على ولى‌الله و اشهد  ان خمينى روح‌اله.» گواهى ميدهم كه خدائى جز خداى يكتا وجود ندارد و شهادت ميدهم كه محمد (ص) بنده و فرستاده او است و حضرت على جانشين بر حق حضرت محمد(ص) و ولى خداست. و با خون خود مينويسم كه خمينى روح خداست و ولى فقيه كه جانشين حضرت بقية‌اله روى زمين است  و بالاخره شهادت ميدهم كه در اين برهه از زمان جنود خدا يعنى حزب اله در برابر طاغوتيان مزدور مشغول جهاد اسلامى هستند و از شرف و ناموس اسلامى خود دفاع ميكنند و تحت رهبرى امام عظيم‌الشان خود ان‌شاءاله به اهداف عاليه خود كه برافراشتن پرچم خونين اسلام بر فراز قدس عزيز است خواهند رسيد و آنروز مرگ طاغوتيان فرا ميرسد و اين پيروزى چندان دور نيست كه « نصر من‌اله و فتح قريب» باد خدا خود گفته كه « ان تنصرواله ينصركم و يثبت اقدامكم» كه شما اى اهل ايمان خدا را يارى دهيد تا شما را يارى دهد بنابراين ما را چه بيم از بعثيان با امريكا بترسيم كه تا وقتى خدا را فراموش نكنيم خدا ما را فراموش نمى‌كند پس به پيش اى رزمندگان كفر ستيز كه پيروزى شما حتمى است و اين پيروزى خون ميخواهد و اين خون بايد خون ما جوانان حزب‌اللهى باشد تا درخت انقلاب را آبيارى كند پس از من به شما اى امت اسلامى سفارش كه جبهه‌ها را همانطور كه تا به حال بوسيله مال و جان خود حمايت كرده‌ايد از حالا نيز به حول قوه خدا با پشتكار و ايثار بيشتر آنرا بيفزائيد و مطمئن باشيد كه رزمندگان نويد كربلا را به شما ميدهند و كربلا را براى شما و براى رضاى خدا آزاد خواهند كرد و امام حسين(ع) را راضى ميكنند. و شما اى خانواده گرامى شهداء مطمئن باشيد كه خون فرزندانتان بيخود ريخته نشده و به نهايت آرزوى شهيد خود كه آزادى كربلا بوده خواهيد رسيد و اين موضوع حتما ثابت خواهد شد چرا كه هميشه خون بر شمشير پيروز بوده اما شما اى پدر و مادر گرامى نمى‌دانم چه سفارشى به شما بكنم ولى همين كه به شما نويد آزادى كربلا را داده‌ام بنظرم كافى باشد پدر گرامى شما خود يكى از مريدان حضرت ابا عبداله هستيد بنابر اين چه ناراحتى بايد داشته باشيد كه پسرتان در راه وى به كام رسيده درست استكه 20 سال زحمت كشيديد و مرا بزرگ كرديد ولى امام حسين نيز چنين كرد و نوجوان خود كه 18سال بيشتر نداشت يعنى على اكبر خود را به ميدان فرستاد و از نابودى اسلام جلوگيرى كرد بنابر اين در فراغ من نگرييد و دشمن را شاد نكنيد بلكه صبور و شكيبا باشيد و بدانيد كه جوان خود را جاى دورى نداده‌ايد و تو اى رضاى عزيز كه در زندگى من تنها استاد و راهنماى من بودى بكوش بيش از پيش در راه اسلام خدمت كنى كه ان‌شاءاله مورد قبول خدا است برادر گرامى زودتر كار حكومت را تمام كن آنوقت اگر خواستى بيائى بيا چرا كه هر پاسدار اگر خواست شهيد شود بايد يكى را جايگزين خود كند بنابراين تو بهترين جانشين من شما اى خواهر گرامى اميدوارم كه در تربيت فرزند حضرت فاطمه سلام الله را الگو قرار دهى و حسين و زينب گونه‌هائى را تحويل جامعه اسلامى خودمان بدهى. حميد جان درس بخوان و كوشش كن كه در راه اسلام در آينده خدمت كنى و تو اى وحيد جان خيلى تو را دوست ميدارم ولى اسلام را بيشتر از هر چيز و شما اى همسنگرانم در سنگر علم و تحصيل مدرسه هم خود سنگرى است كه از آنجا ميتوان امريكا را نابود سازيم شما وظيفه داريد كه جامعه اسلام را از نظر علم و تحصيل اسلامى به پيش ببريد اميدوارم كه در اين جهاد سرافراز بيرون بيائيد در آخر متذكر ميشوم كه من حدود 1سال نماز قضاء و 2ماه روزه بدهكار هستم حدود 200تومان نيز از كسانى بدهكارم كه نمى‌دانم آنها چه كسانى هستند بنابر اين اين وجه را به جبهه كمك كنيد البته بيشتر از اينها به جبهه كمك كنيد. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار. على رضا خرمشكوه 18/11/61

شهید اكبر خردپيشه

نام  :اكبر
نام خانوادگى  :خردپيشه
نام پدر :نام‌دار
تاريخ‌تولد  :20/08/1334
ش.ش   :123
محل‌صدورشناسنامه   :شيراز
 تاريخ شهادت  :04/10/65
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدآباده
وصيت‌نامه   :%
1267169
بنام خدا
درگذشته چند ماه پيش وصيتى نوشته‌ام كه بايستى در منزل باشد و در يك سال و بيشتر پيش وصيت‌نامه‌اى نوشته‌ام نزد آقاى معاديخواه مسئول محترم حزب جمهورى و ديگرى نزد برادر فلاح داماد شهيد طالقانى است كه آنها اعتبارى ندارند مگر نقاط معنوى وصيت‌نامه كه با اين وصيت‌نامه مى‌شود جمع‌آورى نمود.
اللهم اجعلنا من جندك فإن جندك هم الغلبون
امتى كه شهادت دارد اسارت ندارد. اين بنده حقير از تمام دوستان طلب آمرزش دارم و اميدوارم اين نهضت خمينى كه رهرو حسين عليه‌السلام است بتواند تمام طاغوتها و متجاوزين كه قصد تصرف حشمت و ناموس و هستى و شرف مسلمين را دارند در هم بكوبد انشاءالله. ايهاالناس تمام خونهاى شهداء از آدم تا خاتم و از خاتم تا حال و آينده در گرو اين پيروزى است. قدرتهاى بزرگ از سلاح ترس ندارند چونكه مجهزترند فقط از چيزى كه ترس دارند وحشت از ايمان و يكپارچگى اين امت است. نگذاريد اين انقلاب متلاشى شود، وحدت را حفظ كرده و بيشتر در صحنه باشيد كه دشمن در كمين است. دوستان من، برادرانى كه حق بر گردن من داريد با كشته شدن من و ديگرى نهضت نمى‌ايستد. به‌پيش تا رهايى امتهاى مسلمان و محرومين جهان به رهبريت امام روحى له‌الفداء. جبهه را تنها نگذاريد و در اين دانشگاه الهى ثبت‌نام نماييد. دانشگاهى كه مدرك ظاهرى نمى‌خواهد، ديپلم نمى‌خواهد، سن نمى‌خواهد، پول و ديگرچيزها نمى‌خواهد فقط اراده و ايثار و گذشت مى‌خواهد و سعادت مى‌خواهد، ثبت‌نام نماييد. نگوييد اى كاش امام حسين در كربلا بودم و كمكت مى‌كردم، الان اين نهضت همان است، راه همان است و بعدا پشيمان مى‌شويد كه سودى ندارد و روز قيامت عذابى سخت شما را رنج مى‌دهد.
اگر خواستيد بدانيد اين انقلاب چقدر ارزش دارد بايستى ديد چقدر دشمن داريم. البته بقول مولا على(ع) المومن كيس، مومن بايستى زيرك باشد و گول نخورد. سفارشى به برادران سپاه: برادران عزيزم، سربازان آقا امام زمان، نورچشمان امت اسلام، بازوان امام خمينى، خسته نباشيد. نكند احساس خستگى نماييد واز خود ضعف و سستى نشان دهيد كه ما دشمن‌شاد شويم و راديوهاى بيگانه از ما تحليل و تجليل نمايند. شما چنان وحشتى در دل ابرقدرتها انداخته‌ايد كه خواب و آرامش را از آنان گرفته‌ايد. روى خودتان حساب كنيد. همه مسائل و مشكلات بخصوص مسائل سياسى و اطلاعاتى را به خانواده تماما و كمالا نگوييد كه مجبور باشيد با التماس و خواهش از او كه به ديگران نگويد. مثلا اگر خداى‌نكرده روزى با خانواده دعوا و جدايى افتاد همه اين مسائل امنيتى و اطلاعاتى را به ديگران مى‌گويد. بين مردم با صفا و صميميت زندگى كنيد. بى‌آلايش باشيد. زندگى ساده داشته باشيد. بين مردم باشيد. در غم و شادى مردم سهيم باشيد. حيف ميل نكنيد كه اسرافكارى از محرمات است و باعث غضب الهى و شكست ما خواهد بود. اماممان مى‌فرمايد اختلاف سپاه اختلاف اسلام است. خيلى مهم است حواستان جمع باشد نكند خداى نكرده آب به آسياب دشمن بريزيد. از گروه‌گرايى و چاپلوسى بدور باشيد كه عامل شكست سپاه است. بدن‌سازى كنيد، سلاح خود را كاملا ياد بگيريد و طرز استفاده را ياد بگيريد. به فرمانده احترام گذاريد و از او اطاعت نماييد كه در شب حمله ديده مى‌شود اطاعت چقدر عامل پيروزى است. نماز شب را بخواند. در هر مسافرت به هر قبرستان كه در مسير رسيديد فاتحه بخوانيد و همچنين امام‌زاده‌ها. حتى‌الامكان در نماز جماعت شركت نموده و مراسم شهدا حتما شركت نماييد. جنازه‌ام را در جوار شهداء قم دفن نماييد و روى عكس بنويسيد كه فلانى طلبه بوده است. در صورتيكه قابليت آنرا ندارم. دو تركش در خانه موجود است. يكى را در قبر پدرم و ديگرى در قبر مادر بگذاريد. براى خانواده همراهم موجود است و آنكه در كفنم بيادگار مانده است ثوابش براى خانم عزيز و مهربان كه انشاءالله ايشان بچه‌هايم را خوب تربيت نمايند. آنها به دروس اسلامى و احكام و اخلاق اسلامى آشنا نمايد. پدر عزيز اگر با ؟؟؟ كارى خواستيد انجام دهيد.
اكبر شيرازى بتاريخ 9/2/62
 

شهید محمدرضا خازن

نام  :محمدرضا
نام خانوادگى  :خازن
نام پدر :غلام‌رضا
تاريخ‌تولد  :20/09/1335
ش.ش   :13561
محل‌صدورشناسنامه   :نى‌ريز
 تاريخ شهادت  :02/01/61
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدنى‌ريز

خازن محمدرضا
بسم رب الشهداء و الصديقين. وصيتنامه طالب شهادت محمدرضا خازن فرزند غلامرضا. و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون (آل عمران 168). البته نپنداريد كه شهيدان راه خدا مردند بلكه زنده به حيات ابدى شدند و در نزد خدا متنعم خواهند بود. سوگند به خدا كه همواره از مكتب و دين و امام دفاع خواهم كرد (حضرت عباس در عاشورا). اگر ملت مى ديد كه ما با يك حادثه كنار مى رويم هرگز به صحنه نمى آمد (امام خمينى). ملت، شما درماندگان عاجز را كه در سوراخها خريده اند و نفسهاى آخر را مى كشند به جهنم مى فرستيد (امام خمينى). اگر كشورى بيست ميليون جوان دارد بايد بيست ميليون تفنگدار داشته باشد (امام خمينى). خداوندا، بارالها در اين دنيا كه نتوانستم آنطور كه تو مى خواهى زندگى كنم پس مرگم را آنچنان قرار ده كه لااقل بدينگونه كفاره گناهان را ادا كرده باشم و خدايا تو مى دانى كه براى همين عازم جبهه هاى جنگ كفر و ايمان و اسلام و شرك و حق و باطل شدم. عازم شدم شايد بتوانم قدمى در راه رضاى تو بردارم و پاك شوم و اذن دخول كسب نمايم تا شايد از روى لطف و كرمت مرا از عباد خود قرار دهى. اى برادر و اى خواهر، شهيدانمان چنين پيام مى دهند كه بايد سياهى شب را با سرخى خون خود شكافت و معناى حيات را در طلوع فجر چنين نوشت. مى سوزيم كه با كفر نسازيم. مى رويم تا ايمان نرود. كشته مى شويم تا چراغ توحيد را نكشند و امروز شهيد شويم كه فردا بماند و شما بايد بمانيد تا فردا شهيد بشود. اينك كه اين نوشته را مى خوانيد حقير در ميان شما نبوده و فقط يادى از من خواهد بود. پس بگويم اى برادران و اى خواهران زندگى كردن در اين دنيا و عصر مغشوش و پر از فتنه ها پايمردى مى خواهد. هدايت از طرف خدا و صبر و استقامت مى خواهد. اميدوارم خدا اين توفيق را نصيب ما بگرداند كه هدايت شده و بسوى او راه گيريم و از اين ظلمت كده به منبع نور و صداقت و پاكى رسيده و از اين سرچشمه هاى الهى سيراب شويم. و اما به خانواده و مادرم: مادر مهربانم، تو بسيار برايمان زحمت كشيدى. ما تو را رنج بسيار داديم. خداوند اجر جزيل و صبر جميل بتو عطا فرمايد. براى من ناراحت نباش. اگر خواستى كه گريه كنى براى امام حسين و على اكبر و على اصغر او گريه كن. راضى باش و از خدا بخواه اين هديه را از تو قبول كند. امام حسين خانواده اش را براى حفظ اسلام فدا كرد. تو هم خوشحال باش و بخواه كه فرزندت در راه دين اسلام جان خود را به حق تعالى تسليم كند و هديه دهد. اى خواهران و اى برادران سعى كنيد براى خدا خود را خالص كنيد. به فكر خدا باشيد و بدانيد كه خدا در روز قيامت از اعمال ما سوال خواهد كرد. پس اين زندگى پست فانى را به دنياى پر از نعمت الهى و صفا و پاكى او بفروشيد. شايد حق برادرى را ادا نكرده باشم پس مرا ببخشيد. سعى كنيد اسلام را هرچه بيشتر بشناسيد و به آن عمل كنيد. به خواهران بگوييد كه فقط براى امام خمينى و خانواده اطهرش گريه كنند. اى پدر عزيز تو نيز در حق ما پدرى كردى. خدا اجرت دهد. مرا ببخش و طلب مغفرت مى كنم. وسايل مرا آنطور كه رضاى خداست به استفاده برسانيد. اگر غيبت كسى را كرده ام اميد عاجزانه دارم كه مرا ببخشد. پروردگارا بر محمد (ص) و آلش درود و رحمت فرست و مرزهاى مسلمانان را به عزت و جلال خودت از شر و فتنه دشمنان اسلام محفوظ بدار. سپاهيان اسلام را كه به صيانت و حفاظت از كشورهاى اسلام همت گماشته اند با توان خودت يارى فرما. الها عده سپاهيان سرحدات مسلمان را زياد و سلاح آنان را مجهز و جوانب لشكرگاهشان را از خيانت دشمن حفظ فرما. دلهاى پاسداران اسلام را با هم جمع و هماهنگ ساز. به سپاهيان اسلام انس و الفت و اتحاد و اتفاق و وحدت روحى عطا فرما. اى خدا تو خود تدبيرگر امرشان باش و قوت و روزى آنها را پى در پى بدون سختى عطا فرما و به پيروزى ياريشان كن و به اين رزمندگان استقامت و پايدارى در برابر دشمن و فكر و تدبير در مقابل جبهه خصم عطا فرما. بتاريخ 29/12/60 در جبهه لخيزر. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته. محمدرضا خازن.

شهید احمد خادمی


نام  :احمد
نام خانوادگى  :خادمى
نام پدر :غلام‌حسن
تاريخ‌تولد  :18/06/1342
ش.ش   :6
محل‌صدورشناسنامه   :ارسنجان
 تاريخ شهادت  :14/11/65
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدمرودشت

بسمه تعالى ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
ما آنچنان سيلى به حزب بعث عراق بزنيم كه ديگر قدرت اززمين بلندشدن را نداشته باشد (امام خمينى )
جهاد دررحمت الهى است كه تنها برروى بندگان خاص خداوند باز مى شود (على ع )
بادرودفراوان به رهبركبير انقلاب و شهيدان بخون خفته انقلاب اسلامى ايران و سلام بى پايان به برادران معلول و مجروح انقلاب اسلامى و بنا برمسئوليتى كه دارم چند سطرى را بنابر وصيت اين‌حقير نگارش مى كنم ديگر نمى توانيم شاهداين همه جنايات صداميان كافر باشيم وديگر نمى توانم ببينم كه برادرانى هر روز پرپر
مى شوند و با خون پاك خود وضوى عشق مى گيرند و براى روز رستاخيز وضو ساخته آماده اند تابا روى پاك و جسمى  خونين با حسين (ع) محشور شوند آماده اند تا بادستى قطع بدنى تكه تكه شده بگويند و بفهمانند كه ماها از جان ومال وزندگى خود گذشتيم و با اين حالت عرفانى با رهبر ان و پايه گذاران اسلام محمد يمان محشور شويم برادران ديگر ما جوانان و شما خواهران بايد از آن حالت بى خيالى و غفلت بيرون رويم وبه هواى باز وآزاد آن سوى دنيا بنگريم وبا نثار جان خود وبا گذشتن از جان ومال و زندگى خود براى حفاظت از اسلام محمديمان بپاخيزيم و از بذل جان دريغ نكنيم برادران شماها كه مسئول تشيع جنازه اين حقير از كاروان دور افتاده هستيد چشمهايم را باز كنيد تا بدانند كه با چشمى باز اين راه را انتخاب نمودم ودستهايم را با زنگه داريد كه آن‌ها به فكر دنياو مال وثروت هستند بدانند كه بادستى خالى از اين دنيا هجرت كرده ام وشما اى برادران مسئول من ،را ه ماها كه همان راه اسلام تشيع و پيروى كامل از دستورات اين رهبر عزيز است ادامه دهيد و بدانيد كه تاروح وحدت وروح شهادت طلبى در شماها است شكست براى شما نيست ودر آخر چند تذكر دارم به برادران عزيزو خواهران گراميم برادران و خواهران هر چند مى توانيد بخوانيد دروس را و تا شما درس را بخوانيد و تقوى را هم همگام با اوپيشه كنيد هرگز براى شما شكست و نااميدى نخواهد آمد قران را بخوانيد درمراسم دعا هاى كميل و توسل شركت كنيد تاروح خداجويى و گروه گرايى درشما رشد كند وتا در شما روح فردگرايى باشد و تنها بخواهيد كار كنيد نمى توانيد باز ده خوبى داشته باشيد پس هميشه دركارهايتان مشورت وشور را پيشه كارخودكنيد براساس اين اصل برنامه كار خودرا پياده كنيد و درآخرمى گويم كه اى خوانين واى سرمايه داران زالو صفت ديگر عمر شما بسررسيده است گردنهاى شما بدست دادگاههاى قسط الهى زده خواهد شد بدنهاى‌گنديده شما با بوى تعفن  كه با خوددارند درزير گلها پنهان مى شود پس كمى به خود آييد دراين چند روزى كه مى توانيد براى‌آن دنيا ى خو كار كنيد كه شماها دوزخيان آن جهان وابليسان اين دنيا هستيد دراين دنيا برشما لعن و نفرين مى شودودرآن دنيا بوسيله آتش جهنم سوخته خواهيد شد درآخر از برادران تشيع مى خواهم كه جنازه مرا درقبرستان جديدى كه در صالح آباد معين مى شود مرا خاك كنيد ازپدرومادر وبرادران و خواهران مى خواهم كه مرا حلال كنند و بجاى اشك در چشمان تبسم برلبها داشته باشند تاروح مرا نيازارند پس اى مادر سياه پوش نشويد جوان تودرحال رفتن سياه پوشى بوده واى خواهر گريه نكن كه براى تو هنگام رفتن بالبى پراز خنده رفت پس ديگر هجرت من برايتان سخت نيست زيرا تنها بخاطر الله بود والسلام 23/1/62 خادمى احمد

2%%
1256021 خادمى احمد
بسم الله الرحمن الرحيم ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون گمان نكنيد آنان كه درراه خدا جنگ مى كنند و كشته مى شوند مرده اند بلكه آنان زنده اند و د رنزد خدايشان روزى
مى خورند.
 با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اين روشنگر اسلام فقاهتى و اين خورشيد فروزان اسلام محمد ى (ص) خورشيد كه از مشرق زمين طلوع نمود وسياهى حاكم برمغرب زمين را درتجلى نابودى قرارداد سلام و درود برتمامى شهيدان از صدراسلام تاكنون از هابيل تا على ازعلى تا حسين‌واز حسين تا تمامى شهيدان جنگ تحميلى و بادرود برقايم مقام رهبرى اميد تمامى مستضعفان اسلام و جهان سلام برتمامى خانواده هاى عزيزان شهدا واسرا و مفقودين مجروحين و جانبازان آنانى كه ثمره زندگانى خودرا درراه اسلام عزيز هدف رگبار گلوله هاى دژخيمان قراردادند و آنها را روانه ميدانهاى جهاد حق نمودند و سلام برتمامى امت اسلام شيرمردان و شيرزنان آرى حالكه ديگر مأموريتى عظمى عزم ميدان نمودم و چكمه رزم و مردانگى رابر پاى نهادم برخودديدم كه چند سطرى وصيت بنگارم باشد كه با اهميت دادن به اين مسايل ذكر شده روح مرا شاد نماييد خداوندا ترا به تمامى مقربان درگاهت قسم مى دهم كه اين وجود مرا به تباهى مبدل مكن و در ا ين راه مقدس آنچنان برآن بگذار كه فردايى نه چندان دور درپيش حسين بن على (ع) و قاسم بن حسن (ع) شرمنده نباشم حال كه نور عظيم شهادت برمن نازل شد و من نيز به اين نداى حق لبيك گفته ام و به وادى سركوى دوست  هجرت نموده ام بدانيد آرى تمامى انسانها بيدار بدانيد كه من زنده شدم پيروز شدم برتمامى جهات كفرومعصيت بردو جبهه اصلى نفس و دشمنان آرى از هيچ به همه چيز ازنيستى به هستى رسيدم و به تمامى آمال دنيا دست رد زدم وافتخار مى نمايم كه درپاى ورقى كه درسال 61 در جهت پذيرش درسپاه اسلام امضاء نموده بودم كه هما ن امضاء خون بود وفاى نمودم وبرشما برادران است كه قدرى از خون مرا برروى پرونده پذيرش من بكشيد كه بدانند وفاى بعهداز خواص جوانمردان است من دراين دنياى پرزرق وبرق هيچ چشم داشتى نداشتم ولى هر چه دارم حال كه جزء اموال من است تعلق به پدرومادرم دارد امام اى امت اسلام شما را به خدا قسم درتمامى كارها يتان خداوند را د رنظر بگيريد و بدانيد كه خداوند شما رادرتمامى لحظات مى بيند و هر گز برگى بدون توجه حضرت حق از درخت نخواهد افتاد همچنانكه خود در قران كريم مى فرمايد الم يعلم بان الله يرى و ديگر درتمامى كارها زندگى تقوى را پيشه خودسازيد كه تنها تقوى الهى است كه انسان را برسرمنزل مقصود مى رساند وانسان را رستگار مى نمايد و ديگر درجهاد سستى نكنيد ود رجنگ سستى نكنيد زيرا جنگ محكى است كه مرد را ازنامرد جدا مى سازد بدانيد اگرمرگ فرارسد چه درميدان رزم باشى وچه درحال عيش ونوش و چه در حال كار تورا به‌آغوش گرم خواهد گرفت از مرگ نهراسيد زيرا اين مرگ نيست اين زندگى است شهادت مرگى نيست  به مشابه آب نوشيدن درميان جزيره بى آب و علف است آرى رفتن به جبهه كمكم به اسلام است حال كه تمامى جهان آماده اند تا احكام دين مبين اسلام را بپذيرند و شما نيز در لحظات آخر پيروزى بسر مى برد سلاحهارا برزمين مگذاريد سلاحها را برآغوش بفشاريد و گلوله هاى ضربه آتش را برسردشمنان اسلام فرود آوريد بدانيد كه خداوند شمارا كمك خواهد كرد چنانكه خود مى‌فرمايد ان تنصرالله ينصركم ويثبت اقدامكم دين خدا را يارى كنيد تا خداوند يارى كند شمارا و اماشما اى پدرومادر وخواهران وبرادرانم مى دانم كه چشم انتظار من  بوديد تا مرا درحجله دامادى ببينيد امامن شمارا دوست داشتم و دارم اما خداوند را بيشتر  از شما . پس شما مرا حلا ل كنيد و بدانيد كه من به حجله حق رفتم ودرآن شب گلوله ها همانند شيرينى وزوزه آن‌ها برسر من كل‌مى زند با خون حنا بستم و لباس دامادى ام لباس رزم برعليه دشمنان اسلام بود خاطرى آسوده دارم كه شما درآخرت با روى سفيد ديدار خواهم كرد آرى پدر ومادردر اين مدت 23 سال عمر حقير برپاى من چه زحمتها كه نكشيديد بدانيد زبان من قاصر از گفتن و قلم توان وصف آنان را ندارد و امابدانيد اگر حلاليت شما نباشد اين رزم شبانه وروزانه من هيچ است پس شمار ا بريگانه غايب قسم برمهدى (عج) زهرا قسم كه مرا حلال كنند ونيز شما تمامى دوستان وآشنايان و اقوام‌در آخر از شما اهالى روستاى صالح آباد مى خواهم كه قدرى به احكام اسلام نگريسته وتعمق كنيد وسلاح برزمين افتاده شهيدان را برداريد بدانيد فرداى قيامت شمارا باز خواست خواهند كرد و اما شما اى قشر روشنفكر ودانشجو ودانش آموز ان به پيش درجهت خنثى نمودن تمامى تبليغات مسمومانه دنيا دنيايى كه مارا ازنظر فرهنگ غنى اسلام تحت فشار قرار داد بخوانيد درسهاى خودرا نه تنها درسهاى محوله كلاسى را تمام جهات درجهت مختلف فقهى دينى وسياسى مذهبى اطلاعات مورد لزوم را به دست آوريد تااينكه يك جوجه كمونيست شمارا پاى سئوالى گنگ نكشند واما شما اى كشاورزان عزيز بكاريد زيرا ننگ است براى ما كه بخواهيم از كشورى ديگر آذوقه خودمان را بگيريم اى هنرمندان هنرهاى خودرا نشان دهيد و بكاربنديد زيرا امروز تمامى جهان از هر طريقى در نظر دارد تا اسلام را تحت فشارقراردهند واما شما اى خواهران من اى كسانى كه اسطوره مقاومت و حجاب و تجلى نور اسلام دراين كشور اسلامى هستيد از تمامى جهات مسايل اسلام را درنظر بگيريد حجاب شما كه زينت شما مى باشد را رعايت كنيد ونيزدرخواندن درسها كوتاهى ننماييد واما شما اى همرزمان من اين پاسداران   اى لبيك گويان به نداى حق درتمامى كارها آينده جمال يكديگر باشيد و نيز همديگر را دركار ها راهنمايى نماييد و بامردم با متانت و تأنى برخورد نماييدباشد كه خداوند تمامى ما راموردعفو علو درجات خود را شامل حال يكايك ما قرار دهد درآخرازتمامى امت حزب الله دوستان و آشنايان واقوام درخواست مى نمايم كه مراحلال نمايند ونزهمه شما را حلال نمودم واگر كسى ازمن طلبى دارد تقاضا مندم به پدرم رجوع كند و دريافت نمايد وبدانيد كه من در فرداى قيامت توان دادن حتى يك هزارم درهم را ندارم پس هركس حقى دارد به منزل رجوع شود وحقير را درقبرستان اصلى دهكده كه جايش را گفته ام دفن نمايند 15/10/65 احمد خادمى 


شهید احمد خادم الحسینی


نام  :احمد
نام خانوادگى  :خادم‌الحسينى
نام پدر :مختار
تاريخ‌تولد  :01/01/1332
ش.ش   :25
محل‌صدورشناسنامه   :كوشك
 تاريخ شهادت  :22/02/61
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدشيراز
 
بسمه تعالى
با ياد خدا وبا درود بى پايان به تمام پيامبران بزرگ اسلام وهمچنين با سلام به سرور شهيدان حسين ابن على (ع ) وبا درود به تمام شهيدانى كه درراه خدا جان نثاركردند ،اينجانب احمد خادم الحسينى اعزامى ازشيرازبه تاريخ 10/2/61 وصيت خودرا آغاز مى كنم :ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياءعندربهم يرزقون‌مپنداريدآنهاييكه درراه خدا كشته مى شوند مرده اند بلكه آنها زنده  اند ودرنزد خدا روزى دريافت مى كنند . برادران عزيزمسلمان وهمينطور خواهران گرامى مسلمان ازشما خواهانم كه امام عزيزمان حضرت آيت الله خمينى را تنهامگذاريد وپيروى كنيد ايشان وياران ايشان را خداوند همگى شما ها را براى اسلام حفظ فرمايداى‌ملت مسلمان‌جهان‌نگذاريدكافران ومنافقان برشما تسلط پيدا كنند امام درباره شما ها فرمودند : اى درياى انسانها بپاخيزيد اينجانب شرمنده هستم كه نتوانستم خدمتى كه بايد به جهان اسلام مى كردم و نكردم . ازبرادان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى خواستارم نگذاريد اشخاص منحرف بداخل شما نفوذ كنند يا سرپرست شما شوند وهر كار كه رأيشان بو دبكنند .دايما بيدارباشيد وكوششتان براين باشد كه اين انقلاب روز بروز گسترده تر گردد وبرادران باافكاراسلاميشان وعملشان به  اين حركت سرعت بخشند . درضمن حفظ كنيد بال‌و پرهاى امام عزيز و ولايت فقيه را ازهر تعرضى . نگذاريد اين ثمره خون شهيدان وثمره هاى اين انقلاب را
كافران ومنافقان ازما بگيرند برادران اگر ما شهيد ان واسلام را دوست مى داريد ،گوش كنيد وبه حرفهاى وعملمان عمل كنيد . سفارش مى كنم بالاى سرقبرم ،دورعكسم ،عكس شهيدانى چون آيت ا... مظلوم دكتربهشتى و آقاى رجائى و باهنرآيت الله سيد عبدالحسين دستغيب وآيت الله شهيد مدنى وديگر شهيدان ازهفتادودوتن بگذارند . به خانواده ام : ازمادر ،پدر،همسر، فرزند ،خواهر، برادران وتمام واقوام خواستارم ضمن اينكه به هيچ عنوان راضى نيستم برايم گريه كنيد اگر خواستيد ،براى مظلومى حسين ابن على (ع) ويارانش گريه كنيد ،اشكال ندارد ، اينهم با صداى خيلى ملايم  سعى كنيد نمازهايتان را سروقت بخوانيد .براى پيروزى اسلام دعا كنيد وازشما مى خواهم هيچگاه حتى براى لحظه اى امام را تنهانگذاريد فرزندانم را طورى تربيت كنيد كه درسن پانزده سالگى تمام مسايل شرعيه خودشان را بلد باشند ودراين سن بتوانند قران را بخوانند وطورى تربيت شوند كه آگاهانه چون خودم طالب شهادت باشند . ازهمسر ومادر وپدرگراميم كاملا راضى هستم هرگونه محبت كه مى دانيد به همسر و فرزندم داشته باشيد اگر فرزند آينده دختر يا پسربود اورا خيلى احترام بگذاريد ،اينجانب ممكن است جسما در بين شما نباشم‌اما روحم دايماباشماست. ازهمسرم خواستارم اگردوست‌داشت ،راضيم‌پس ازدنياآوردن فرزندم با هرمسلمان ومتعهد و با ايمانى ازدواج كند . ازخدا براى آمرزش گناهانم طلب مغفرت كنيد .برادران با ز سفارش مى‌كنم‌امام و آنهايى كه بال وپر ايشانند تنها نگذاريد واين اشخاص رامثل جان‌حفظ‌كنيدكوشش كنيدروزبروزبرتقوايتان‌افزوده  گردد. ازخداوند پيروزى اسلام وطول عمرامام وكسانيكه ايشان‌را پيروى مى‌كنند توفيق خدمت بيشتر را خواستارم . دوستدار ودعا گوى همه مسلمين ،احمد خادم الحسينى .خدايا خدايا تا انقلاب مهدى براى حفظ اسلام ،براى حفظ قران ، خمينى رانگهدار .


شهید محمد حسن حمزوی

بسم الله الرحمن الرحيم : ً وصيت نامه ً  ً الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون ً ً انا لله و انا اليه راجعون ً بارها و بارها بود که مي خواستم نوشته اي به عنوان وصيت نامه از خودم بر جاي گذارم اما هر گاه که مي خواستم اين نوشته ها را شروع کنم ، انگار که مي ترسيدم و دستانم از نوشتن مي لرزيد و حقيقتاً وحشت داشتم که اگر چنين کنم خواهم رفت ... اما مگر مي شود که از زير بار آن حق شانه خالي کرد ؟ بايد پذيرفت که مرگ حق است و حال که انسان بايد بميرد چه خوب است که بهترين آن را انتخاب کند . و به قول شهيد مطهري زيباترينش ً شهادت ً را . اکثر اوقات در نمازها و سجده هايم دعا کردم و آرزو کردم : اللهم ارزقنا توفيق الشهاده في سبيلک ان شاء الله که خداي قادر متعال آن را نصيبم کند . به خدا قسم مي خورم که براي پاسدار حقيقي حدود الله اصلاً زشت است که همين طور و به مرگ طبيعي ( بيماري ، سکته ، تصادف و ... ) دار فاني را وداع گويد که بايد آن قدر في سبيل الله نبرد کند تا دشمنان خدا و قرآن را به ستوه آورد و آنان را از صفحه روزگار پاک کرده و به جهنم و به درک واصلشان کند و سرانجام سرنوشت رهبرش . امام حسين عليه السلام سرور شهيدان و آزاد مردان تاريخ بشريت و تشيع سرخ علوي را پيدا کند و چنان که در بال گفتم ، اميدوارم که خدايم مرا در زمره پاسداران - حدود خودش قرار دهد و سرنوشت سرورم امام حسين عليه السلام را سرنوشت من نيز قرار دهد . تا از اين قفس تنگ و نجاست ساز و متعفن جدا شوم و به سوي حضرتش پر گشايم و مسير معنوي او را طي کنم . در روزگار زندگاني ام که هيچ خدمتي به اسلام و مسلمين نکرده ام ، شايد شهادتم باعث خدمتي بشود . انشاء الله . من شهادت در راه خدا را به جان پذيرفته ام و زور و اجباري در کار نبوده و نيست و به آن کوردلان ديو سيرت نظير منافقين توده اي ، پيکاري و ... و احزاب آن چناني که همه وابسته به آمريکاي جهان خوار و شوروي متجاوز و اسرائيل غاصب و ديگر ابرقدرت هاي پليد مي باشند ، بگوئيد که اين راه و روشي که پيش گرفته ايد به ترکستانتان مي برد و سرنوشتتان دوزخ است و به قول قرآن کريم کرانيد و گنگانيد و کورانيد . هان اي دشمنان خدا و دين خدا گمان کرده ايد با کشتن عزيزان اين مرز و بوم و فرزنداني خلف اسلام هم چون بهشتي ها ، محمد منتظري ها ، رجائي ها ، با هنرها ، دستغيب ، صدوقي ها و هزاران ... هاي ديگر به اهداف پليد و غير انساني خود مي رسيد ؟ زهي خيال باطل و خام ، جواب شما را رهبرمان امام حسين عليه السلام داده است ً ان کان دين محمد لم يستقم الا تقتلي فيا سيوف خذيني . اگر دين محمد ( ص ) به جز با کشته شدن من در راه خدا استوار نمي ماند پس اي شمشيرها بگيريدم ، قطعه قطعه ام کنيد ، شهداي انقلاب اسلامي ما و جنگ تحميلي مزدوران بعثي عراق ، به نداي حسين زمان خويش نائب الام خميني لبيک گفته اند و مرگ سرخ را پذيرفته اند و به زندگي ننگين و سازش با دشمنان خدا تن در نداده اند به خدا قسم ما هم مانند آنان به فرياد هل من ناصر ينصرني حسين زمانمان امام خميني پاسخ مثبت داده و لبيک گفته ايم و تا آخرين قطره خون و تا آخرين دم نفسمان با دشمنان خدا در داخل و خارج خواهيم جنگيد . انشاء الله اي قرآنيان اي پيروان محمد ( ص ) اي شيعيان علي ( ع ) اي حسينيان اي امت شهيد پرور ايران براي تعجيل در ظهور حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا العالمين له الفداء و براي امام خميني عزيزمان دعا کنيد . و از خداوند سبحان بخواهيد که تا قيام و انقلاب مهدي ايشان را در پناه خود نگه داشته و از گزند حوادث مصون و محفوظش دارد . به خدا قسم ايشان موهبتي بسيار عظيم از طرف خداوند به همه مردم دنيا به خصوص ايران است و نعمت بسيار بزرگي است مبادا کفران نعمت کنيد که اين نعمت از شما گرفته خواهد شد و مي دانم که شما مانند مردم کوفه امام خود را رها نخواهيد کرد و ديگر اين که انقلاب اسلاميمان را خوب بشناسيد و هر گونه که مي توانيد آن را ياري کنيد و در صدور آن به اقصي نقاط جهان کوشش کنيد با جانتان و مالتان ، باشد تا به پيروزي نهائي اسلام بر کفر دست يابيم انشاء الله . چند سفارشي هم به خانواده ام دارم : اول اين که بايد بگويم که فرزند و عضو خوبي براي شما نبودم و کار خوبي هم برايتان انجام نداده ام اما اکنون که به جبهه نبرد حق عليه باطل مي روم اميد بخشش از شما دارم و اميدوارم که مرا حلال کنيد . اي مادر عزيزم که پس از مرگ پدر هم يک مادر واقعي برايم بودي و اي برادران مهربان و دل سوزم حسين ، عباس که پس از مرگ پدر براي من و برادرم باقر و خواهرانم هم چون پدر بوديد ، اين حقير چه ناسپاسي ، و دهان کجي ها به شما کرده است اما اکنون اميد بخشش دارد و مي گويد مرا ببخشيد و از سر لطف و مهرباني حلالم کنيد اي مادر و برادران و خواهرانم اگر به خواست خداي تبارک و تعالي شهيد شدم مبادا گريه و زاري و شيون سر دهيد که اولاً روح مرا آزار داده و ثانياً دشمنان انقلاب اسلامي ما از گريه ها و ناله هايتان خوشحال شوند . شما بايد صبر و مقاومت و ايثار پيشه خود کنيد و با اين گونه رفتارتان ضربه اي مهلک به دهان متعفن و مغز گنديده دشمنان انقلاب اسلاميمان بزنيد . سفارش ديگر اين که طلب کاري هاي خودم را مي بخشم و به شما مي گويم که اگر کسي پولي از شما به عنوان طلب از من مطالبه کند ، به او بپردازيد و مقداري حقوق از سپاه اقليد طلب کارم آن را دريافت داشته و يک سوم از آن را به حساب کمک رساني به جبهه هاي جنگ واريز کنيد . البته دقيقاً نمي دانم که به چه کسي بدهکارم يا اين که فراموش کرده ام و اين وظيفه شرعي کسي است که طلب دارد و بايد بگويد . عزيزان من سفارش هائي را که اين حقير به مردم کرد ، به شما مي گويد به خوبي به آن عمل کنيد . انشاء الله . در ضمن اگر مقدور بود و زحمتي برايتان نداشت به برنامه زيارت عاشورا يک روز به عنوان اين جانب اضافه کنيد تا شايد خداي منان و قادر و متعال ثواب آن را به من برساند و باعث راحتي روحم شود . همه شما عزيزان را مي بوسم و خدا حافظي مي کنم باشد تا انشاء الله در بهشت يک ديگر را ملاقات کنيم . از قول من از تمام خويشان و آشنايان و دوستان خداحافظي کنيد و حلال بودي بطلبيد و براي من دعا کنيد تا شايد خداي تعالي از سر تقصيراتم بگذرد . دعا براي سلامتي رهبر انقلاب اسلاميمان حضرت آيت الله العظمي نائب الامام خميني را فراموش نکنيد . انشاء الله . در خاتمه : سلام و درود فراوان بر شهيدان انقلاب کربلا و بر شهيدان انقلاب اسلامي و بر شهيدان جنگ تحميلي به خصوص برادر شهيد و مظلومم - نعمت جباري اولين پاسدار شهيد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان مرودشت که به فراموشي سپرده شده است و برادر شهيد بيژن فرامرزي عض سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اقليد که بيش از يک سال با او افتخار هم کاري داشتم . از خداي تبارک و تعالي مي خواهم مرا هم در زمره شهيدان در راه خودش قرار دهد . در صورتي که جنازه اي از من باقي ماند که انشاء الله نماند و مانند شهيدان بي پيکر بشوم انشاء الله ، آن را در جوار قبر پدرم به خاک بسپاريد .

شهید محمد مهدی حکمت پور

نام  :محمدمهدى
نام خانوادگى  :حكمت پور
نام پدر :غلام‌حسين
تاريخ‌تولد  :22/01/1341
ش.ش   :43
محل‌صدورشناسنامه   :جهرم
 تاريخ شهادت  :07/11/65
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدجهرم
                       
 بسم الله الرحمن الرحيم با سلام و درود فراوان به پيشگاه امام عصر عج الله تعالى فرج و نايب بر حقش امام امت خمينى بت شكن و تمامى انبياء و اوصياء و علما اسلام و مردان صالح و درستكار و شهيدان بخون خفته و رزمندگان اسلام. چون موقع عمليات فرا رسيده لازم دانستم سخنى و وصيتى با عزيزان بزرگوار مخصوصا خانواده و دوستان وآ شنايان داشته باشم پس از عرض سلام سلامتى شما را از درگاه ايزد متعال خواهانم و اميدوارم كه حال همگى شما خوب باشد از شما مى‌خواهم كه در خط اسلام و امام كه همان خط ولايت‌فقيه مى‌باشد حركت كنيد و سعى كنيد كه بين همه خانواده و مردم وحدت و هماهنگى باشد و تا آنجا كه جان داريد. تابع امام امت باشيد و از نماينده  ايشان اطاعت كنيد كوشش كنيد كه سخنان امام را گوش كنيد و به آن عمل نمائيد و تلاش كنيد دل امام امت را بدرد نياوريد كه از اين راه امام زمان و خدا و امام از شما راضى خواهند شد دعا براى سلامتى امام امت و بقاى جمهورى اسلامى يادتان نرود زيرا دنيا محل گذر است و همه ما مسافر مى‌باشيم ولى آن كه مى‌ماند تنها عمل صالح ما مى‌باشد. و همه چيز براى دنياى ديگر آفريده شده است و در اين دنيا فقط ما امتحان مى‌شويم اميدوارم كه از اين امتحان سخت و مشكل با دست پر و سالم بيرون بيايد. سخنى با همسرم دارم  تو اى همسر من كه بهترين همسران بودى تو واقعا نسبت به من باوفا بودى صداقت داشتى. دلسوز و تابع بودى اگر من شهيد شدم از تو مى‌خواهم كه مرا حلال كنى و اگر نتوانستم حق همسرى و يك مرد خانه را بجا آورم مرا ببخش و مى‌خواهم كه   فرزندم، دخترم زينب را خوب تربيت كنى و مى‌خواهم كه او همچون زينب كبرى با عصمت و با  حجاب و شير زن تربيت كنى. سخنى با دخترم زينب دارم. اما تو اى فرزندم وقتى كه بزرگ شدى آرزو دارم كه با حجاب و با عصمت باشى، آرزو دارم كه همچون زينب كبرى باسختى‌ها مبارزه كنى مى‌دانم كه يتيمى سخت است اما بدان كه من هم از كوچكى يتيم شدم و مى‌خواهم بدانى كه پدرت براى چه شهيد شده است آرى پدرت در راه خدا براى يارى دين خدا، براى لبيك گفتن به   نداى امام حسين(ع) و براى رسيدن به كربلا شهيد شده است و فرزندم بدان كه من خودم اين راه‌را انتخاب كرده‌ام. اما تو اى مادر خوبم مى‌دانى كه من از كوچكى يتيم شدم و تو از براى من هر پدر و هر مادرى بودى براى تو بسيار سخت است اما يقين دارم تو طاقت اين دشوارى را دارى زيرا تو هم در مجالس روزه خوانى امام حسين(ع) و هر در مساجد شركت كرده‌اى و اين را مى‌دانى كه ائمه اطهار و حضرت زهرا(س) و زينب كبرى چقدر سختى و مرارت دنيا كشيده‌اند اما بدان كه اين شهيد در دامن تو بزرگ شده شير تو را خورده است تو در پيشگاه امام زمان (عج) و حضرت محمد(ص) روسفيد هستى و زحمتهايت به هدر نرفته و افتخار كن كه فرزندت در اين راه مقدس و بزرگ و در راهى كه پيامبران الهى و ائمه معصومين و حسين عزيز و علما بزرگ جان داده اند و درراه امام زمان (عج) شهيد شده است و خوشحا ل باش كه فرزندت خداى نكرده د رخانه تيمى به نام منافق دستگير يا كشته نشده است و مادر عزيزم اميدوارم مرا حلال كنى و شما خواهران بزرگوار كه من به شما افتخار مى كنم كه درستان را از حضرت زينب گرفته ايد وهميشه مرا تشويق به جهاد وجنگ با كفار مى كرديد    ا زشما مى خواهم كه فرزندانتان را در راه حق واسلام و امام وولايت فقيه تربيت كنيد از شما مى  خواهم كه مرا حلال كنيد وشما برادران عزيزم كه حق پدرى بر من دارى اميدوارم سالم باشى و بتوانى به جهاد با كفار درراه خدا ادامه دهى . و به فرزندانت بگو كه عمويشان براى يارى دين خدا رفته بود و شهيد شد وبه آرزوى خود رسيد و خلاصه مرا حلال كن و شما دوستان و آشنايان و همشهريان و هر كس مرا مى شناسد اميدوارم مرا حلال كنيد و سعى كنيد با همديگر اخوت و برادرى داشته باشيد ووحدت خودتان را حفظ كنيدودرخط ولايت قدم برداريد و از امام امت اطاعت كامل كنيد و سعى كنيد كه مقلد ايشان باشيد و حتما به نماز جمعه برويد و اين جايگاه اسلام را خالى نگذاريد و از نماينده امام و شهرمان اطاعت كنيد حرف ايشان را گوش كنيد و از ايشان جلوتر نرويد و فكر وحدت شهرمان باشيد چون ايشان بسيار د رفكر وحدت شهر هستند بنده حدود 5 سال درخدمت ايشان بودم و تاحدى اين بزرگوار را مى شناسم اين مرد عزيز و شريف حتى حاضرند خودشان هم فداى وحدت شهر كنند چون اسلام بيشتر از هرچيز به وحدت نياز دارد و سعى كنيد كه رزمندگان اسلام را يارى كنيد و از بعضى از دوستان كه هنوز خواب هستند مى خواهم كه از اين خواى شيطانى بيدار شوند و فكر كنند آيا وقت آن نرسيده كه به نداى امام حسين(ع) لبيك گويند و ما خدمت نماينده امام و امام جمعه محترم شهرمان حضرت حجه الاسلام و المسلمين جناب آقاى حاج سيد حسين آيت الهى( دامت بركاته) سلام عرض مى‌كنم و از اين بابت كه مدتى در خدمتشان بودم و افتخار خدمتگزارى  حضرت عالى داشتم جدا  خوشحالم و عاجزانه از حضرت عالى مى‌خواهم كه اگر از من بدى ديده‌ايد مرا ببخشيد و حلالم كنى در خاتمه ظهور هر چه زودتر امام زمان و طول عمر امام عزيز و پيروزى رزمندگان و سلامتى و طول عمر حضرت عالى را از خداوند بزرگ مسئلت مى‌جويم و از زحمات شما قدر دانى مى‌كنم. ازآ قاى حاج حضورى و حاج رستگار حلال بودى مى‌طلبم. در خاتمه از مادر- خواهرانم- همسر و فرزندم و برادرم و خانوادهايشان مى‌خواهم كه صبور باشند و دقت كنند كه با خدا باشند و در راه خدا گام بر دارند و نمونه باشند. در روزنامه خواندم كه يك زن چهار فرزند خود و شوهر خود را در اين جنگ از دست داده و با افتخار مى‌گويد كه چهار سال است كه براى رزمندگان اسلام نان مى‌پزم و از دستمزدم پيراهن و كلاه و دستكش مى‌بافم و بر جبهه مى‌فرستم.آفرين بر اين زن. از كليه  خانواده‌ام مى‌خواهم كه اگر مى‌خواهند گريه كنند اشكال ندارد ولى گريه‌شما بخاطر من نباشد به ياد مظلوميت امام حسين(ع) و فرزندانش گريه كنيد و گريه خود را بلندنكنيد كه دشمنان خوشحال بشوند. باز در آخر از همه خداحافظى مى‌كنم و حلال بودى مى‌طلبم. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار  والسلام  دوستدار همگى شما محمدمهدى  حكمت پور          

 

شهید عباس حق پرست

نام  :عباس
نام خانوادگى  :حق‌پرست
نام پدر :گرگ‌على
تاريخ‌تولد  :01/10/1337
ش.ش   :722
محل‌صدورشناسنامه   :ح‌3فيروزاباد
 تاريخ شهادت  :04/10/65
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدفيروزآباد

بسم رب الشهداء والصديقين
 حمدوسپاس خداونديكتا كه به ما هستى بخشيد و مارا ازنعمتهاى بى پايان خويش برخوردار ساخت خدايا اين بنده حقير را بپذير وازرحمت خويش بهره مندم ساززيرا كه خودم چيزى ندارم هر چه هستم متعلق به توام پروردگار بزرگ . خدايا هرچه فكر  مى كنم چيزى براى نوشتن ندارم جز التماس و درخواست اينكه دراين سفر طولانى مرا دريابى خدا دستم را بگير چون مانندبچه هاى خردسال قدرت ايستادن روى پاى خويش را ندارم .خدايا قسمت ميدهم تورا به ؟؟؟ درگاهت درسرازيرى قبر آن خانه تاريك مولاى متقيان على (ع) را براى شفاعت وراهنمايى من بفرست خدا چه بگويم هر چه ازدستم برمى آمد دراين دنيا كردم هر خطايى كه ازدستم مى آمد انجام دادم هرگناهى‌كه دردنيا  نهى كرده بودى انجام دادم ولى حال با اين دل زار آمده ام به درخانه ات چون تو كسى را ندارم كمكم كن عفوم نما اى رحيم ترين رحم كننده ها خدا .وشما اى برادران و خواهران حزب الله بدانيد اين دنيا پشيزى ارزش ندارد شمارا سفارش مى كنم به اينكه اولاهر چه را مى خواهيد دوست بداريد لاكن بدانيد دوستى جدا شدنى هم دارد وهر عملى كه مى خواهيد انجام  بدهيد ولى بدانيدروزى اين عمل را ملاقات خواهى كرد وهر چه مى خواهى انجام بده ولى بدان بالاخره روزى خواهى مرد باتوجه به اين سه شرط كه سخنان حضرت رسول اكرم (ص) مى باشد را مورد توجه قرار داده و به آن عمل نماييم تا هم دردنيا وهم آخرت روسفيد باشيم پناه برخدا شما را سفارش مى كنم به قرايت قران وتفكر درآن كه بهترين مونس براى انسان قرآن است بهترين دوست براى شما خداست .پس دوستى كنيد باخدا كه جدا شدنى نيست وعبرت بگيريد از مردن وموت ،برادران خودكه بادست خودتان آنها را بگور مى بريد دررسيدگى به مظلومان و غضب درمقابل ظالمين ضد اسلام رارعايت كنيدمبادا خداى ناكرده درتشخيص حق خودتان رابه هلاكت اندازيد .پرده باطل را بدريد وبه چهره حق بنگريد كه چقدر بشاش است وحدت كلمه داشته باشيد برادران وخواهران خيلى با يكديگر مهربان باشيد هر چه مؤمنين به همديگر مهر بورزند قلبشان پاكتر مى شود مسايل كوچك رادامن نزنيد ومسايل بزرگتر را بارجوع به بزرگان اسلام رفع نماييد پشتيبان ولايت فقيه باشيد وازنمايندگان ايشان اطاعت كنيدقدر روحانيت رابدانيد بهترين معلم ودلسوز ترين كس به شما روحانيت است آنها را گرامى بداريد خصوصا ايمه جمعه جدا ايمه جمعه محوروستون فقرات جامعه هستند اگر آنها تضعيف شوند اسلام ضعيف شده اگر آنها قدرت داشته باشنداسلام قدرتمند شده است خيلى مواظب اوضاع باشيد نكند خداى ناكرده بانظر ورأى خودبه مسايل كوچك دامن زده و موجبات تضعيف روحانيت را ببارآوريد مسئوليد و تعهد داريد كه به اسلام خدمت كنيد بعداز اين مقدار سفارش وتوصيه به برادران وخواهران بزرگم خودم رامعرفى مى كنم با برزبان آوردن اينكه اشهد ان لا  اله الى الله واشهد ان محمد رسول الله و اشهدان على ولى الله اينجانب عباس حق پرست فرزند گرگعلى متولد 1337 اهل آويز وساكن فراشبندكه به امر ولايت فقيه امام امت وبراى دفاع از اسلام عزيز واداء حق شهداى بزرگ وانجام وظيفه شرعى خويش عازم ميدانهاى نبردشدم وبدون اكراه بگويم خوشحالم ازاينكه خدابه حقير فرصت داد تا بتوانم دراين موقعيت اززندگيم قدرى اين بدن خودرا به زحمت انداخته ودين خودرا به اسلام ادا نمايم درطول 7 سال انقلاب اسلامى بهترين تجربه اى كه دارم همين است كه مدتى رادرجنگ گذراندم وحال كه عازم عمليات هستم با شور و شوق‌و آرزوى شهادت و به اميد عفو وبخشش از خداوند كريم اين چند جمله رانوشتم تا همه مردم بدانند كه درجنگ باكفار بايد آمادگى باشد ؟؟؟ قلب هم داشته باشد. جمله اى هم به پاسداران اين كبوتران خونين بال وسبز پوشان انقلاب اسلامى ايران خوشا به سعادت شما بشرط آنكه قدر ومنزلت خويش رابدانيد خيلى قداست دارد اين لباس سپاه خوشدل باشيد وبا خدا كه پايان كار شما شهادت است و نلرزيد درمقابل حوادث ووساوس شيطان وبا اتكا به خدا وكوبيدن نفس اماره به خدمت ادامه بدهيد جدا اين را بپذيريد وازسپاه استعفا نكنيد هرچه رنج ببريد اجر شما بيشتر است براى خانواده ام هم  نامه نوشته ام ويك نوار هم صحبت كرده ام كه درمنزل است .برادران برايم سينه بزنيد و چراغانى كنيد .خدايا پدرومادرم را بيامرز كه خيلى برايم زحمت كشيدند وبه برادرانم غيرت و شجاعت براى رضاى خودت عطاكن وفرزندانم را سعادتمند گردان تاراهم را ادمه دهند به همسرم عفت و عزت و صبر و بردبارى عطا فرماخدايا خودم را بيامرز و مورد عنايت قرارده .درهمه امورات امام عزيز رادعا فرماييد و سلامتى منتظرى راخواستار باشيد .والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته والسلام 


شهید عبدالحميد حسينى

نام  :عبدالحميد
نام خانوادگى  :حسينى
نام پدر :بهمن
تاريخ‌تولد  :15/09/1341
ش.ش   :905
محل‌صدورشناسنامه   :فخرابادبوانات
 تاريخ شهادت  :12/02/61
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدشيراز

بسم الله الرحمن الرحيم
الذين آمنووجاهدو فى سبيل الله باموالهم وانفسهم اولئك اعظم درجه فاولئك هم الفائزون
الذين جاهدو فينا لنهدينهم‌سبلنا آنانكه ايما ن آوردند وهجرت كردند ازسرزمينشان وجهادكردند درراه خدا بامال وجانشان اينان هستند نزدخدا بلند مرتبگان آنانكه درراه ما تلاش وجهاد كردند خودمان هدايتشان
مى كنيم .
ان الجهاد باب من ابواب الجنه (على ) بدرستيكه جهاد درى ازدرهاى بهشت است
سلام عليكم (بماصبرتم فمنهم عقبى الدار سلام برشما رزمندگان صالح خدا .
پدرعزيزم سلام ،سلام ازفرزندى كه نمى دانم زحمات شما پدربزرگواررا جواب دهد درودبرشما عبد صالح خدا سلام برشمابواسطه ايمان و؟؟؟ كه داريد خداوند پايدارتان كند پدرعزيزهيچ ناراحتى ندارم وحالم خوب است سلامتم وباميد خدا بزودى با افتخارپيروزى شما را درآغوش خواهم گرفت دست شما را مى بوسم .مادرفداكار سلام ، سلام برشما وبرتمام بندگان خوب خدا اكنون دربوكان هستم وناراحتى ونگرانى ندارم شما را دوست دارم بواسطه صبرى كه انشاءالله خداوندازدورى فرزند به شما عطا خواهد كرد بيادداشته باشيد كه حضرت موسى ابن جعفر سيزده سال كه درزندان بودند فرزندشان امام رضا را نديدند مى دانم كه شما ناراحتى بواسطه دورى ازفرزند داريد ولى بايد درنظرداشته باشيد كه خيلى چيزها ازدورى فرزند مهمتراست بايد متجاوزان ازكشوربيرون كنيم بايد ضد انقلاب را سركوب كنيم وبايد اسلام رايارى‌دست شمارامى‌بوسم .مجيدواميرراسلام‌ودعابرسانيد وخواهرانم ومحمد رضا و عبدالرضا وجميع دوستان‌وآشنايان واقوام را احوالپرسى كنيد روى همه شما را مى بوسم .3/8/60  

**************************************

بسم الله الرحمن الرحيم
الذين آمنو وهاجرووجاهدو فى سبيل الله باموالهم وانفسهم اولئك اعظم درجه اولئك هم الفائزون .
ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل‌الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .
به نام الله يارى كننده روح الله .
متن وصيت نامه عبدالحميد حسينى كه دركمال آگاهى وهوشيارى نوشته شده است :
پس ازشهادتم اين وصيت نامه را به امام خمينى رهبركبير انقلاب بدهيد. اى امام ازآن‌زمان كه چون انبياء برسريك ملت گمراه فرياد زدى و مردم را به حق و صبرو جهاد دعوت كردى و ابوذرواربرسرطاغوتيان فرياد زدى ازآن زمان كه سيماى نورانيت راديدم جلوه حق را جلوه اسلام راستين را وتشيع علوى را درگفتاروكردارتان ديدم كه امام اكنون‌كه‌اين وصيت نامه را مى نويسم آرزويى به جزسلامتى وطول عمر شما وشهادت درراه خدا ندارم .والسلام  وعبادالله الصالحين
به پدرومادرم :
پدرومادرگرامى انا لله وانا اليه راجعون
«افحسبتم انما خلقناكم عبثارانك علينا لا ترجعون »آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريديم واينكه بسوى ما بازنمى گرديد دراين آيه خداوند تبارك وتعالى زندگى يك امر عادى وبيهوده نمى خوانند وبشارت مى دهند كه بازگشت همه مردم بسوى اوست خواهران وبرادران عزيزم را باتربيت صحيح اسلامى ومكتب راستين تشيع معتقد به ولايت فقيه روشنگرى كنيد اگر دراين دوروز عمر ناراحت شويد اگر برشما بدكردم ببخشيد كه سخت محتاجم به خواهران قهرمانم مى گويم كه اين انقلاب تنها بدست امت تواناى ايران وتحت زعامت وپيشوايى امام صورت گرفت ودرحفظ ونگهدارى آن بكوشيد تامرز شهادت . برادرم مجيد عزيزم : اى برادرى كه با يد چون سربازى شجاع اسلحه اى راكه من زمين مى گذارم بردارى وعرصه را بركافران ومشركان ومنافقان چنان تنگ كنى كه چون ديگر همانند هايشان فرار را برقرار ترجيح دهند .وتو اى اميركوچوكو برادرم شيرين زبانم برايم ازآقا منتظرى ودستغيب سخن بگو سالها بعد كه اين وصيت نامه را مى خوانى مكتبم را كه مكتب شهادت وملتم را كه ملت خون است يارى بنما سخنى با دوستان : اى دوستان عزيزاى برادرانم : ازروزى كه با سپاه پاسداران ارتباط يافتم معنى لشكرحسين (ع) بودن را آموختم لشكرى كه امامتش با امام خمينى است لشكرى كه درهاى گرانبهايى چون آيت الله منتظرى وجود دارد برادران‌حفظ واشاعه فرهنگ ومبانى‌اسلامى بكوشيد جهان امروزجنگ عقيده است خودرا به ايدئولوژى وحى مسلح كنيد كه راه پرهيزگارى همين است همه شما را به خدا مى سپارم توفيق ازخداست . 

****************************************************************
بسم الله‌العزيز الحكيم به نام خداوبا زهم به نام‌خدا وبيادخدا وبحول قوه خدا ...الذين آمنو وهاجرو وجاهدو فى سبيل الله باموالهم وانفسهم اولئك‌اعظم درجه واولئك هم الفائزون . ان كان دين محمد لم يستقم الا بقتلى فياسيوف خذينى اگر دين محمدجزبه خون ما به پا نمى شود پس اى شمشيرها برپيكرمان فرود آييد
(امام حسين) وصيت نامه پاسدارعبدالحميد حسينى فرزند بهمن
آن عاشقان سرزده كه با شب ؟؟؟ بستند             رفتند و؟؟؟مرده ندانست كه كيستند
خدايا : خمينى بداند كه اهل كوفه نيستم
 بعدالحمد والصلاة :امروز 17 شهريور 1360 عازم جبهه هستيم جبهه به وسعت تاريخ خون وتاريخ تشيع وخروشى ازخون ما برخواهد خواست كه خدايا ما را ازاهل ايمان قراربده و مؤمنين ومؤمنات را بيامرز خدايا خون ماچيزى درمقابل شهداى اسلام ازآغاز تاكنون نيست خدايا خود نيكومى دانم كه سعادت ولياقت لقايت ندارم ولى اى آقاى من تورحمان ورحيمى پس گناهان بيشمارمرابيامرز ومرا ازاوليايت قراربده اماما : فريادت رساتر وخروشت خشمگينانه تروقلبت ريوف ترباد اى رهبرم واى آقايم اززمانى كه ترا شناختم جزبه راهت نرفته ام مارا ازدعاى خيرفراموش مكن وبراى ما نزدآقايت شفاعت كن .پدرعزيز و مادرمهربانم اميدوارم ازاينكه مرابه خدا سپرده ايد ذره اى اندوهگين نباشيد چرا كه «لا تهنو ولا تحزنو» از براى مؤمنين است وشما درخواستم اين است كه مراحلال كنيد وآرزويم كه با لباس سياه به خاك سپرده ؟؟؟ است عملى سازيد . برادرم مجيد وامير : رهروان پاك وصديقى براى ولايت فقيه باشيد وبدانيد كه اسلام وتنها اسلام شاهراه هدايت وسعادت است امام راتنها نگذاريد ومسلسلم را بردوش گيريد وغرش رعدگون استقلال آزادى وجمهورى اسلامى رادرسراسرگيتى به مستضعفين نويددهيد . زينب وارپيام مرا كه صدور انقلاب اسلامى ومبارزه باكفار ومنافقين ومشركين است به گوش تاريخ برسانيد .به هيچكس بدهكارى ندارم از هيچكس طلبكارنيستم . 3 روز روزه قضا شده دارم . برادران مسجد سلحشوران تيپ 717 حزب الله وفاداران شهيد بهشتى مبارزه اى را كه عليه كفار ومنافقين ومشركين بنياد گذاشته ايم هرچه مخلصانه ترادامه دهيد وبدانيد كه «والذين جاهدوفينا لنهدينم سبلنا ».وسايل وتجهيزاتم را به برادران مسجد به سيدرحمت ستوده بدهيد . عبدالحميد حسينى 17/6/60 


شهید سيد حجت حسينى


نام  :سيدحجت
نام خانوادگى  :حسينى
نام پدر :سيدحسن
تاريخ‌تولد  :07/04/1329
ش.ش   :
محل‌صدورشناسنامه   :شيراز
 تاريخ شهادت  :08/01/61
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدشيراز
 
بسم الله الرحمن الرحيم فليقتل فى سبيل الله الذين يشرون الحيوه الدنيا بالاخره ومن يقاتل فى سبيل الله فيقتل اويغلب فسوف تؤتيه اجرا عظيما مؤمنان بايددرراه خدا باآنان كه حيوة مادى دنيا رابرآخرت گزيدند جهاد كنند وهركس درجهاد براه خدا كشته شد فاتح گرديد زودباشد كه اورادر(بهشت ابدى) اجرى عظيم دهيم
(قران كريم ) اسلام بايد زنده بماند «امام خمينى »
 بادرود بيكران به روان پاك شهيدان راه خدا وبادرود بر امام امت خمينى كبيروبه دنبال كلام گهربارامام عزيز و بزرگوارخمينى كبير، ياورمستضعفان وبنيانگذار حكومت مستضعفين برروى زمين كه اسلام بايدزنده بماند معنى كلام اين است كه بايدبا تمامى وجود جان ،مال ،زندگى فرزند وتمامى امكانات مادى ومعنوى موجود براى برقرارى قانون اسلام وقران درروى زمين تلاش كردوزنده ماندن آن نيزجزباريخته شدن خونهاى پاك كه (اسلام باخونهاى پاك تغذيه مى‌شود ) راهى ندارد ودراين زمان قومى دورازخدابى خبرازقدرت احديت بارى تعالى وبخاطر متاع دوروزه دنيابه حريممان تجاوزنموده اند بخيال اينكه بتوانند جرقه هاى نورهدايت خداوند ى را كه دير ى نيست دراين سرزمين مقدس رؤيت گرديده ومى روم تا جهان را درپرتو نورخود منورگرداند را خاموش كند . خداوند ا از صميم قلب مى گويم آيا وقت آن نشده كه اسلام پس ازهزارو چند سال غربت و غريبى هزاوچند سال زيرفشاربودن زيراختناق بودن بيرون بيايدوگلوى ظالمان زمان رافشاردهد وحق مظلومين ومستضعفين راازحلقوم كثيف آنها بيرون بكشد آخرتا به كى اى خدا .
اما اميدواريم تاوقتى كه خداداريم،تاوقتى كه ايمان داريم ،تاوقتى كه اراده قيام برضدظالمين داريم اميدواريم ...اللهم قو على خدمتك جوارحى خدايا توخود مى دانى كه درمدت زندگيم محقق اسلامى نبوده ام دانشمند نبوده ام ، دكترنبوده ام ومتخصص نبوده ام تابتوانم ازطريق انديشه ام ،تفكرم تخصصم دراين حكومت الهى و خدايى جمهورى اسلامى دين خودرا ادانمايم ودرمقابل خونهاى ريخته شده تمامى شهدا شرمنده ام ولى بار خدايا ،دروجود خويش يك تن ويك بدن مى بينم كه مى توانم با آن به يارى دين تو بيايم وتاحدودى دين خودرا ادا نمايم .حال كه توفيق رفتن به جبهه را پيداكرده ام اميدوارم كه خداوند مر اببخشد كه واقعا بنده خوبى نبودم ومى روم كه به اميد خدا چه با موفقيت برعليه كفار وچه بشهادت باخون سرخ خويش پوششى برگناهان زيادخويش بگذارواميدوارم خداوند مرابه عظمت وبزرگى خويش ببخشيد .برادر وخواهر كه اين وصيت نامه را براى  تومى خوانند ياخود مى خوانى ،اميدوارم كه همواره راه حق را بپيمايى وجزحق قدمى برندارى وبه گفته برادر شهيدمان عليرضا فيجانى درزندگى دو راه بيش نيست يا راه حسين ياراه يزيد ، پس سعى كن راه اول را انتخاب كنى كه راه سعادت و رستگارى است .درپايان ازكليه برادران وخواهرانى‌كه اين بنده حقيررا مى شناختند حلال بودى مى طلبم واميدوارم كه مرا ببخشند وبراى من ازخداوند طلب آمرزش ومغفرت كنند ،كتابها ى
باقيمانده ازخود را وقف مسجد مى كنم تاازآن استفاده نمايند . مادرعزيز خداوند اجر زحماتى‌را كه براى بزرگ كردن من كشيده ايد بشما بدهد. برادرم ،سيد على ازاينكه شما رانديدم تاخداحافظى كنم‌مرا ببخشيدواميدوارم كه د ر آينده نزديك درجايى كه خداوند به مؤمنان وعده داده است يكديگر راملاقات كنيم وخدايا بازتومى دانى كه درمدت حيات خويش نتوانستيم خدمتى كه قابليت دين تورا داشته باشد انجام دهم .پس اى خدا ازتومى خواهم كه مراموفق گردانى كه يا باشهادت خويش وظيفه راانجام داده باشم يا با پيروزى برلشكركافرصدام . درغم از دست رفتن من گريه نكنيد واگر گريه اى نيزهست درواقع بايد براى امام حسين وبه ياداوباشد . خانواده عزيز
مى دانم كه خيلى مايل بوديد كه من ازدواج كنم ولى وظيفه شرعى واسلامى‌من حكم مى كردكه فعلا به صحنه‌جهاد بروم واين را بدانيد كه عروس من سلاح است ،حجله ام سنگرم‌است ونقلهاى روى سرم گلوله هاى سرخ خصم دشمن . خداوندا قلوب تمام مسلمانان را نسبت به يكديگر مهربان گرداند .(آمين يارب العالمين ) به اميد پيروزى وغلبه كامل مستضعفين برتمامى مستكبرين زمان وبه اميد ظهور هرچه سريعتر اميد اميدواران عالم حضرت مهدى (عج) خدايا خدايا ترابه جان مهدى ، ترابه حق مهدى ، تاانقلاب مهدى خمينى رانگهدار .سرباز كوچك اسلام ،سيد حجت حسينى 10/12/60  


شهید سيد جواد حسينى   

 

نام  :سيدجواد
نام خانوادگى  :حسينى
نام پدر :سيدجلال
تاريخ‌تولد  :1340/  /
ش.ش   :
محل‌صدورشناسنامه   :شيراز
 تاريخ شهادت  :13/12/62

بسم الله الرحمن الرحيم
ولا تقولولمن يقتل فى سبيل الله اموات بل احياء ولكن لا تشعرون (سوره بقره آيه 155 )
وآن‌كس كه درراه خداكشته شد مرده نپنداريد بلكه اوزنده ابديست ولكن همه شمااين حقيقت را نخواهيد يافت اشهدان‌لااله‌الى‌الله واشهدان محمدرسول‌الله واشهد ان‌اميرالمؤمنين على ولى الله .شهادت  مى دهم به وحدانيت رب العالمين كه همه هستى درحيطه قدرت اوست وجزاوخدايى نيست شهادت مى دهم كه حضرت محمد بن عبدالله (ص) بنده وفرستاده اوست . شهادت مى دهم كه اميرالمؤمنين و11 فرزندش حجت خدا وخليفه الله مى باشند .
نمى دانم آخرچه خواهدشد آيااين باربه لقاى دوست خواهم رسيد يانه كه خدوند عالم است به غيب آسمانها وزمين «وعنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو»حمد وسپاس خداى را كه روزرا به شب وشب را مايه سكون وآرامش قرارداد و سپاس وستايش خداى را كه‌برمامنت گذاشت زمانى كه ظلمت وسكوت همه جارا فراگرفته بودومير فت تااسلام راازبين ببرند رهبرى ازثلاله حسين (ع) به ما عطا فرمود كه باكلام آتشين خودشوربه جان ظالمين افكند وما خفته گان را بيدار نمود . همانطور كه خداوند درقران كريم مى فرمايد به كشته شدگان درراه اومرده نگوييد آنان زنده ابدى هستند وحال كه امت حزب الله وشهيد پرورمان به نداى هل من ناصرينصرنى حسين زمانمان امام امت خمينى بت شكن لبيك گفته اند ومى روند تاباريشه كن كردن رژيم بعث عفلقى راهگشا ى قدس عزيزشوند ومسجدالاقصى‌جايى كه محل عروج انسانيت به عرش است را ازچنگال صهيونيستها رها كنند خداى را شكر مى كنم كه به اين بنده حقيرهم منت گذاشته وكمك كرده تابتوانم قطره اى ازاين درياى خروشان باشم وچندى نخواهد گذشت كه موج اين دريا كاخ ظالمين را دربرگرفته ودرقعر خود غرق نمايد وپرچم پرافتخار لا اله الا الله درسراسرگيتى به اهتزاز درآيد چون ما از حضرت حسين بن على (ع) سرور آزادگان آموخته ايم كه فرمود : «ان كا ن دين محمد لم يستقم الا بقتلى فياسيوف خذينى »اگر استقامت پيدا نمى كند دين محمد (ص) مگر به كشته شدن من پس اى شمشيرها مرابگيريد مانيزراهمان همان راهى است كه خداوند توسط انبيا ء وايمه اطهار برايمان مشخص كرده است يك جان كه سهل است كاش هزارجان داشتم تادرراه خداوند وانقلاب ورهبرم فدامى كردم كه يك جان ارزشى ندارد واما اى امت حزب الله وشهيد پرور بدانيدكه پيروزيمان تاكنون بخاطر ايمان قوى ، اطاعت ازرهبرى ووحدت كلمه بوده است . پس ازاين به بعد هم بايد با ايمان قوى تر،وحدت بيشتر ونصب العين قراردادن سخنان امام امت اين زبان على دركام و يد بيضا دردست ثمره خون شهدا كه  انقلاب اسلامى است بدست صاحبش حضرت مهدى ارواحنا له الفدا لمقدم الشريف بسپاريد وشمااى رزمندگان اسلام وبرادران پاسداربفرموده امام عزيزمان حق پاسدارى راادا كنيد وپاسدارى منصب انبياء و اولياء عظام است پس شما كه افتخارچنين مقامى را پيدا كرده ايد همانگونه كه قران مى فرمايد كه« اشد اء على‌الكفاررحماء بينهم» باشيد كه چنين نيزبوده ايد .بردشمنان خداسختگير وبادوستان خدا مهربان باشيد كه ايمان چيزى جزدوست داشتن بخاطرخدا ودشمن داشتن بخاطر خدانيست وازشما بسيارى برايم كشيده ايد ومن يك ذره آنرا نتوانسته ام جبران كنم از شما معذرت مى خواهم وبايد مراببخشيد واگر درضمن سعادت نصيب اين بنده گنهكار شد وشهيد شدم ناراحت نباشيد و بى صبرى نكنيد زيرا كه ما ازخداييم وبسوى اوباز
مى گرديم انا لله وانا اليه راجعون وخداوند دوست دارد صابران را درضمن 1500(هزاروپانصد تومان ) جهت وجوهات بدهكارم و100 (صد)تومان جهت نذورات به احمد بن موسى (شاهچراغ ) بدهكارم كه بپردازيد كه فرصت نكردم بپردازم وبرايم طلب آمرزش ومغفرت كنيد درپايان ازهمه افرادى كه زحمت به آنها داده ام يا اگر كسى آزادى ازمن بدى ديده است عذرخواهى مى كنم واميدوارم مراببخشيد ازهمه التماس دعا دارم
         اى خوشا با فرق خونين درلقاى ياررفتن          سرجدا ،پيكر جدا، درره محفل دلداررفتن
به اميد رحمت ومغفرت الهى .سيد جواد حسينى  


شهید کاظم حسینعلی پور


نام  :كاظم
نام خانوادگى  :حسين‌على‌پور
نام پدر :جعفر
تاريخ‌تولد  :28/05/1341
ش.ش   :
محل‌صدورشناسنامه   :كازرون
 تاريخ شهادت  :19/10/65
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدكازرون

بسم الله الرحمن الرحيم و لاتقولو لمن يقتل فى سبيل الله اموات بل احياء و لكن لا تشعرون  از آنجاييكه هر موجودى روزى بايد مزه مرگ را بچشد واين جهان مادى و گذرا راترك كرده وپا به عالم باقى بگذارد ووارد عالم آخرت گردد من هم بعنوان فردى از افراد اين عالم كه راه پرمعناى حقيقى خودرا بخوبى شناخته و تنها براى دفاع ازدين اسلام ودوراز خواسته هاى مادى جهت آزاد كردن راه كربلاى ابا عبدالله الحسين وارد درجهاد برعليه ظلمتهاشده است آرزو دارم كه دراين راه خداى تبارك وتعالى شهادت راكه مقامى بس ارزنده است و تنها براى دوستان واولياء خاص خود قرارداده است نصيبم گرداند برادران و خواهران مسلمان شما همگى بايد روزى از اين دنيا رخت سفربربنديد هيچكسى نيست كه بتواند مرگ خودرا به تأخير بيندازد واين مسئله مرگ از اول خلقت بوده وهست وخواهدبود اگر قرار باشد كسى از مرگ خالصى يابد چه كسى مقدم برحضرت رسول اكرم (ص) ولى اين چنين نيست اى انسانها ى غافل وكسانيكه شيطان ياد مرگ راازدلها ى شما ربوده است به فكر باشيد كه اين‌مرگ بايد همه را دربربگيرد پس لا اقل به همان اندازه اى كه براى دنياى فانى خودتوشه برمى داريد براى  آخرت هم توشه برداريد بدانيد كه سفرآخرت بسيارسخت‌است و همه بايد ازاين راه پرپيچ‌وخم‌وطولانى عبور كنند ازاين راه احتياج فراوان به توشه راه دارد اگر كسى اين توشه راهنگام مرگ به همراه نداشته باشد درراه مى ماند و نمى تواند به مقصدى‌نيكو برسدپس بياييد عاقلانه فكركنيدوپيوسته بياد آن سفر سخت و طولانى آخرت باشيد براى آخرت خود عمل صالح پس انداز نماييد بكوشيد دست از اين مال دوستى و مقام پرستى برداريد و علاقه خودرا نسبت به ماديات كم كنيد كه اين ماديات نفعى درسراى ابدى شما نمى رساندوشايد هم مضرباشد من به عنوان كسى كه تنهاوتنها براى دفاع از حاكميت اسلام و نظام جمهورى اسلامى و اطاعت از خداى متعال طبق وظيفه اسلامى و انسانى خود دور از ماديات و تعصبات دنيوى وارد در جنگ شده ام و در اين راه شهيد شده ام بشما سفارش مى كنم كه تقواى الهى را بهترين ووالاترين وسيله نجات انسان دررساندن به كمالات دنيوى و اخروى است را رعايت نماييد خدادرهمه حال به يادداشته باشيد تاانشاءالله الطاف الهى شامل حالتان بگردد واما وصيتى به پدر ومادرعزيزم : شما كه ازكودكى مرا بزرگ كرديد و زحمات رشد وتربيت مرا بعنوان نورچشمى خانواده متحمل شديد وپيوسته مرا به كارهاى خيرسفارش مى كرديد و به اين اميد بوديد كه روزى بتوانم شمار ا درتنگناهاى ى زندگى كمك نمايم ولى ازآنجا كه خدامرگ مرادروقت معينى قرار داده است والان فرارسيده است من نيز بعنوان فرزند شما اميد آن دارم كه بتوانم زحمات زياد شمارا درآخرت جوابگو باشم واز شمامى خواهم كه درشهادت من كه امرى است الهى وازالطاف خداى تبارك وتعالى است كه نصيب  من وشماگرديده است بسيار صبور باشيد آرامش خاطررا براى خود وبقيه دوستان وآشنايان را ازخداى كريم طلب نماييد شما بايد خوشحال باشيد كه فرزند شما به سعادت رسيده است مادرم تودرشهادت من مانندكوه چنان استوارباش كه پشت دشمنان دين شكسته شود سعى كن همچون درمقابل مصايب مقاومت كن اميدوارم كه درصحراى محشر با حضرت زينب محشور شوى‌ودربهشت بااو همنشين شوى و شما برادران و خواهرانم ازشما مى خواهم كه بيشتراز گذشته به پدرومادر احترام بگذاريد وحرف آنهاراكاملا گوش دهيد سعى كنيد هميشه دردرس خواندن كوشا باشيد ودرهمه امور زندگى به والدين عزيزمان اهميت واحترام قايل شويد از همه شما بخصوص پدرومادرحلاليت مى طلبم و اميدوارم كه حقتان را برمن ببخشيد و اما وصيتى به دوستان وآشنايان از شما مى خواهم كه پيرو امام عزيزمان باشيد وبدانيد كه اين امام بزرگوار وارث‌حسين مى باشد ونهضت اوادامه نهضت حسين بن على (ع) در كربلامى باشد پس ياروياور اودراين نهضت باشيد واورادرهمه حال اطاعت كنيدكه اطاعت ازاو اطاعت از خداست و بكوشيد به هر نحو ممكن ولو با نثار جان وآبرو از وى دفاع كنيد انشاءالله كه همگى درصراط مستقيم الهى هدايت شويد وهمچنين ازشما مى خواهم كه جبهه هارا هميشه پر نگهداريد تا بتوانيد رضايت خدارا درهمه حال جلب نماييد درآخر سخنى با برادران وهمرزمان گرانقدر درسپاه پاسداران انقلاب اسلامى : من به عنوان يكى ازدوستان شما عاجزانه مى خواهم كه قداست ومعنويت لازم براى حفظ و نگهدارى از اانقلاب و اسلام را درسپاه پياده نماييد بگذاريد كه كسانى به اسم خدمت ازقداست سپاه بكاهند هشيار باشيدكه انقلاب احتياج‌به‌معنويات داردبكوشيد خدمات خودرا مخلصانه انجام دهيد انشاءالله خداوند ا زشما راضى باشد ازهمه اقوام و خويشان ودوستان بخصوص خانواده بزرگوارم بخاطر خدماتى كه به من كردند ومن نتوانستم پاسخگوى آن‌ها باشم  معذرت مى خواهم اميدوارم كه همگى مرا حلال نماييد وخداى بزرگ همه مارا جز بندگان مخلص خود قراردهد اى همسر عزيزم معذرت مى خواهم كه نتوانستم بيشتر از اين درخدمتتان باشم شما خوب مى دانيد كه اسلام وظيفه اى برعهده ام گذاشته كه باعث شد ازشما بگذرم وبه جبهه بروم ولى شما نيز بايستى مرا حلال نماييد به اين اميدكه بتوانم در آخرت حق بزرگتان را جبران نمايم


شهید محمد حسن زاده

نام  :محمد
نام خانوادگى  :حسن‌زاده
نام پدر :حسن
تاريخ‌تولد  :10/11/1339
ش.ش   :5239
محل‌صدورشناسنامه   :گراش
 تاريخ شهادت  :01/05/62
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدلارستان
                                                    بسم الله الرحمن الرحيم                
     وصيت نامه شهيد محمد حسن زاده
واطيعوالله و رسوله و لا تنازعوا فتقشلوا و تذهب ريحكم و اصبرو ان الله مع الصابرين .     انفال - 40
و همه با روح وحدت ايمانى پيرو فرمان خدا و رسول باشيد و هرگز اختلاف و تنازع كه موجب تفرقه اسلام است نپو ئيد كه در اثر تفرقه ترسناك و ضيعف شده و ؟؟؟عظمت شما نابود خواهد شد بلكه بايد در راه خدا پايدار و صبور باشيد كه خدا هميشه با صابران است .
با سلام بر امام عصر (عج) و نا ئب بر حقش خمينى و سلام و درود بر روان پاك شهدا . مى خواهم دوستان و رفيفان و حتى دشمنان بدانند كه با چشم و گوش باز به جبهه حق عليه باطل اعزام شده ام و براى احياء ؟؟؟ دين اسلام و دستورات قرآن مجيد و حفظ حراست ميهن اسلامى ايران به جنگ عليه ابرجنايتكاران شتافته‌ام تا ديگران عبرت بگيرند و دست ظلم و تجاوز به هيچ كشورى دراز نكنندابرجنايتكاران و اين ببرهاى كاغذى كه به يارى خداوند تبارك و تعالى و به رهبرى پيامبرگونه امام امت اينها سرجايشا ن خواهيم نشاند تا ديگر هيچ فكرى براى مكيدن خون مستضعفان به سر و مغز و چشمشان راه ندهند و به آنها مى فهمانيم كه دفاع از حقوق بشر يعنى چه ؟ اگر مى دانستيد چرا به ملت مظلوم ايران جنگ تحميل كرديد و اگر نمى دانستيد چرا سنگ حقوق بشر به سينه مى زنيد؟ و اى انصار خمينى امام را تنها نگذاريد و پيام هايش را مو به مو اجرا كنيد. مطلب ديگر اينكه وقتى شهيد شدم مرا در قبرستان مرحوم شهيد محمد كاظم جعفرى دفن كنيد و اگر در معركه جنگ كشته شدم بدنم را غسل ندهيد و با همان لباس خونين دفنم كنيد و ديگرى اينكه از پدر و مادرم و قوم و خويشانم طلب حلا ل بود مى نمايم و اميدوارم كه را ه شهدا را ادامه دهيد ، مطلب ديگر اينكه نماز و روزه اى در گردنم نمانده است تا جايى كه خودم اطلاع دارم و درباره حق الناس پس از شهادتم هركس گفت از محمد طلب دارم به او رد نماييد تا آن جايى كه ادامه برداشتى از مالم را مى دهد و پيامى دارم براى خواهرانم و ساير خواهران كه حجاب اسلامى را حفظ كنيد و اين قدر عظمتى كه اسلام به شما عطا فرموده است بدانيد و يك مطلب كوچك دارم با برادرم حاجى ، سلام برادر ، اميدوارم كه پس از شهادت برادرت راهش را ادامه بدهى و برادر ، هميشه خداوند را دوست خود بدارو متكى به قدرت لا يزال او باش .
پس از شهادت من از مالى كه دارم برايم روزه قضا كنيد و هرگاه بعد از ماه رمضان شهيد شدم روزه ماه را قضا  كنيد و از پول خودم خرج كفن و دفن كنيد و چند كلمه به امت شهيد پرور ايران به خصوص به همشهريان عزيزم كه در هر پست و مقامى هستيد رضاى خداوند تبارك و تعالى را در نظر بگيريد و همه چيز را از او بدانيد در پايان وصيت نامه سلامتى امام امت و پيروزى اسلام و سلامتى رزمندگان و سلامتى امت شهيد پرور ايران و پدر ومادرم را از خداوند تبارك و تعالى خواستارم .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى (ع) خمينى را نگهدار. 

والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته
                                                                         محمد حسن زاده
 

 

شهید علی حسن پور

نام  :على
نام خانوادگى  :حسن‌پور
نام پدر :محمد
تاريخ‌تولد  :26/08/1338
ش.ش   :9
محل‌صدورشناسنامه   :ابرقو
 تاريخ شهادت  :21/11/64
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدشيراز

بسم الله الرحمن الرحيم
بارالها شكرگزارم كه به من عاصى ترحم نمودى ودست بنده گنهكارخودرا گرفتى از منجلاب هوى وهوس نفسانى وازگرفتاريهاى دنياى رهانيدى وازظلمت بسوى نوركه جبهه هاى حق عليه باطل است كشاندى وازآن‌جا به روشنايى ابدى كه لازمه آن شهادت بودهدايتم نمودى .اى خداى من اى احدى كه مراازهيچ به تكامل كه سيرالى الله است رساندى عقل دادى تاراه صحيح را انتخاب كنم كه بازتومرابه راه راست بردى بيان دادى كه آنچه شايسته وپسنديده تواست به زبان‌آورم اما من غفلت نمودم واستفاده نهايى نكردم‌باز اين تو بودى كه قبولم نمودى رشدم دادى تا روزبروز ازوظايف الهى آگاه شوم چشمهايم را بازكنم راه توراانتخاب كنم وبه تو برسم وبه لقاء تودست يابم با سلام بر124 هزارپيامبر كه فرستادى تا اينكه راهنماى بشرباشند مخصوصا آخرين رسول ختمى مرتبت حضرت محمد (ص) وبادرود برجانشينان پيغمبر امامان معصوم وبا سلام بردوازد همين اخترآسما ن ولايت حضرت بقيه الله العظم وبا سلام بررهبرعظيم الشأن انقلاب حضرت امام خمينى وقائم مقام ايشان آيت اله منتظرى با سلام ودرود برشهداى گلگون كفن كه راه حسين را پيشه خود كردند ،حسين وار زيستندوحسين واررفتند با قطرات خون مطهرشان‌درخت تنومند اسلام را آبيارى كردند خدايا تومرا به دنيا آوردى وخودت هم ازدنيا بردى آن‌چه كردم براى توكردم ، آنچه گفتم براى توگفتم آن‌چه شنيدم براى تو شنيدم ، آن‌چه‌ديدم براى توديدم ،آنچه نوشتم براى تو نوشتم براى‌رضاى تو وبراى اينكه محبت تودردلم‌جابگيرد نوشتم پدرومادرم وهمسرم : بعداز عاشوراى حسين (ع) كه سر، سرداررشيد اسلام را برسرنيزه ها كردند زينب را اسير كردند عيال حسين (ع) را آواره كردندبراى اين بود كه صداى بلند اسلام را درگلوخفه كنند صداى آزاده صدايى كه طاغوتها را بلرزه درمى آوردواگر اين صداها نبود اسلام ازبين مى رفت حسين بن على (ع) هجرت كرد تااينكه اسلام زنده بماندازهمان موقع به بعد بزرگان اهل دين انتظار اين را مى‌كشيدند كه تاريخ اسلام تكرار شود تااينكه خدا ى بزرگ 22 بهمن راسرآغاز تاريخى جديدكرد فرياد الله اكبر امت شهيد پرور بلند شد جوانان قيام كردند ،نداى هل من ناصرينصرنى حسين گونه خمينى بت شكن رابه گوش جهانيان رسانيدند هنوز چند صباحى ازتكرار تاريخ نگذشته بود كه دست طاغوتى ديگرى ازآستين استعمارگر شرق وغرب بدرآمد سرزمين ايران كربلاى دوم بعداز كربلاى حسين (ع) ازخون جوانان پاك رنگى ديگر به خودگرفت وآسمان آرايش ديگرى بخود ديد وخلاصه ديدوخلاصه خودتان مى دانيد من هم كه يكى ازعضوهاى اين جامعه بودم واين وظيفه رابگردن خوددانستم مى بايست حركت كنم تادين خودرا به اسلام  ومسلمين اداكنم وازآنجايى كه روز بروزگلى ازگلزار خمينى بزرگ اين سلاله پيغمبر (ص) شكفته مى شود ولازم بود كه بنده بيرق يكى ازآن‌ها كه بيرق اسلام بودبردارم ازآنجايى كه خداوند بزرگ درقران مى فرمايد :هجرت كنيدومجاهده كنيد (الذين آمنو وهاجرو وجاهدو فى سبيل الله باموالهم وانفسهم اعظم‌درجه عندالله واولئك هم الفائزون لازم دانستم كه بخود تحركى دهم تابتوانم مقدارخون ناقابلى كه دركالبدم درجريان است براى اين دنيا ى پرهوى وهوس وهواى نفس دنياى خويش كارنكند وبه گناه كمتر كشانده شود فكر كنيد آيا من حقير درقبال اين همه خون رنگين وجوشنده چگونه مى  توانستم درخانه بنشينم وادعاى مسلمانى كنم ادعاى انقلابى بودن كنم بخدا سوگندآرزو داشتم كه صدها جان داشتم تا فقط فداى انقلاب مى كردم كه خداى بزرگ منت گذاشت مرادراين انقلاب ازخواب غفلت بيداركردآرى ما مرده بوديم انقلاب روحى تازه دركالبدبى جان مادميد ومارازنده كرددرغيراين صورت چگونه مى توانستيم خودرا بشناسيم تا چه رسد خداى خودرا آيه 216 حكم جهاد براى شما مقررگرديد وحال آن‌كه بر شما ناگوارومكروه است ليكن چه بسيارشودكه چيزى راشما ناگوار ديديد و لى به حقيقت خيروصلاح درآن بوده وچه بسيار شود كه چيزى  رادوست داريد درواقع شروفساد شما درآن است وخداوند به مصالح امورداناست وشما نادانيد من از خانواده خود مى خواهم كه بعدازاين همه مصيبت كه برانقلاب وارد شده است شما يارى  كنيد انقلاب‌را، بدا بحال آن كسانى كه ازاين انقلاب كه ثمره خون صدها وهزارنفر شهيد مى باشد برداشت نكنند چند روز زندگى رادراين دنيا به خوروخواب بپردازندوهيچ نتيجه اى نگيرند آنهايى كه بعداز اين همه خطا متوجه اين دعا نيستند كه على (ع) مى فرمايد چگونه مى خواهند درحكومت خدا زندگى كنندوگناه هم بكنند درمقابل معبودخود اين چنين گناه مى كنند ،فكر مى كنند كه مى توانند ازحكومت خدا فراركنند.خوشا بحال آنهايى كه توشه آخرت خودرادراين انقلاب پركردند وفيض كامل رابردند وچنگ به ريسمان خدا زدند دامان ايمه (ع) را گرفتند وبا آنها هم محشور شدند . من هم مى روم تا شايد بتوانم كه بگيرم دامان آن‌هاراتا شايد بتوانم پدرم ومادرم وهمسرم را پيش آنها شفاعت كنم  حاصل زحمت شبانه روزى شما پدرمهربانم را درمقابل على (ع) جوابگو باشم وبى خوابيهاى شما مادرمهربانم را در مقابل زهرا (س) جوابگو باشم وتنها ييهاى شماهمسرم را درقبال زينب جوابگوباشم چندنكته خدمت شما همسرم بگويم كه بهترين جهاد زن خدمت به خانواده است حجاب شما سنگر شماست نزديكترين حالت شما بخداى بزرگ نزديك بودن به خانه است بعدازاين صلاحيت دردست خودتان مى باشد ودرزندگى كردن فكركنيدهرطور كه صلاح بدانيد زندگى كنيد چه دركنارپدرومادرم وچه در كنارپدرومادرخوداگر نمى خواهيد كه با كسى ازدواج كنيد خواهشمندم پدرومادرم را فراموش نكنيد وازشما اى پدرومادرعزيزم خواهشمند م مبادا خون من در قبال توقعات بى جا پايمال شود هرچه كه دولت جمهورى اسلامى تعيين كند همان قدرلازم است واما خواهرانم تربيت فرزندان خودرابه صراط مستقيم ودعوت آنها به جهاد قوت قلب من است مى دانيد كه من برادرندارم كه راهم را ادمه دهد ودامن مادربهترين پرورشگاه براى فرزنداست راه راست رابه فرزند خود نشان دهيدراه اسلام را گول، زرق وبرق دنيا را نخوريد مال زياد شما را به بهشت نمى برد همسرم : تاآنجايى كه فكرمى كنم بيادندارم كه به كسى بدهكارباشم درصورتى كه كسى ادعاى طلب كردبدهيد به آن ومدتى برايم نمازقضا وروزه قضا بخوانيد وبگيريد وازبستگان ودوستان حلال بودى بطلبيد هنگام دفن مراسه مرتبه روى زمين بگذاريد وبلند كنيد همسرم ، مادرم ، من نمى گويم كه گريه نكنيد آنطور گريه كنيد كه گناهم ريخته شود براى گناهانم گريه كنيد شبهاى جمعه ياروز هاى جمعه تاآنجايى كه
مى توانيد به سرخاك‌من بياييدوقرآن تلاوت كنيد همسرم ،مادرم ،پدرم ، اما م عزيزرا پشتيبانى كنيد پدرم بعداز نمازيوميه برايم‌فاتحه بخوانيدمادرم برايم نمازقضا بخوانيد همسرم‌درصورت امكان روزه قضا بگيريد نمازجمعه را فراموش نكنيد، تا مى توانيد نماز جماعت بخوانيد مهربان باشيد همسرم برايم قران بخوان ، سالانه خمس زندگيم را بدهيد .والسلام       


شهید احسان حدائق


نام  :احسان
نام خانوادگى  :حدايق
نام پدر :علاالدين
تاريخ‌تولد  :1340/  /
ش.ش   :1695
محل‌صدورشناسنامه   :تهران
 تاريخ شهادت  :02/08/61
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدشيراز

بسم الله الرحمن الرحيم  من وصيتى ندارم جز چند كلمه در اصل مى خواستم مطالبى بنويسم ولى در خود نديدم ولى جهت تذكر مطالبى چند ذكر مى كنم سلام مرا خدمت حضرت امام برسانيد به پدرومادرم سلامم را ابلاغ كنيد و طلب مغفرت برايم نمائيد هيچ زمانى نتوانستم فرزندى خوب براى آنان باشم نه خوب بلكه بدتر از بد بودم اما اميد است كه خدا عفو نمايد در رابطه با نماز وروزه خدمت مادرم مطالبى عرض كردم كه متذكر مى شويد هر زمانيكه سعادت شهادت نصيب حقير سراپا تقصير گرديد انشا ء الله اگر ذكر و صحبتى از من به ميان آمد بايد صحبت در مورد شهيد مظلوممان بهشتى شود و ذكر مصائبش كنند همانطور كه حضرت امام فرمود ما حتى امانت هم نيستيم و دراين گفتن امانت نفسانيت وجود دارد اميد آن دارم كه درراه خدا قطعه قطعه شوم و چيز ى از اين فقس باقى نماند و حال اگر مقدارى يا تمامى باقى ماند خود حضرت حق ميد اند كه چه بكند و مادرم بگويد كه چيزى كه درراه خدا دادم پس نمى گيريم و به مادرم بگوئيد كه گريه را بر مظلوميت حسين (ع) كند تا ياد حسين (ع) هميشه پا بر جا به ماند تمامى برادران را تشويق به تحصيل علوم دينى كنيد كه اميد آن دارم براردرانمان بتوانند بيش از پيش خدمت به اسلام و مسلمين كنند خدمت سرور و پيرومرادمان و مريد اماممان جناب سيدالا علام حجت الاسلام والمسلمين حضرت حاج آقا سيد عليمحمد دستغيب دامه افاضاته و دامت بقائه وجود الشريف از جانب بنده تقديم سلام و عرض كوچكى فرمائيد و خدمتشان عرض كنيد كه از درگاه حضرت ايزدى عزشانه طلب عفو برايم فرماييد كه نه حق كوچكى را به جا آوردم و نه حق شاگردى نسبت به استادى والا كه فناى فى الله وبقاى بالله و مجتهد كامل و عارف عامل اى كاش اى كاش از وجود مقدسش استفاده ها كرده بودم  برادران را ترغيب كنيد كه از وجودشان استفاده برسد تا به كمال مطلق رسند كه او خود رسيده است رسم است باد شهيد ان كه مى كنند كارهاى آنان را ذكر مى كنند من ا ز همه شما تقاضا درام كه هيچ سخنى در رابطه با كارهائى كه شايد شما خيال كنيد من كرده ام نگوئيد به جاى اين مصائب حسين (ع) و مصائب حسين زمان حضرت روح الله و سيد الشهدا ء انقلاب اسلامى بهشتى مظلوم قدس سره‌واز شهيد سعيد و سعيدشهيد (ابوالاحرارى ) و ساير رفقاى شهيد يادنمائيد كه من راضيم و اطمينان دارم كه حضرت حق از تمامى ما راضى مى شود از حضرت آية الله العظمى منتظرى پشتيبانى كنيد وبر مخالفين ايشان كه خيانتكاران هستند سخت بگيريد كه خدا با شماست پدرومادربزرگوارم سلام مرا به حضرت امام عرضه كنيد وخود شما و برادران تتو خواهرم به دست بوسى وجودمقدسش برويد تا از در پاى فياض نورش و از جذبه با صلابتش كسب فيض نمائيد انشا ء الله از تمامى برادران معذرت خواهى مى كنم به خدا سوگند در فكر تمامى شما بودم و هستم و مى خواستم كه همه با هم حركت كنيم و اينجا بيائيم ولى تقدير اين نبود و از برادر نبى رودكى عزيز معذرت  خواهى مى كنم به خدا سوگند در فكر تمامى شما بودم و هستم و مى خواستم كه همه با هم حركت كنيم و اينجا بيائيم ولى تقدير اين نبود واز برادرنبى رودكى عزيز معذرت خواهى مى خواهم و مطلب مغفرت را به واسطه آواز درگاه حضرت احديت خواستارم دست يكايك شما برادران را از دور مى بوسم و آرزو مى كنم كه اى كاش خاك بودم وشما همه پا بوديد و برمن مى نهاديد تا بلكه كثافتهايم كم شود و به اين طريق نطهير شوم از تمامى برادران مسجد خداحافظى كنيد و از تمامى شما التماس دعا دارم خدمت برادران اكبر يوسف ستارخان و جواد شقاقيان و محمد على و .... سلام مرا ابلاغ كنيد وبه طلبه هاى آقا بگوئيد برايم در حد امكان قرآن بخوانند و طلب مغفرت و رحمت كنند و امروز 11 رجب است واين روز حمله كه مصادف با تولد م است اميد است آخرين روز مصائبم باشد (اللهم اجعل و ذاتى سريعا ) به ياد خدا وبيه ياد امام اميرالمؤمنين و در انتظار ديدن رخ يار ضمنا به عرفان وعلى و اقبال واديب و خواهرم و حسين سلام مرا برسانيد و از تمامى شما برادران هم التماس دعا دارم و السلام عليكم ورحمة الله و بركاته .

 

شهید ابوالقاسم چوپان


نام  :ابوالقاسم
نام خانوادگى  :چوپان
نام پدر :امير
تاريخ‌تولد  :13/05/1341
ش.ش   :347
محل‌صدورشناسنامه   :استهبان
 تاريخ شهادت  :03/05/62
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيداستهبان

بسمه تعالى
اى مؤمنان با كافران جها د كنيد كه در زمين فتنه و فسادى ديگر نماند و آيين همه دين خدا گردد و چنانچه دست از كفر كشيدند خدا به اعمالشان بصيرو آگاهست و شما مؤمنان غم نداريد و بدانيدكه خدا بهترين يار و  ياور شماست «قران كريم »
اين بنده حقير ابوالقاسم چوپان فرزند امير كه دريكى از شهرها ى مذهبى (استهبان ) متولد شده و پدرم مرا از همان سنين كودكى على وار تربيت كرده و او هميشه مى خواسته كه من يك فردى باشم كه بتوانم خداى خودرا از بتهاى ساخته شدگان ابليس و قابيل تشخيص بدهيد خداى را شاهد مى گيرم كه اسلام فقط بوسيله خون و اتحاد و تبعيت از امام بر جاى خواهد ماند خدايا اگر بخواهى مرا به اين هدف (شهادت )برسانى از شايستگى و لياقت من نيست بلكه از فضل و احسان توست خدايا ترابه شهداى بخون خفته از بخون خفتگان هابيل تا شهداى حسين و از شهداى حسين تا شهدا ى خمينى سوگند ياد مى كنم كه به نادان هاى ما آگاهى و به آگاهان ما تقوى و به با تقوايان ما عمل و به عاملان ما نيت وبه نيت داران ما صراط مستقيم عطا فرما خدايا اكنون كه به جبهه مى روم‌به درگهت اميدوارم و اميدم اين است كه آرزوى بنده معصيت كار خودرا برآورده سازى بنده اين را ه را آگاهانه پذيرفتم و راهم را از قران يافتم كه آگاهانه درراه قدم گذار و مردانه بجنگ و ايستاده بمير كه دراين زمان وهرزمان ديگر براى هر مسلمان جز اين ننگ است و به قول سرور آزادگان حسين بن على (ع) كه مى فرمايد انى لا ارى الموت الى السعادت والحيوه مع الظالمين الابرار) آر ى درست فرمود سرور آزادگان بنده حقير كوچكتر از آنم كه بخواهم بر استادان خود وصيت كنم ولى چكنم هر انچه فكر مى  كنم نمى توانم بدون وصيت باشم 1- در اسلام هر كس بايد يك مسئوليت را بعهده بگيرد كسانى كه
مى توانند به جبهه بروند و جهاد كنند بايد انجام دهند و خواهران كه نمى توانند  به جبهه بروند با حجاب خود سايه اى باشند براى اين نهال كه بوسيله خون روييد ه است
2- نكند خداى نخواسته در شما انحرافى بوجود آيد و خداى بزرگ‌را  ا زياد ببريد و رهبر عزيزمان را تنها بگذاريد در ما رگ شيعه بودن و جود دارد ما اين ارث از جد خود على ابن ابيطالب (ع) داريم 3- جلسات قران  و دعاها را رها نكنيد و از هر راهى كه مى توانيد به اسلام خدمت كنيد شما راهتان اسلام و تنها هدفتان پيروزى مكتبمان و تنها غم دور ى مولايمان صاحب الزمان (عج) باشد خداوندا از تو عاجزانه مى خواهم كه به كسانى كه از مكتب مقدست دفاع مى كنند و خمينى كبير را يارى مى نمايند به آنها  عطا بفرما و تو اى مادر زينب وار كه مرا همچون سرباز حسين پرورش دادى درود فاطمه الزهرا (س) برتو باد ودرود خدا برتو كه مرا به جهاد فرستادى و تواى پد ركه برمن آموختى راه حسين را ،و درود على ابن ابيطالب (ع) بر تو باد از برادرانم تقاضا دارم كه راه شهدا را ادامه دهند خانواده عزيزم درغم بنده گريه كنيد وهر وقت خواستيد گريه كنيد اين را به ياد بياوريد كه قاسمها و على اكبرها و على اصغرها ى اسلام را شهيد كردند بايد در ميان اين شهدا آبرويى داشته باشم خانواده عزيزم جسدم را دركنار شهداى استهبان خاك كنيد و درو د به رهبر كبير  والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته ابوالقاسم چوپان 


شهيد طمراس چگينى  


نام  :طمراس
نام خانوادگى  :چگينى
نام پدر :قارداش
تاريخ‌تولد  :01/07/1341
ش.ش   :521
محل‌صدورشناسنامه   :فيروزاباد
 تاريخ شهادت  :06/11/65
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيد استان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدفيروزآباد
 بسمه تعالى 

 وصيت نامه سردار  شهيد طمراس چگينى  سلام بر هدايتگران حق از آدم تا مكمل رسالت و ديانت خاتم حق محمد (ص) درود بر اختر تابناك‌آسمان امامت و ولايت از على كشته عدالت تا مهدى بر پا كننده عدالت و ناجى بشريت سلام بر ابراهيم زمانمان روشن ضميرى كه سبيل هدايت را نشانمان و از جهل نجاتمان داده انسانى كه بحق الگوى وحدت و مجسمه تقوى و فضيلت وابسته به خدا بود درود بر شهيدان راه حق و حقيقت آن راست قامتانى كه سند حقانيت آنها بدنهاى خونين و تكه پاره شده در ميان دين ما مانده آنهاست سلام بر چشم چراغان ملت كه فصاحت كلام و شكستگى قلم توان توصيف آنان را ندارد درود بر شهيدانى كه مظلومانه رفتند و رسالت سنگين قلم بيان و اسلحه را بما سپردند باشد كه ادامه دهنده راه خونينشان باشيم خدايا بسيار سپاسگزارم كه توفيق را شامل حالم گرداندى و توانستم بر زخارف و زنجيرهاى   دنياى پر زرق و برق كه چون سراب انسان را به سوى خود مى كشد و چون كرم ابريشم آدمى را در زندان خود محصور مى كند پيروز شوم و ترك لذتهاى دنيايى را براى كسب سعادت عقبى ترجيح دادم و موسى وار . بروادى طور يعنى كربلاى جنوب كوهسارهاى  غرب پا گذاشتم باشد كه دريچه وجود حق را در وجودم روشن كنى تا بتوانم نفس اماره را بسوى نفس مطمئنه عروج دهم پس حقير عاصى مانند دگر پويندگان طريق  عشق در وصالت خون ريختند تا به جوارت بشتابند با عشق و رجاء آمد م  و تو اى معبودا (غافر الذنب ) پس ما را بپذير تو اى شاهد اى  شاهدى كه خود كمى گواه باش كه پا نهادم در اين طريق خونين بخاطر تمجيد و ستايش و كسب وجهه و مقام دو دنياى فانى نبوده حقير مى خواستم وجود ظلمانى خود را در صراط مستقيم با نور حقيقت آشنا كنم و وظيفه شرعى بر آنم بداشت كه قلم به دست گيرم  و گوشه اى از اسرار درون را به رشته تحرير در آورم تا در توفيق رخصت به لقاى حق  بازماندگان و راست قامتان حزب الله و پويندگان راه حق و  حقيقت را به نوبه خود پيامى داده باشم تا ثابت شود كه پويندگان طريق حق را حوادث دهر توان لرزان نيست و بايد در تلاطم موج سهمگين همواره پاسدار حق و حقيقت باشندو ثابت كنند كه به فرموده مولا (خصوا عمرات ان لى الحق ) در درياى مرگ شنا كنيد تا به ساحل حق رسيد و اما شما اى بازماندگان عزيزم اى كه رسالت خون هزاران انسان سر باخته بر دوش شما سنگينى مى كند اين گفته معصوم را به خاطر داشته باشيد كه (العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس ) اگر به زمان خود آگاه باشيد در بيابيد كه سختيها نمى تواند بر شما هجوم آورند بسيار مواظب باشيد آيا در جامعه‌اى كه مقدس نمايان و حاكمان زر و زور دست بدست يكديگر داده و پنجه برگلوى اسلام گذاشته اند چه بايد كرد آيا در خانه اى گوشه عزلت گزيد و على وار سكوت حق راتحمل كرد يا بايد چون بوقلمون صفتان هر روز شرفند جديد انتخاب كرد . و شما عزيزانى كه مى دانم وصل انسانها يى چون حقير و ديگر عزيزان را مصمم   تر مى كند راست قامت در برابر زور گويان و اسلام فروشان در منصبهاى مختلف بستيزد و بدانيد كه درسبيل حق گام نهادن تحمل مشكلات و سختيها را بدنبال دارد پس از كيد مكاران نهراسيد اى بازماندگان عزيزم اگر روزى على (ع ) فرياد بر دارد كه الله الله فى الجهاد الجهاد عزا لا سلام امروز اين فرياد  از حلقوم حقير و ديگر عزيزانى كه پر پر مى شوند بگوش مى رسد هرگز مجاهدت را فراموش  نكنيد اگر چه مجاهدان راه خدا و پويندگان راه حسين سيل تهمتها و افترا ها از شكم پرستان و معاويه صفتان و عمروعاصها مى گردند ولى شما بدانيد كه روز به روز رسالت شما سنگين تر مى شود پس هرگز نگذاريد كه مجاهدان  راه خدا پيامشان غريب و مظلوم واقع شوند با آن خفاشانى كه در مقابل تو پرواز مى كنند به مصداق ( اشداء على اكفار ) برخورد نماييد و شما اى دوستان حزب ا.. در زندگى هر كدامتان نشنيدم چيزى جز فقر و خلوص و شهامت و و فادارى به اسلام نديدم . هرگز امام عزيز اين اسوه تقوى خلوص شهامت و ... را تنها نگذاريد در تكرار كربلا ياريش كنيد اين را مى گويم  و من از بين شما مى روم و به شما مى گويم كه اگر دست جنايتكاران اسلام و ضد امام را كه از امام و از اين اسلام وحشت دارند كوتاه نكنيم و در آينده نزديك فناء خواهيد شد و ديگر نخواهيد توانست مسلمان زندگى كنيد و رفته رفته اسلامتان آريامهرى خواهد شد اگر به يقين وصيت نامه اين همه شهداء عمل كنيد پيروز خواهيد شد و ديگر حزب قائدين مدعى نخواهند شد كه بايد آنقدر فساد در جامعه رواج پيدا كند تا امام زمان ظهور كند در اينجا از تمام دوستان آشنايان و همشهريان و آنهايكه امام بزرگوار را نائب بر حق آقا امام زمان (ع ) وتنها ولى فقيه و آگاه و رهبر تمام شيعيان جهان مى دانند خصوصا از خانواده دلسوز و مهربانم مى خواهم تا آخرين قطره خون كه در بدن دارم امام را تنها نگذارند و در هر شرايط و در هر جو خطرناك وخفقان مريد و مخلص ومقلد امام باشند و صبر انقلابى پيشه كنند كه خدا با صابرين است كه اين وعده الهى است از  خانواده ام نيز مى خواهم در وصيت نامه اى كه نسبت به آنها نوشته ام عمل نمايند . والسلام طمراس چگينى

شهید مسعود جوکار آبنارکی

نام  :مسعود
نام خانوادگى  :جوكارآبناركى
نام پدر :محمود
تاريخ‌تولد  :03/06/1341
ش.ش   :168
محل‌صدورشناسنامه   :فسا
 تاريخ شهادت  :19/06/64
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدفسا

 بسم الله الرحمن الرحيم  و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احيا ء عند ربهم يرزقون با سلام به مهدى موعود امام زمان (عج) ياور مظلومان واميد اميدواران وبرپاكننده عدل دركره خاكى وسلام برنايب برحقش امام خمينى كه براستى قلم دروصفش قادر به نوشتن نيست درآغاز خدا را شكر مى كنم كه با رديگر توفيق نصيبم شد تا درصحنه نبردحق عليه باطل حضور پيدا كنم وبا دشمنان اسلام وقرآن كه هدفى جز نابودى اسلام ندارد به مبارزه برخيزم وبارديگر ازامتحان الهى سرافراز بيرون آيم ودين خودرا به اسلام وقرآن وامام بزرگوار اد ا كنم ودراين زمان كه اسلام ازهمه طرف درمعرض خطرمى باشد ويك لحظه غفلت وكوتاهى جايز نبود ه وخيانت به اسلام است قدعلم كرده وبه ابرقدرتها بگويم تا ما رهبرى همچون اما م امت وفرماندهى همچون امام زمان وتا قطره خونى دربدن داريم خيال تعرض به اسلام ونابودى آنرا بايد بگورببريد خدايا تو مى‌دانى كه من با انتخاب وآگاهى اين را ه را انتخاب نمودم وازتو مى خواهم كه مرا درادامه آن يارى كنى ويك لحظه مرا به خودم وامگذار ى كه همان كافى است كه راه را گم كنم خدايا آمدم كه دين تورا  يارى كنم وبه فرياد حسين زمان لبيك گويم وبا نثار خون خود بگويم كه اى امام تورا تنها نخواهيم گذاشت ودرخت اسلام را با خون خود بارور خواهيم كرد وتازنده هستيم گوش به فرمانت خواهيم بود دراين زمان نبرد بين حق وباطل نبايد به خود سستى راه دهيم وبايد راه شهدا را ادامه دهيم كه رفتند وگفتند بياييد كه راه صراط مستقيم وهدف لقاءالله است حركت كنيد كه غفلت جايز نيست واسلام درخطر است امام را تنهانگذاريد وازخدا بخواهيد كه توفيق شناخت ويارى امام را روز به روز در وجود ما بيشتر كند برادران پاسدارم شما را به تقوا وشناخت بيشترامام دعوت مى كنم ومى خواهم كه رابطه خود را روز به روز با روحانيت بيشتر كرده وصبور وبا استقامت باشيد پدرم وبرادرم مرا ببخشيد وحلال كنيد وخوشحال باشيد كه پيش روى امام حسين (ع) وعلى اكبر سربلندهستيد مادرم وخواهرم مى دانم كه فرزند بزرگ كردن سخت است ولى اين امانتى است كه خدا به شما داده وآنرا پس مى گيرد بنا براين شما هم با كمال ميل امانت را تحويل صاحبش دهيد وبدانيد كه اگر شما يك امانت داديد زينب 72 امانت خودرا به نحو احسن تحويل خالق سبحان داد حال درد او را بسنجيد وهمانند او صبور باشيد وتحمل كنيد كه خدا درمقابلش به شما اجر بدهد وپيش فاطمه زهرا (س) روسفيد خواهيد بود پدر،مادر، خواهر وبرادر انم كه حق فرزندى وبرادرى را به جا نياوردم ونافرمانى وجسارت كردم وشايد شما را رنجيده باشم وليكن طلب بخشش مى كنم ومى خواهم كه مرا بخشيده وبرايم دعا كنيد وباز مى گويم كه صبور وبا ايمان باشيد وامام را دعا كنيد همسرم : صبورباش اصلا ناراحتى نكن وايمان به خدا داشته باش وزينب وار زندگى را ادامه بده وبا صبرواستقامت وحفظ حجابت به ديگران نيز درس ودلدارى بده و ازخدا بخواه كه تورا يارى كند كه فقط درراه او  گام بردارى وفرزندمان را تربيت اسلامى كن بارديگر همه شمارا به تقوى دعوت مى كنم ومى خواهم كه امام  را تنهانگذاريداللهم عجل‌فى فرج مولانا صاحب الزمان (عج) درضمن ازهمه حلال بود ى بطلبيد وازهمه مى خواهم  كه مراببخشند و3500 تومان به فروشگاه احمد بن موسى (ع) شيراز بدهكارمى باشم .والسلام من الله التوفيق 28/12/63 مسعود جوكار


شهيد رحيم تراب پور

بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد رحيم تراب پور
مادر جان من وصيت مي کنم که اگر من شهيد شدم ناراحت نباشي و پيکر مرا در آغاجاري برده و بعد از آن در شيراز به خاک بسپاريد مادر جان من هم مثل رحمان و بهرام و حسين که شهيد شدند من لياقت شهيد شدن را ندارم مادر جان خلاصه مثل کوي استواري در مقابل منافقين ايستادگي کني و در نزد خدا روزي داريد و اينک خواهرانم شما راهرو حضرت زينب باشيد و هميشه قرآن و نماز شما قطع نشود و اينک برادرانم شما در گروه مقاومت هستيد آن را از دست ندهيد چون که به گفته امام عزيز امسال سال پيروزي هست خلاصه مادر جان من به تعدادي از بچه هاي محل بدهکار هستم اگر بودجه شما مي رسد آنها را بپردازيد کاظم ولدبيگي 30تومان. حسين اوجي 50 تومان. خلاصه مادر جان شما شيرت را حلالم کن مادر جان چقدر زحمت کشيدي که مرا بزرگ کردي اما چه فايده اي که من حرف شما را گوش نمي کردم مادر جان موقعي که شهيد شدم هر هفته دعاي کميل برگذار کنيد جعفر جان شما هم دست از کار نکشيد راهرو برادران ديگرت باش مادر جان خدا وکيل يادت نرود اگر شهيد شدم بايد مرا يکسره ببري آغاجاري و سفري غذائي بيندازيد و مردم را دعوت کنيد خلاصه از لطيفه مغذرت خواهي کنيد اگر از دست من ناراحت شده بايد ببخشيد.مادر جان اگر شهيد شدم چيزهائي که مي گويم برايم خرج کنيد ميز توالت را بفروشيد و گاز و کمد و چيزهاي اضافي را بفروشيد و خرج مراسم من بکنيد مادر جان مرجان را نه طلاق بده و او را راه بدهيد در خانه و اگر ديديد زياد التماس کرد او را راه دهيد و من او را نمي بخشم چون حرفي بيخودي زده رسول جان اميدوارم که خوب باشي و تو و جعفر و بهمن و قوم هاي ديگر زير تابوت مرا بگيريد و به عطا پور هم بگوئيد که مرا حلال کند و از قول من چيزهاي اضافي من را بفروشيد و براي لاله و ؟؟؟ و حسن و جعفر خرج کنيد چون اينها حق من هست که بدهم چون من تمام خرج هاي اينها را من خوردم ديگر عرضي ندارم جز سلامتي شما.فرزند شما پرويز تراب پور

شهيد محمد علي برزگر

بسم الله الرحمن الرحيم 

 وصيت نامه شهيد محمد علي برزگر 

 يا ايها الذين آمنوا مالکم انفروا في سبيل الله اثاقلتم الي الارض ارضيتم بالحيوه الدنيا في الاخره الا قليل : اي کساني که ايمان آورديد شما چه مسئله اي داريد که هنگامي که گفته مي شود در راه خدا براي جهاد حرکت کنيد به دين چسبيده ايد ( دل کنده نمي شويد ) آيا راضي به زندگاني دنيا به جاي زندگاني آخرت شده ايد پس ارزش و نعمت هاي دنيا پيش عالم آخرت بسيار کم و ناچيز است . ً سوره توبه : آيه 38 ً سلام عليکم : ً سلام بر تو خواننده عزيز و مستمعين گرامي ً سلام بر امام عصر ( عج ) ناجي انسان ها و يگانه پرچمدار معصوم اسلام ناب محمدي و سلام بر نائب آن حضرت امام امت آن که جان و روحم به فدايش باد و قائم مقام رهبري سلام و درود به روان پاک همه شهداي اسلام و سلام بر روح استوار و مقاوم . شهداء اکنون بنا به وظيفه اي که دارم چند کلمه را به عنوان وصيت نامه براي بازماندگان مي نويسم . خواننده محترم مقداري از اين نوشته ها فرازهاي منتخبي از نهج البلاغه مولا علي ( ع ) مي باش لذا در خواندن مطالب تفکر کن . دنيا براي همگان در گذر است و آخرت که به مرگ جسماني تحقق پيدا مي کند آمدني است . پس به دنيا نبايد دل بست و براي رفتن به جايگاه ابدي بايد آماده شد . امروز روز مضمار است روز مهيا شدن است روز کاشت است نه برداشت . محصوران در دنيا از معصيت خدا بپرهيزيد و به سبب اعمال نيک بر مرگ خود پيش دستي کنيد که براي کوچاندن تو تمام عالم هستي بسيج است و شعور در آن را نداري . براي مرگ مستعد باشيد که چون شب بر شما سايه افکنده و راه گريز از آن نيست . بايد به توشه بندگي خدا و خدمت به خلق خدا و جهاد في سبيل الله براي روز کوچ از دنيا و راه سفر آخرت و هنگام نيازمندي و جاي تنگدستي پشت خود را قوي براي جايگاه آخرت آن توشه را از پيش فرستاد . اي بندگان ديده هاي بينا . گوش هاي شنوا تن درست و کالاهاي دنيا آن ها جاي گريز يا رهائي يا پناهگاهي و يا گذرگاهي از عذاب الهي است . بهره هر يک از شما از زمين به اندازه دراز و پهناي قامت شماست با رخسار خاک آلود پيش اين همه رنج و تلاش براي به دست آوردن خانه ها ، آبادي ها ، مزرعه ها ، مرکب ها چه سودي دارد اکنون فرصت را غنيمت شمرده تا وقتي که ريسمان مرگ رهاست و گلوي شما را نفشرده و روح در بدن شماست . زمين به زودي ساکنانش را در خود فرو مي کشد و داراي نعمت و دولت و امنيت را مصيبت زده و اندوهناک مي سازد . چيزهائي که آمد و رفت مثل جواني صحت و سلامت قوت و بينائي زيبائي قامت راست ديگر بر نمي گردد و آن چه بعد از اين خواهد آمد نامعلوم است نعمت است يا نعمت خوب است يا بد تا براي به دست آوردن خوب آن منتظر ماند و تلاش کرد که از بدي آن دور شو . خوشي آن به غم آلوده است و سرور آن براي اين که از اين خوش تر نيست محزون است پس برادر و خواهر کلاه دنيا بر سرتان نرود زيرا بهره دنيا نسبت به سختي و رنج پس دادن حساب آن در قيامت بسيار کم و ناچيز است . دانا کسي است که قدر خود را بشناسد و نادان کسي است که خود را فراموش کند برادر و خواهر براي پيدا کردن راه حق حجت بر من و تو تمام است کتاب قرآن که در ميان شماست گويائي است که زبانش خسته نمي شود و در هر باب و راجع به هر چيز سخن مي گويد . خانه اي است که ارکان آن خراب نمي شود . هميشه باقي است پس به زير سقف اين خانه برو تا هميشه باقي بماني و غالبي است که هرگز مغلوب نمي شود پس به جمع ياران او بپيوند تا براي هميشه جاويد و غالب بماني بهشت پيچيده شده به سختي ها و رنج ها و کوشش ها و دوري از معصيت و گناه و دوزخ پيچيده شده به خواهش هاي نفس و نافرماني خدا پس اي خواهان بهشت و لقاء خدا به استقبال سختي ها و مشکلات برويد . علي ( ع ) مي فرمايد نعمتي مانند بهشت نيست که خواهان آن در خواب غفلت باشند و عذابي مانند آتش دوزخ که گريزان آن در خواب بي هوشي باشد . که در خيزش زندگي گم شده اي و فرصت خود يابي نداري تو که در درياي انديشه هاي وي غرق شده اي و ساحل نجات نيابي . اکنون زياده از 20 سال يا بيشتر از عمرت بگذرد همه اش خانه مزرعه مرکب دنيوي خود را آباد کرده پس کي به فکر آخرتي ؟ خجالت نمي کشي در پيشگاه حق که از مزرعه دنيا فقط موي سفيد و روئي سياه آوري ....؟ بدان راه دراز و بار سنگين و توشه کم هرگز به مقصد نرسد . اي برادر اي خواهر اي همسفر براي حرکت در مسير آخرت براي تنهائي هايش مونس براي ظلمت هايش چراغ و نور براي گزندگان و درندگانش سلاح و براي خرابه هايش آبادي لازم است و تو به کدامين توشه مجهزي دوستان زنگ زدگي دل را بايد زدود . بيماري دل را به نور معرفت بايد مداوا کرد . ظلمت درون را با نور خدا بايد روشن کرد . بايد به باطن رجوع کرد و آن را به صفا صيقل داد . بايد کعبه دل را از بت ها و شرک ها ، کبرها و غرورها پاک کرد و در طهارت دل لحظه ها و ساعت ها تفکر کرد . بايد چهره دل را با سمباده توبه سفيد کرد و با آب چشمه تضرع و تواضع عصيان و خود خواهي ، عجب و نخوت را از صفحه دل پاک کرد . ذات دل به پاکي و نشاط سزاوارتر است . تا صورت تن و جلاي حال گواراتر است از نواي قال . چرا که حضرت حق انيس درون است و بدون باطل نشاط ذاتش به حال است و قال باطل ... اکنون برادر و خواهر به خود رجوع کن که اهل درون و حالي و خدا حاکم با اهل برون و قالي و شيطان حاکم اگر اهل خدائي بخوان خدايت را تا مأوايت دهد و يا اگر اهل شيطاني في درک اسفل سافلين جايت . اي برادران و خواهران مؤمن : اين قدر که به صورت خود مي رسي به سيرت خود هم توجه داري اين قدر که به لباس خود نظر داري به عريانيت در صحراي محشر توجه داري ؟ اين قدر که به خانه خود زينت مي دهي به فکر سياهي قبرت هستي اين قدر که به خوراکت اهميت مي دهي به زفير شعله هاي جهنم فکر کردي ؟ اين قدر که بچه ها و زندگي تشکر و قدرداني کردي ؟ اين قدر که به فکر تحصيل علوم دنيوي هستي در تحصيل علوم آخرت کوشا هستي ؟ اين قدر که به فکر مال دنيا هستي به فکر سرمايه ات در آخرت هستي ؟ اين قدر از مال دنيا که جمع کرده ايد به فکر مصرف آن هستيد ؟ ... ! اي بنده خدا چه بخواهي چه نخواهي از اين عالم مي روي . بدان که خداوند که انسان را آفريد بنا ندارد که او را نابود کند عمر يک انسان ميلياردها سال است به عبارتي ابدي و جاويدان است ليکن به سبب ثمره اين شخصيت يا هفتاد سال بقيه اين ميلياردها سال را يا در جنت حق و يا در دوزخ با عذاب الهي به سر خواهي برد حال در خود بنگر يا تاکنون بهشتي هستي يا جهنمي ؟ ً و اما سخني با مردم به خصوص جوانان محترم ً وقتي سخن از جوان پيش مي آيد خيال نکنيد هر کسي صورتش مو ندارد جوان است ، هر کس مجرد است جوان است ، هر کس تازه متأهل است جوان است و جواني بين سن هاي 18 تا 30 سال است . جواني را با غالب خاکي نمي توان شناخت تن ، صورت ظاهري انسان است و جواني يک صفت باطني . اشتياق و عدم اشتياق به دنيا را دل در تو ايجاد مي کند نه تن . به عبارتي فرمانده تن دل است . دل زماني پير است که به خواسته هايش نتواند برسد و جسم زماني پير است که به خواسته هاي دل نتواند عمل کند . و دلي که براي خداست و با ياد خدا زنده است هرگز پير و خسته نمي شود حال که مختصري از مفهوم پيري و جواني را فهميديم اما عزيزمان مي فرمايد : جوانان عزيز بروند و جبهه ها را پر کنند رفتن به جبهه واجب است منتهي واجب کفائي تو خود را با محک دل بسنج ببين پيري يا جوان . و تو اي جوان در حالي که جبهه به حد کفاف نرسيده است چرا نشسته اي وقتي که بانک بر جوانان زده مي شد با تو صحبت مي کند حرکت کن تا دير نشده براي آخرت کاري کن . سرمايه ات رفت و تو در دنيا غوطه وري . اگر تاکنون به جبهه نرفته اي يا کم رفته اي و توان رفتن هم داري واي بر تو برو مسلم بودنت را تجديد کن در مسلمان بودنت تفکر کن چرا به کمک اسلام و قرآن نمي شتابي من به جرأت قسم مي خورم که اين گروه از مردم که تا به حال به جبهه ها نرفته اند و دوگانه پرستند اگر که زمان امام حسين ( ع ) بودند اگر در گروه شمريان و يزيديان نبودند در زمره اصحاب امام حسين ( ع ) هم نبودند . اين ها دين را براي دنيا يشان مي خواهند و هر کجا که دنيايشان به خطر افتد دين را فداي دنيايشان مي کنند . خانواده محترم شهداء بشناسيد اين روباه صفتان جامعه را . دل هاي بيدار در خط امام بشناسيد اين کلاه برداران در دين را . اين بره هائي که دو داعيه دارند و در همه مجالس مذهبي هم شرکت مي کنند ولي دلشان با مؤمنين و در خط رهبري نيست دلشان مرده است و دل مرده با حزب شيطان است . هاي مردان خدا، هاي جبهه رفته ها ، هاي دوري کشيده ها از خانه ها و اي بار جنگ به دوش کشيده ها . امروز محک دين داري و نماز خواندن و در دستگاه جمهوري اسلامي که ثمره خون همه شهيدان است کار کردن جنگ است . امروز نشستن ننگ و دنيا طلبيدن به پستي گرائيدن است . امروز محک جبهه رفتن به صورت داوطلب را روي هر کس مي توان گذاشت تا خوک ها و روباه هاي پليد و مکار جامعه را که با سجاده هاي دو متري و لباس هاي آن چناني سر مردم مقاوم و ستمديده ايران را کلاه مي گذراند از هم تشخيص داد . تا کي مي خواهيد گوش ها و چشم هايتان را تيز کنيد و با هر دو دست دنيا را بچسبيد . درست است که بعضي ها به جبهه فقط پول مي دهند و کمک مالي مي کنند پول به تنهائي که جنگ نمي کند ليکن امروز جبهه نيازش به انسان هزاران بار شديدتر است تا به پول . نگذاريم امام عزيزمان حرف علي ( ع ) را به ما بزند علي ( ع ) از شدت درد و همراهي نکردن مردم در جنگ جمل خطبه مي خواند و به مردمش چنين مي گويد . يا اشباه الرجال و لا رجال حلوم الاطفال و عقول ربات الحجال .... اي نامردهائي که آثار مردانگي در شما نيست اي کساني که عقل شما مانند بچه هاست و مانند عقل دختران تازه به حجله رفته است و در ادامه مي فرمايد اي کاش من شما را نمي ديديم و شما را نمي شناختم که به سبب بي اعتنائي و اطاعت نکردن راي مرا تباه ساختيد . ( خطبه 27 نهج البلاغه بند 11 ) مي ترسم روزي بيايد که امام عزيزمان به سبب اطاعت نکردن ما را نيز چنين خطاب کند که در آن صورت در دنيا خجالت زده و شرمنده و در آخرت في درک اسفل سافلين ... ً سخني با حاجيان و زائران خانه خدا ً راستي مفهوم حج چيست : حج اين نيست که انسان دور خانه خدا بچرخد و قبرستان بقيع ، مسجد پيغمبر ، صفا و مروه ، منا ، عرفات قربان گاه و از کنار اين همه انسان لخت و برهنه بي تفاوت بگذرد و حتي لحظه اي در اين اعمال تفکر نکند . حج يعني بلندگوي فرياد همه مسلمين ستمديده به صورت يک دست واحد . حج بنا شد تا حاجي بسازد . حاجي که در عمل به قوانين و دستورات اسلام الگو و کوشا باشد . حاجي بايد به نزد خدا نزديک تر باشد از حاجي نرفته ها . و پاسدار و نگهبان حريم صاحب حج باشد ، حاجي بايد دل کنده از دنيا باشد چرا که حاجي واقعي ديدار خالق را به کرشمه مخلوق ترجيح مي دهد . حاجي ترا چه شده که حج براي تو لباس گرگ شده . مگر تو شعورت را همراه خود به سفر حج نبردي ؟ چرا کعبه حق را با تک تک سلول هاي دلت به پيش نخواندي . چرا که تو اگر حج را درک کرده بودي سر از پا نمي شناختي و هستيت را به خدا عاريه مي دادي تو به زيبائي حج و خانه کعبه نگاه کردي و ليکن به جمال بي مثال و عظمت صاحب کعبه نظر نکردي . حاجيان ! در جبهه هاي اسلام عليه کفر حاجي کم ديده مي شود چرا ؟ مگر نه اين است که بديهي است که حاجي يعني پاسداري از دين خدا . يا اين جنگ دفاع از حريم خدا نيست از نظر حجاج و يا حاجيان حاجي نيستند که نسبت به جنگ مقداري بي تفاوتند . همه کساني که ساکت نشسته اند و نسبت به اسلام و جنگ بي تفاوتند در مقابل خون شهداء مسئولند و مديون . ليکن از حاجياني که لباس رزم پوشيده اند و باري از جنگ را در جبهه به دوش مي کشند بايد تشکر و قدرداني کرد آن هم نه انسان که شايسته تشکر جان بر کفان در جبهه حق تعالي مي باشد . ً سخني با برادران گرامي روحاني ً و تو اي روحاني . در سنگر مقدسي هستي که فرياد اسلام و قرآن را بايد با نعره جان در جهان تنين انداز کني . تو پاسدار دين هستي چنان من که پاسدار حريم خدايم من لباس سبز سربازي امام زمان ( عج ) را به تن دارم و مقيد هستم که در اين سنگر بايد جان به جان آفرين تسليم کنم تا ره پر فروغ حق هم چنان منور و روشن بماند . و تو لباس پيغمبر اسلام خاتم رسولان را به تن داري و پاسدار سنگري هستي که هزاران پيغمبر و ائمه معصوم ما در همين سنگر و با همين لباس و همين فرياد به سوي حق تعالي شتافتند و يک لحظه هم با ستم و ستمگري مسامحه نکردند لباس حسين ( ع ) را به تن داريم و فريات بايد رسا تر باشد به بلندي صداي حسين در روز عاشورا . روحانيت امروز محور است اگر اين محور کج شد عالم اسلام به انحراف کشيده بشود به گفته حضرت امام امت روحانيت طبيب مردم است . طبيبي نباشيد که مردم را با داروئي اشتباهي به چاه سياهي و ذلت سقوط دهيد . شما امروز وظيفه داريد که دنبال علم و دانشي برويد که کمياب است و در خط امام باشيد که هر کس از اين درياي بيکران جدا شد خشک مي شود . اگر روزي مردم عادي جامعه به سطح علمي فعلي شما رسيدند و شما در علم جلوتر از همه مردم نبوديد آن روز فاتحه روحانيت خوانده است . اي دل هاي بيدار و عقل هاي سليم آگاه باشيد که امروز تکرار غدير خم است . امروز تکرار تاريخ است ليکن تاريخ بايد بداند که مردم ايران مردم آن روز غدير خم نيستند که زير هر پرچم و بيرقي سينه بزنند مردم بيدار ايران مخصوصاً قشر جوان راه را تشخيص مي دهد و محک تشخيصشان خط و روش حضرت امام خميني است و خط امام هم خط شهيدان اول انقلاب تاکنون و يا خط شهيدان از صدر اسلام تا به حال است . مردم در سيماي حضرت امام امت بنگريد چگونه نور خدا جلوه گر است . در خط امام و کساني که در خط امامند همين گونه نور خدا جلوه گر است .  امروز مردم کشورهاي بيگانه امام خميني را مي شناسند مي دانند که امام خميني جز نائب امام معصوم نيست . لذا حيف است که در کشور امام خميني کسي باشد که امام را نشناسد و مقلد و پيرو و حامي امام نباشد خداوند امام امت را در پناه خوت از توطئه دشمنان ايمن بدار . ً سخني با برادران محترم پاسدار ً حمد و سپاس بيکران خدائي را که عالم هستي را به وجود آورد و انسان را از پستي به هستي و از احشام به اشراف و از اشراف به مسلم و از مسلم به شيعه و از شيعه افتخار سربازي امام زمان ( عج ) را به ما عطا فرمود و توفيق يک دست بودن و يک صدا بودن و يک خط بودن را به همه پاسداران عنايت فرمود . حمد و سپاس بي کران خدائي را که راه و روش همه عزيزان محترم پاسدار را راه حسين ابن علي ( ع ) و راه امام خميني قرار داد . برادران عزيز پاسدار : فقط به پاسداري اکتفا نکنيد زيرا شما سنگ زيرين آسياي انقلابيد شما الگو و اسوه مقاومتيد و بايد صبورترين افراد اين مردم باشيد و هم چون ذوالفقار علي ( ع ) برنده اگر به مقاومت و صبرتان تا پيروزي نهائي استوار بمانيد که مي مانيد در مقام ضربه شمشير علي ( ع ) در روز خندق قرار مي گيرد . امروز پاسدار شدن يعني شانه زير بار جنگ زدن . يعني پشت پا به دنيا زدن و شانه زير بار جنگ زدن . يعني موت اسلام را حيات دوباره بخشيدن . امروز پيروزي ايران برابر است با پيروزي کامل اسلام و شکست ايران برابر است با شکست کل اسلام تا چندين قرن آينده و عاشوراي ديروز پيروزي حسين ( ع ) برابر است با پيروزي کل اسلام و شکست حسين ( ع ) برابر بود با شکست کل اسلام تا تاريخ زنده بود . پس اي پاسداران بي شک شما اصحاب امام حسين ( ع ) هستيد و در رکاب حسين ( ع ) مي جنگيد پشتتان گرم و دلتان مملو از عشق به خدا. بکشيد کفار را و اگر توفيق شهادت پيدا کرديد و به خيل شهداي کربلا مي پيونديد و از وسوسه هاي شيطاني دنيا آزاد مي شويد اما تا زنده هستيد و آثار سپاه و سپاهي وجود دارد بکوشيد که امام تنها نماند . بسيجيان جان بر کف اي کوه هاي استوار پشتيبان سپاه تلاش کنيد که رهبر مظلومان هم چون علي ( ع ) مظلوم وار تنها نماند . ً تذکر ً پاسداران ، بسيجيان : انقلاب از آن شماست و جنگ کنتورات شما . اگر شهيدان انقلاب و دفاع مقدسمان جاويد بماند بايد امام امت را مردم نمي دانند که شعار ما اهل کوفه نيستيم امام تنها بماند ... يعني چه فکر مي کنند در رابطه با جنگ و جبهه فقط بايد امام امت را ياري کرد وظيفه شماست که مردم را آگاه کنيد که مسئله قائم مقام رهبري و تکرار غدير هم خود يک جبهه است . عزيزان پاسدار فقط به پاسداري اکتفا نکنيد . که پاسدار بايد معلم اخلاق ، نمونه اخلاص ، اسوه ، مقاومت ، بلند گوي اسلام ، دست خدا ، شير شجاعت آيت خدا و شمشير بران ولايت فقيه باشد . بر فرق منافقان و منحرفين ، کفار و مشرکين پاسداري يعني دنيايش خراب و شاديش به غم آلوده و رهائيش در بند و ليکن آخرتش جاويدان و نزد حق تعالي متنعم . عزيزان محترم پاسدار . اهل خود را سفارش کنيد تقواي خدا و دوري از معصيت و گفتارهائي که پايه و اساسش لغزان است تا عظمت شوکت شما در جامعه برتر گردد . برادران عزيزم . هرگز نخواهيد از مردم کاري که خود نمي توانيد بکنيد و امر نکنيد به کاري که خود نمي توانيد بکنيد و امر نکنيد به کاري که خود انجام نمي دهيد . نگوئيد گفتاري که خودتان عمل نمي کنيد . مردم و جامعه را نهي نکنيد از چيزي که خود انجام مي دهيد و آرزوي طولاني و فراموشي مرگ دل شما را مي ميراند که براي شما و پاسداري آور است . ً خواننده محترم و شنونده گرامي ً اين حقير از سه نوع پاسدار دين سخن گفتم روحاني ، حاجي ، پاسدار و در باره هر نوع نگهبان دين اندکي نوشتم بقيه راه که مقدار زيادي مانده است به عهده شماست . من آن چه شرط بلاغت بود با تو گفتم . ( تو خود حديث مفصل بخوان از اين جمل ) . ً به اميد پيروزي اسلام در سراسر جهان ً مادر مهربان : مادر گرامي من در حق مادري تو بد کردم . تو خوبي کردي من خطا کردم . تو خوش خلقي مي کردي من بداخلاقي مي کردم . اصلاً من نسبت به تو هيچ نبودم و تو همه چيز بودي و ليکن با همه هيچ بودنم مرا ببخش و اين حقير را عفو کن . مادر گرامي من نمي گويم که در عزاي من گريه مکن و سياه نپوش اما رعايت مطلبي را لازم مي دانم متذکر شوم : در گريه کردن اسراف نکن به اندازه مرگ يک انسان عادي گريه کن . زجه و فرياد نزن به بدنت لطمه نزن . همه رفتني هستند مانده ها هم مي آيند طولاني بودن سياهت به اين معني نباشد که گراميترم از حسين ( ع ) فاطمه ( س ) داشته اي . سياهت از سياه محرم و صفر کمتر باشد به احترام مولا و آقايم حسين ( ع ) لباس سياه را به اندازه اي بپوش که دشمنش شاد نگردد و دل مادرم فاطمه زهرا ( س ) غم دار نشود . مادر مهربان در کشور ما مادرهائي هستند که چند جوان تقديم امام و اسلام کرده اند به ياد آنان باش تا دلت آرام گيرد خودت را با مادراني که فرزندانشان به جبهه نمي روند قياس نکن چرا بشوي و حمد و سپاس و شکر خدا نمي گوئي . نظر کن به مادران شهدا تا آرامش قلب گيري برادر مهربان ارجمند : صبور باش که خداوند با صابران است . صبر در مصيبت است و خانواده شهيد به اين کار برتر است . صبر در مصيبت من به اين معنا نيست که فقط گريه کني بلکه ادامه راه و خط فکر شهيد بعد ديگر کار است و انسان بايد براي جلوگيري از ظلم و ستم و توسعه قوانين و احکام اسلام نشستن را ننگ بداند و اين امر به خاطر شهادت من از تو ساقط نيست . خواهران محترمه : درست است که مصيبت برادر بزرگ است و سنگين اما اجراي فرمان خدا بزرگ تر و سنگين تر . شهادت من براي شما بزرگ نباشد و غرور آفرين بنگيريد مصائب مسئوليت و بي کسي زينب ( س ) شما که در مرگ من شلاق نخورديد . به اسارت نرفتيد و در خرابه جاي نگرفتيد ... پس به زينب اقتداء کنيد و هميشه به ياد بي بي عالم زينب باشيد تا دلتان آرام گيرد . اينک که از بين شما مي روم چند مطلب را براي شما مي نويسم که رعايت فرمائيد 1- رنج خريدن بهشت را همه اعضاء و جوارح انسان مي کشد بهشت زير پاي مادران است اگر فرزندانتان را براي اسلام و رضايت حق تعالي تربيت کنيد آن هم تربيت سفارش شده در اسلام . 2- براي اجر و پاداشي که براي صبر و مقاومتتان نزد خدا داريد کبريت نفرستيد به سبب زبانتان . 3- اخلاق نيک محمدي ( ص ) را در خانه هايتان رايج کنيد به سبب زيبا سخن گفتن با همسرانتان 4- در مسئله حجاب چيزي ندارم بگويم که شما از اول محجبه بوديد ولي در امر به حجاب کوتاهي نکنيد . 5- اسرار زندگي را به احدي نبايد بگوئيد حتي به خواهرانتان 6- سر اداره زندگي ( مخارج ) را کسي نبايد بداند حتي فرزندانتان 7- با دنيا مبارزه کنيد با جان و مال هايتان 8- با شهادت من محزون و عبوس نشويد فرق باشد ميان غم و شاديهايتان 9- زينب گونه زندگي کنيد تا جامه عمل بپوشيد شعارهايتان 10-قرآن زياد بخوانيد که با ياد خدا آرام گيرد دلهايتان 11- با خانواده شهداء زياد برخورد کنيد تا کور شود دشمنان شما و دينتان 12- خواهر کوچک با روحي بزرگ و افتخار دين و جامعه و خانواده امان 13- خواهرم در مرحله اول تو را توصيه مي کنم صبر و مقاومت پايداري در مشکلات چرا که تو مصيبت زده تري و تو از ديگران به زينب ( س ) نزديک تري و همين طور است که بايد مقاوم تر و استوارتر باشي مي داني معناي مصيبت زدگي و غم زدگي چيست يعني تو چون فولاد آبديده شده اي . يعني تو چون ارژن مقاوم شده اي حوصله تو بايد به وسعت دريا باشد و صبر و تحمل تو به اندازه کوه ها مواظب باش مصائب و مشکلات لطافت و گرمي برخورد تو را با مردم از بين نبرد زيرا دل غمديده به رأفت و لطافت نزديک تر است تا به لجاجت و غضب . خواهرم تو از نسل انقلاب يک فرزند داري . او وارث انقلاب است در تربيت محمد کوشا باش تربيت چيزي نيست که به حرف اين و آن گوش کني تا يک فرزند از خود راضي و لجباز داشته باشي در آينده فرزندان شهداء در صدر محافل و مجالسند و در رأس کارهاي مملکت اسلامي و زير بناي اين کشور پهناور اسلامي همين فرزندان شهداء هستند و مملکت اسلام زير بنايش فرهنگ اسلامي و اخلاق اسلامي چرا که پيامبر اسلام ( ص ) فرمود : من مبعوث نشده ام مگر اخلاق نيک و پسنديده را کامل و در جامعه رايج گردانم . و در آخر از همه کساني که مرا به نحوي مي شناسند حلاليت مي خواهم . رمضان سال 67 . برزگر .

شهید محمد باصری


نام  :محمد
نام خانوادگى  :باصرى
نام پدر :اكرم
تاريخ‌تولد  :15/01/1328
ش.ش   :2
محل‌صدورشناسنامه   :سپيدان
 تاريخ شهادت  :04/04/67
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدسپيدان
باصرى محمد
بنام خدا وصيتنامه شهيد محمد باصرى (جاويدالاثر). الله اكبر: خداوند بزرگتر از آنى كه وصف شوى. اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان اميرالمومنين واحد عشر ابنامه المعصومين من ولد و حجج الله. خداوندا شهادت مى دهم كه خدايى غير از تو نيست و شريك ندارى و تمام قدرتها از آن توست و سرنوشت همه در دست توست. و شهادت مى دهم كه تمام پيامبران و اوصياى ايشان كه ازطرف تو انتخاب و برگزيده شده اند حق است و شهادت مى دهم كه تمام كتابهايى كه ازطرف تو نازل شده حق است و نيز شهادت مى دهم كه تمام پيامبران و اوصياى به مرگ و عالم برزخ و سوال و جواب در قبر و قيامت و حساب و كتاب و ميزان و بهشت و دوزخ حق است و آنچه از اصول اعتقادات و قانون مذهب جعفرى باشد حق است و شهادت
مى دهم كه حضرت على عليه السلام و يازده فرزندش خليفه و جانشين بلافصل محمد (ص) است و شهادت
مى دهم حضرت ولى الله الاعظم بقيه الله فى الارضين روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء و الحجه ابن الحسن العسكرى (ع) در پشت پرده غيبت است تا به امر خداوند تبارك و تعالى روزى ظاهر شود و جهان را پر از عدل و داد كند. پس از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد اللهم عجل فى فرجه و سهل مخرجه اللهم اجعلنا من ؟؟؟ و اعوانه. خداوند شايد اين آخرين وصيت نامه باشد كه مى نويسم و شايد اين آخرين سفرى باشد كه در راه تو حركت مى كنم و قصد و ايده خود را براى بدست آوردن رضايت تو قرار دادم خدايا از طرف خودم نه صاحب مالم و نه صاحب جانم ولى بر حسب آيه ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم جان و مال خود را از آن تو مى دانم كه عاريتى به اين حقير لطف فرمودى بتو فروختم اما چه فروختنى كه كجا بودمى كه تا جان و مال داشتمى همين را مى دانم كه تو بمن جان و مال خود از آن تو ميدانم و تو آن را بمن دادى كه بتوسط خشنوديت را فراهم كنم ولى برعكس شده خدايا به اين‌ها كه بمن عطا فرمودى معصيت تو را انجام دادم ديگر چيز خوبى ندارم كه بتو بفروشم كه تو شيئى ؟؟؟ را خريدارى جنس بد در اين بازار خريدار بدارد. خداوندا اين حقيرعاصى ياغى طاغى فرارى بسوى تو پناهنده است. خداوندا پناهم اى كسى كه هر كس از بى چيزى و بيچارگى و درماندگى و عصيان بتو پناهنده شود تو او را پناه مى دهى و حتى او را نوازش مى كنى. خدايا سرمايه ندارم فقط يك سرمايه تمام نشدنى و آن هم اميد به رحمت تو و شناخت محمد و آل اوست. خدايا پروردگارم قلبم را كه آكنده از زرق و برق دنيا شده و به ملاقات تو خود را بطپش انداخته از عشق خودت و فنا شدن در راه خودت با نور هدايت و معرفت قوى گردان تا آنجايى كه ديگر محبت و عشق خودت و دوستانت محبت و عشق و فرمان كس ديگر را اطاعت نكند ونپذيرد. پروردگارا اگر به جهاد مى روم اگر به دشمنان تو و رسول تو و دين تو و اسلام تو قتال مى كنم اگر توانايى دارم اگر عشق به تو را پيدا كردم اگر توفيق پيدا كردم همه را تو به من عنايت فرمودى و هرچه دارم از تو دارم كه هيچكس از خودش هيچ چيز ندارد جز اينكه تو به او عنايت فرمودى و قوله عزوجل ما اصابك من حسنه ممن الله و ما اصابك من ؟؟؟ فين نفسك: خداوندا چندين سال بود كه آرزوى شهادت در راه تو را مى كردم و آرزوى خدمت در راه تو مى كردم تا آنجا كه اين حقير عاصى سراپا تقصير تفضل فرمودى لطف و كرامت فرمودى و لباس مقدس سبز شهادت سرخ را بر تنم پوشاندى و مرا به خدمت خودت انتخاب كردى و محبت پول و كسب و كار و درآمدهاى زيادى را از قلبم بيرون كردى چگونه شكر اين نعمتهاى تو را بجا بياورم كه نتوانم كه هيچ شكرى نيست كه مقابل كوچكترين نعمت برابرى كند و هيچ كس قدرت ندارد كه جبران نعمتت را بكند. توصيه ها كه به برادران و خواهران دارم اين است كه با جان و مال خودتان به هدف نهايى براى رسيدن در راه خدا بكوشيد و دريغ نورزيد زيرا بنده كوچكتر از آنم كه پند و اندرز دهم اما خداوند متعال فرمود و ذكر فان الذكرى ؟؟؟ المومنين. عاشقان كوى اباعبدالله شيطان شما را فريب ندهد كه الشيطان يبدكم الفطر و بامركم بالفحشاء و انشاءالله روزى كه پرچم مقدس اسلام را بر تمام قله هاى بلند جهان به اهتزاز درنياوريم از پاى نخواهيم نشست. خانه و زن و فرزند شما را دلباخته نكند و مشغول دنيا دارى و زندگى نكند و اگر عشق زندگى كردن مرفه و اوج نهايى خود را مى خواهيد آن زندگى در آخرت است هم چنانكه على عليه السلام: الناس فى الدنيا ؟؟؟ و همرنى ايديهم عاريه. اگر سعادت دنيا و آخرت‌رامى خواهيد اگر عزت دنيا و آخرت را مى خواهيد خطاگرا نباشيد و گوش بفرمان اين سلاله فاطمه (س) و رهبر كبير و قائد اعظم حضرت نائب الامام، امام خمينى باشيد. پشت سر روحانيون به طرف گيرى از روحانى ديگرى صحبت نكنيد. امروز وحدت براى سلاله فاطمه (س) و براى اسلام از مسائل مهم است از قرآن پند و اندرز بگيريد. خداوند مى فرمايد واكثرهم لا يشعرون. اكثر مردم درك و شعور ندارند و قليل من عبادى الشكور عده كمى از ؟؟؟ خدا شكرگذار نعمت ها هستند. در پايان از درگاه خداوند تبارك و تعالى براى امام زمان (عج) طول عمر و سلامتى و تعجيل در فرج ايشان و براى نائب بر حقش نيز طول عمر و سلامتى و براى رزمندگان اسلام بر تمام جبهه هاى حق عليه باطل پيروزى نهايى و براى كل مريضها مخصوصا مجروحين و معلولين جنگى شفا و براى اسراى اسلام سلامتى و خلوص و براى ارواح مومنين و مومنات آمرزش خواهانم. و از تمام برادران دينى و ايمانى استدعا دارم كه هر حقى نسبت به من دارند مرا حلال كنند. مادر، همسر و فرزندانم و اقوام خوبم همه مرا حلال كنيد. برادران و خواهران عزيزم مرا حلال كنيد. همه شما را سفارش مى كنم كه اگر انشاءالله خداوند تبارك و تعالى اراده تعلق گيرد و لباس شهادت را بپوشاند در برم، از شهادت اين حقير ناراحت نباشيد و افتخار كنيد در ضمن اينكه من راضى نيستم كه زيادى گريه كنيد هم شخصيت اسلامى خودتان و هم خون ناقابل مرا حفظ كنيد. خداحافظ شما. الحقير محمد باصرى.

شهید محمد ابراهيم ايل

نام  :محمدابراهيم
نام خانوادگى  :ايل
نام پدر :قاسم
تاريخ‌تولد  :01/12/1334
ش.ش   :656
محل‌صدورشناسنامه   :جهرم
 تاريخ شهادت  :05/12/62
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدجهرم
  
 
قسمتى از وصيت نامه شهيد . سپاس بى كران خدايى ك نعمت بزرگ  نبوت و رسالت و پس از آن امامت وولايت به بنده هايش عطا كرد حمد آن خداوند بزرگى كه نعمت بزرگى كه نعمت عظيم و لايت فقيه را به مسلمانان و اقعى عنايت كرد درود بى كران تمامى بندگان خدا برولى اعظم حضرت مهدى ( عج ) و نايب بر حقش حضرت امام رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران و روحانيت مبارزدر خط امام
برادران عزيز روحانيت را محترم بشماريد هميشه پشت سر آنها حركت كنيد هيچوقت نبايد قبل از موضعگيرى امام موضعگيرى كرده بايد حفظ شأن و مقام رهبرى شود ومردم بايد رعايت كنند مظاهر دنيا و كالاى دنيا كه متاعى بيش نيست ؟؟؟بر غرور و فريب انسان است رهاكنيد و زندگى ساده و بى آ لايش را پيشه خود گيريد تا حسابرسى از اعمالتان ساده وآ سان باشد
برادران - ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نظام مقدس جمهورى اسلامى كه خون بهاى جوانان و ؟؟؟عزيز شهيد مى باشد بعنوان يك سنگر انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى حفظ و از نزديكى يا رخنه نمودن دشمن به اين سنگر جلوگيرى كنيد همه اطلاعاتى باشيد واگر خطايى از كسى سرزد بى تفاوت
نباشيد با مسئو لين امر در جريان گذاريدتامبادا اين سنگر كه امانتى است از شهداء خدشه دار گردد در جهت تشكيل ارتش بيست ميليونى كوشش كنيد جذب نيروهاى بسيجى به سپاه ؟؟؟را دنبال كنيد چون بسيجى ها فرزندان و اقعى ؟؟؟امام وانقلابند در حفظ آنها كوشش واطاعت از فرماندهى را فراموش نكنيد .

شهید نوذر ايزدى

 نام  :نوذر
نام خانوادگى  :ايزدى
نام پدر :حسن
تاريخ‌تولد  :01/02/1342
ش.ش   :60
محل‌صدورشناسنامه   :ايزدخواست
 تاريخ شهادت  :27/01/66
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدآباده

 «كل نفس ذائقة‌الموت»هر نفسى مزه مرگ را خواهد چشيدآنانكه به هزار دليل زندگى مى‌كنند نمى‌توانند به يك دليل بميرند و آنانكه به يك دليل زندگى مى‌كنند به همان دليل نيز مى‌ميرند. بعد از يك عمر گناه حال بايد در يك آن براى آزمايش الهى آماده سفر مرگ شويم. بعد از يك عمر معصيت حال بايد نشست و افسوس يك عمر خطا را بخورى. بعد از يك عمر خنده حال بايست نشست و بر يك عمر اشتباه رفتن و نفهميدن گريست. چه عجيب است حال انسانى و يا داستان آدمى كه مى‌داند مى‌ميرد و بعد از مرگ او را به پاى ميز محاكمه خواهند كشيد و او را بازخواست خواهند كرد، دست روى دست گذاشته، مى‌خورد و مى‌خندد و خود را غرق در گناه ميكند و روز را به معصيت مى‌گذراند و شب‌هنگام آسوده و بى‌خيال همراه شيفتگان روياها به خواب مى‌رود. در حقيقت مرگ براى عدهاى چون گلوبند زيبايى بر گلوى حوريان و براى عده‌اى مرگ چون خارى است در گلو كه هرگز پايين نمى‌رود. <حاسبوا قبل أن تحاسبوا> بعد از يك عمر حساب نكردن حال بايد حساب پس داد.ديگر چاره‌اى جز گريه نيست. گريه بحال خويشتن و افسوس بر گذشته‌هايى كه ديگر هيچ به عقب برنمى‌گردد. گناهانى كه تا ابد به وسيله روح نوشته شده‌اند، ديگر هيچ چاره‌اى نيست به دعا كه خدايا: با عدالتت با من رفتار مكن كه جز آتش جهنم چيزى نصيبم نيست، با عفوت از من بگذر كه جز عفو تو اميدى نيست. اى خداى من خود مى‌دانم كه خطا از من است و هميشه مغلوب نفسم شده‌ام اما لطف و كرم تو نيز قابل توصيف است. مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار ده و مرا قربانى زائران مرقد حسين(ع) گردان و مرگم را زندگى براى ديگران ساز، براى ميهنم، ملتم، دينم، براى مكتبم و انقلابم، براى مستضعفان، براى آن سياه دربند، براى آن سرخ رانده‌شده، براى آن ضعيف بى‌چيز و براى آن فقير غمين.
و اما برادران و خواهرانم و دوستان و آيتم اى پرورش‌دهنده روحم، ما را فرارى از مرگ نيست و در لحظه مرگ، زندگى چيزى جز افسوس نيست. زندگى و عمر خويشتن را بيابيد كه لحظه وداع گناهان گذشته معذب روحند و خدايى زندگى كنيد كه به قول اميرالمؤمنين(ع) براى هر لحظه مردن آماده باشيد و از معصيت و گناه دورى كنيد كه امام عزيز فرمودند:<عالم محضر خداست در محضر خدا معصيبت نكنيد> و زياد در خود فرو مرويد كه از خدا غافل مى‌شويد. زياد مخور كه وقت بسيارى براى خوردن هست و زياد مخند كه گريه‌ها در پيش دارى و زياد مخواب كه بايد فردا و سالها به زير خاك بخوابى. زندگى چند صباحى بيش نيست، نيامده مى‌گذرد، آنچنان مي‌گذرد چون آب رود به دريا مى‌پيوندند و بدان كه آخرين منزلگاه آخرتست و بدان كه داستان قيامت داستانى حقيقى است. اگر نمى‌دانى سعى كن بدانى، اگر ميدانى سعى كن ببينى، اگر مى‌بينى سعى كن عمل كنى.  فردا دفترچه اعمالت را جلوت باز مى‌كنند. آنوقت آيا چيزى براى گفتن دارى؟ البته جز يك چيز: افسوس، افسوس، افسوس بر عمرى كه گذشت. در كودكى بازى، در جوانى مستى، در پيرى سستى، آخر كى خداپرستى؟
و اما برادرم ميخواهم با زبان عاجزم و قلم ناتوانم برايت سفارشى كنم، پيامى دهم، وصيتى كنم. مى‌خواهم بگويم اين روحانيتى كه هم‌اكنون پيشتاز و پرچمدار آزدگى در سراسر جهان و مبارزات جهانى اسلام است حفظش كن. هرچه به تو گفتند، دروغ گفتند، بخدا من آنها را ديده‌ام بر منبرها و بر سنگرها. با زبانشان و با قلمشان و با سلاحشان در جبهه‌ها جايى كه ما را توان و شهامت رفتن نبود آنها رفتند. به آنها احترام بگذاريد. البته آنهايى را نمى‌گويم كه تنها چيزى كه از روحانيت دارند عبا و قبا و عمامه است و اسلام بدون مبارزه و جهاد و انقلاب و ولايت فقيه. نه من آن روحانيتى را مى‌گويم كه همواره فرياد مى‌زنند سياست ما عين ديانت ماست و ديانت ما عين سياست ماست. و بخصوص امام را تنها نگذاريد كه بايد فردا از اين اشتباه بزرگ افسوسها بخوريد. فقط اين را بدانيد كه اگر او نبود ما هنوز مى‌بايست بر سر صف سينماها با آن فيلمهاى آنچنانى به سر و كول هم بزنيم و در سالنهاى قمار به دعوا بپردازيم و يا فاحشه‌خانه‌ها آمالمان شده باشند و خيابان‌ها محل مستى و شرورت جوانانمان باشد و ما مى‌بايست ذلت پذيرش ظلم را بخاطر مصلحتى پوچ و بى‌اساس بپذيريم تا آنان تكيه بر مسندى زنند كه مسند هم نيست و ما از مسلمان بودنمان چه داشتيم جز نمازى كه نماز نبود و روزه‌اى كه جز كشيدن گرسنگى چيزى در بر نداشت. بخدا من او و منتظرى را افتخار مذهبم، ملتم، ميهنم و هدفم مى‌دانم. نمي‌دانم تو آنها را چه مى‌دانى. من آنها را مسلمانى مجاهد، مجاهدانى مومن، مومنانى عابد، عابدانى متقى، متقيانى متواضع، متواضعانى سركش، سركشانى پيروز، پيروزى خروشان و خروشانى حق‌جو مى‌دانم و بايد بهتر از قبل فرمانبردار او باشيم كه او فرمانبردار خداست به قول فقيه عاليقدر.
آيت عزيزم اميدوارم كه وقتى بزرگ شدى رهروى بدون چون و چرا از خون شهدا باشى و در آينده اگر دلت خواست و توانستى يا لباس حسين را بپوشى و يا لباس عباس را كه حسين‌ها طلبه‌ها هستند و عباس‌ها پاسداران. برادران و آيت عزيزم شما را وكيلتان مى‌كنم از جانب خودم تا بعد از مرگم راهم را ادامه دهى و منافقين و نق‌زنها را هميشه دشمن اسلام بدان و سعى كن هميشه بمبى باشى كه هر موقع احتياج شد ضامن آن را بكشى و هزاران منافق كثيف را از روى زمين كه زندگى چيزى جز نفس كشيدن نيست محو كنى و هركجا كه هستيد و از هر كسى كه ديديد كه مى‌خواهد درباره جنگ و انقلاب و رهبران مذهبى و دولت‌مردان نق بزنند و تضعيف و اشكال‌تراشى كنند به پوزشان بزنيد و بدانيد كه بايد جنگ و صدور انقلاب ادامه داشته باشد تا اسلام در جهان تحقق پيدا كند. و اين را منافقان بدانند كه ما اگر زنده بمانيم چون خارى در چشم آنهاييم و در همه‌جا براى مبارزه حاضريم از دستاورهاى انقلابمان دفاع كنيم. خونمان در كوه و تپه و دره و چشمه‌سار و جنگلهاى كردستان جاريست و پايمان بر بغداد و اسرائيل و گوشمان به جماران و چشممان به كربلا و قدس و اميد و نظرمان خداست. و اما دستمان يكى بر قكران و ديگرى بر سلاح، و سلاحمان بر روى دشمنان از كفار و منافقين و اگر هم شهيد بشويم از قطره‌قطره خونمان دهها بلكه هزاران رزمنده تازه‌نفس بپاخيزند. و در آخر بگويم برادران غفلت نكنيد. هم‌اكنون با ظهور مجدد اسلام انسان مى‌رود تا براى هميشه خليفه خدا در زمين شود و به آن مقامى كه ذيحق آن است دست يابد. پس به جبهه‌هاى جنگ بشتابيد كه جبهه‌هاى جنگ براى جويندگان راه تكامل و انسانيت بهترين دانشگاه است. و اما  بستگانم، اين را خوب توجه كنيد كه انقلاب و جنگ هيچ احتياجى به من نداشت و وقتى كه من خود را دريافتم احساس وظيفه در برابر فرامين اسلام كردم و در فرامين اسلام، انقلاب بود و وقتى به انقلاب روى آوردم عهد بستم روى از آن برنگردانم و وقتى به جنگ رسيدم قسم خوردم كه هرگز تا زنده‌ام پشت به جبهه‌ها نكنم.
عزيزانم، خون شهدا را هميشه عزيز بداريد. پيمان مقدسشان خون آنهاست و از شما مى‌خواهم كه در مرگ من ناراحت نباشيد چون ما اين مظلوميت‌ها را از على(ع) و اين شهادتها را از حسين(ع) به ارث برده‌ايم و بايد صبر را هم از زينب(س) درس بگيريم. و در آخر بگويم من به هركه بد كرده‌ام و هر حقى را از هر كسى سلب كرده‌ام اميدوارم كه مرا ببخشد كه امروز سخت محتاجم.
والسلام- نوذر ايزدى

شهید عباس انصارى

نام  :عباس
نام خانوادگى  :انصارى
نام پدر :علمدار
تاريخ‌تولد  :08/01/1337
ش.ش   :225
محل‌صدورشناسنامه   :نصيراباد
 تاريخ شهادت  :24/07/62
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدفيروزآباد
 
بسم رب الشهداء والصديقين
«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله أمواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون» (آل عمران  169)
با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى و با درود به تمام شهداى راه حق و انقلاب اسلامى و سلام بر شما روحانيت مبارز مخصوصا آيت‌الله منتظرى و هاشمى رفسنجانى و خامنه‌اى اين ياران باوفاى امام ودرود خداوند بزرگ بر تمامى مسلمين جهان وصيت‌نامه را به اميد پيروزى نور بر عليه ظلمت، حق بر باطل آغاز مى‌كنم. مادرم، خواهر و برادرم و دوستان و آشنايان مومن خود مى‌دانيد كه تمام ابر جنايتكاران مى‌خواهند انقلاب اسلامى ما را از بين ببرند و بايد خود را آماده نبرد با آنها كنيم. صداميان كافر هر روز در جبهه‌هاى جنگ عده‌اى از برادران ما را به خاك و خون مى‌كشند. چگونه مى‌توان در خانه راحت نشست و گوش به اخبار داد كه هر روز برادران بايد به جبهه‌ها برويد ظلمت را محو كنيد. اين راهى است آشكار و روشن كه هركس مى‌تواند انتخاب كند و من با آگاهى اين راه را انتخاب كرده‌ام و كسى مرا اجبار نكرده است. من كه الله من را عاشق نموده است خداوند به ما كمك كند و توانايى دهد تا بتوانم از اين انقلاب دفاع كنم. و يار باوفاى امام باشم. اميدوارم كه خداوند اين پاسدارى را از من بپذيرد. و از مادرم و خواهرم و برادرانم و آشنايان مى‌خواهم كه در مرگ من گريه و شيون نكنند. درست است كه مرگ جوان سخت است. آيا شهادت امام حسين(ع) براى فاطمه و زينب(س) سخت نبود؟ آيا امام حسين(ع) در روز عاشورا فرزندان و عزيزان خود را فداى اسلام نكرد؟ و امروز ما بايد خود را فداى انقلاب كنيم تا با خون خود اسلام را زنده نگهداريم. همه مى‌گفتيم اى كاش بوديم در روز عاشورا كمك مى‌كرديم به امام حسين(ع) حال كه هر روز ما عاشورا و هر سرزمين ما كربلاست و نداى فرزندبرومند حسين(ع) خمينى عزيز لبيك بگوييم و در تداوم انقلاب كمك كنيم. روز امتحان است بياييد با خداى خود پيمان ببنديم. گذشته‌هاى خود را زير پا  بگذاريم و از خداوند طلب آمرزش كنيم و مسلمان‌وار قرآن بدست با اسلحه جهاد كنيم بر عليه كفر «فقاتلوا ائمة الكفر» (توبه 12)بكشيد سردمداران كفر را، نابود كنيد منافقان داخلى و خارجى را و امام را يارى كنيم. اين نصحيت را از من بپذيريد و امام را تنها نگذاريد. كمك به اسلام و امام و حفاظت از انقلاب خير و سعادت دنيا و آخرت همراه دارد. اى كاش من هزار جان داشتم كه فداى انقلاب مى‌كردم. انسان يك بار مى‌رود چه بهتر كه از اين راه به شهادت برسد. اگر به اين راه ايمان داريد سلاح برگيريد و بر عليه استكبار جهانى قيام كنيد كه همه با هم متحد شده‌اند تا انقلاب اسلامى ما را از بين ببرند. مى‌ترسند از اينكه انقلاب صادر مى‌شود اما از قدرت خدا اطلاعى ندارند.
سلام مادرم، برادرانم، خواهرانم. عزيزان من ممكن است اين آخرين پيام من به شما باشد خداوند بزرگ در قرآن مى‌فرمايد ما انسان را آفريديم براى امتحان، حضرت ابراهيم با بريدن سر فرزند خود، حضرت على(ع) سالها خانه‌نشين شد، هركس به گونه‌اى و شما را با شهادت من امتحان مى‌كند. بايد در برابر مرگ فرزند خود صبر داشته باشيد. نكند خداى‌نكرده كسى را سرزنش كنيد. چون كسى كه در راه خدا جهاد مى‌كند و شهيد مى‌شود نمى‌ميرد و شهيد زنده است.
اما از شما انتظار دارم راه مرا كه اسلام، قرآن و خط امام عزيز خمينى بزرگ مى‌باشد ادامه دهيد و همچنين انتظار دارم براى من گريه نكنيد، سياه نپوشيد. خدا را شكر كنيد كه فرزندتان در اين راه قدم برداشته است و از شما مى‌خواهم كه از روحانيت حمايت كنيد و از برادران عزيز و مومن سپاه مى‌خواهم مواظب دو برادر من باشند كه فريب دشمنان را نخورند. در پايان براى همگى شما آرزوى موفقيت را دارم و به دعاى خير شما نيازمندم.
والسلام - عباس انصارى 

شهید عين‌اله امينى

نام  :عين‌اله
نام خانوادگى  :امين
نام پدر :حسين
تاريخ‌تولد  :12/01/1339
ش.ش   :1227
محل‌صدورشناسنامه   :15لپوئى
 تاريخ شهادت  :12/08/60
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدشيراز
بسم الله الرحمن الرحيم
«وقاتلوهم حتى لا تكون فتنة و يكون الدين لله»(بقره 193) و با آنها پيكار كنيد تا كه فتنه برچيده شود و دين خدا گسترده و جهانگير شود. (قرآن مجيد)
مبارزات كشور ما عقيدتى است و جهاد در راه عقيده شكست‌ناپذير است. (امام خمينى)
اينجانب على امينى معتقد به يگانگى و عدالت خدا و پيامبرانش از آدم تا خاتم و امامان از على(ع) تا حضرت مهدى(عج) و دنياى پس از مرگ به عنوان حيات جاويد و اصل ولايت فقيه كه استوار امامت مى‌باشد مى‌باشم و امام خمينى را ولى‌فقيه و مرجع تقليد و رهبر خود مى‌دانم و افتخار مى‌كنم كه از پيروان امام مى‌باشم و با تحقيقاتى كه روى اكثر گروهها كرده‌ام پى به حقانيت و مستقيم بودن و اسلامى بودن خط امام بوده و تا آخرين قطره خونم از آن دفاع و حراست مى‌كنم. روحانيت مبارز را به عنوان پيشروان نهضت و انقلاب اسلامى مى‌دانم و معتقدم كه بدون روحانيت انقلاب اسلامى نخواهد بود. به فرمان امام كه فرمودند: دفاع از مملكت اسلامى دفاع از نواميس مسلمين واجبات شرعيه الهى است و به عنوان يك مسلمان معتقد به مكتب و مسئول به اين نتيجه رسيدم كه بايد براى حفظ دين خدا و جمهورى اسلامى و ميهن اسلامى به جبهه حق عليه باطل بروم.
وصيتم به تمام كسانى كه اين وصيت‌نامه را مى‌خوانند اين است كه تقوا و پرهيزگارى را پيشه خود سازند و از امام و انقلاب اسلامى تا آخرين قطره خون خود حمايت نمايند و به رهبرى امام تا سرنگونى استكبار جهانى به رهبرى امپرياليسم خونخوار آمريكا نبرد را ادامه دهند و هميشه شعارشان اين باشد كه: حزب‌الله، پيروان روح‌الله مى‌جنگند، مى‌ميرند، سازش نمى‌پذيرند.
وصيتم به پدر و مادرم اين است كه صبر پيشه كنند و همچون زينب(س) پيام خون شهيدان را به همه برسانند و از امام كه ولى امر است و حسين زمان ماست پيروى نمايند كه پيروى از او پيروى از رسول اكرم(ص) است. از نظر مادى چيزى جز مقدارى كتاب اسلامى و غيراسلامى ندارم كه آنها را به سپاه پاسداران بسپاريد تا كتابهاى اسلامى را به كتابخانه مساجد هديه كنند و مقدارى هم روزنامه‌هاى گروهكهاى مختلف را براى تحقيق و داشتن سند جمع‌آورى كرده‌ام كه لازم سپاه نبود، آنرا بسوزانيد. و در ضمن ... در پايان از همه شما مى‌خواهم كه براى سلامتى و طول عمر امام و پيروزى رزمندگان اسلام و جهانى شدن انقلاب اسلامى دعا كنيد.
والسلام - سرباز خمينى - على (عين‌اله) امينى

شهيد حسين علي اميري

بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه برادر پاسدار شهيد حسين علي اميري
الذين آمنو وهاجرو وجاهد وفي سبيل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجه عندالله واولئک هم الفائزون.    (سوره توبه آيه 20)
با درود به محضر ولي عصر امام زمان(عج)ونائب برحقش امام خميني ودرود برخانواده هاي معظم شهدا،اسرا،معلولين،مفقودين ودرود برملت شهيد پرور ايران زندگي برايم زيباست با همه زشتي هايش شيرين است با همه تلخي هايش لبخند است با همه گريه هايش تازه است با همه کهنگي هايش سبک است با همه سنگيني هايش وبالاخره گرم است با همه سردي هايش با تمامي اين اوصاف بايد رخت سفر را بربست ودار فاني را وداع گفت اگر چه گلي هستم ميان تازه گل ها ووقت چيدنم نيست و؟؟؟هستم وموقع زير خاک خوابيدنم نيست اما به دليل اين که زندگي دوباره به من لبخند خواهد زد فنا شدن را پذيرفته ام ومي خواهم با دلي گرم به استقبال خاک سرد بروم پس حال که خورشيد زندگي ام برنوک قله قلبم آخرين فروغش را به رگ هاي بدنم تزريق مي کند وقطره اي از خونم جريان دارد چند کلامي به عنوان وصيت نامه بر روي صفحه سفيد کاغذ برشته تحرير در مي آورم تا سنگ تمام گذاشته باشم براين که همه بدانند داوطلبانه وآزادانه وبدون کوچکترين اجباري راه پرپيچ وخم جبهه را انتخاب نموده واگرچه مي دانم پايانش مرگ ونابودي است ولي تا انتهاي خط مي روم اي دوستان زندگي هميشه بهار نيست گاهي ابرخزان برآن سايبان مرگ مي افکند ودست بي وفائي روزگار با وفاترين دوستان را از هم جدا مي سازد اگر روزي چنين شد براين مکتوب بنگر وبخاطرم قطره اي اشک بريز آري بهاري که گل هاي قشنگي را در برداشت وبا طراوت وشادابي شان که حاکي از يکرنگي ها وصميميت ها ومحبت ها بود جذابيت خاصي به طبيعت مي بخشيدند تا ساير موجودات از آنان بهره مند گردند اما افسوس که باغبان جلاد سرنوشت در کمال ناباوري جفا کاري را پيشه کرده وگل هاي نورس گلزارها را با شمشير شقاوت قلع وقمع نموده وبراي هميشه در زير خروارها خاک مدفون کرده وبه جاي برگ هاي قشنگ ودوست داشتني گل پارچه هاي سياه برگلزارستان ها فروش نمود تا مرگ را براي ساير گل ها به ارمغان بياورد خوشبختي در اين جا بود که عکاسان قبل از پرپر شدن گل ها در ايام روئيدنشان از آنان عکس گرفته وبهار ديگر فقط تصاويري از تمامي گل ها آن هم بر بالاي قبرشان در قبرستان ها مشاهده مي گرديد آري گلزاري جديد اما بي روح وبدون عطر وطراوت وجود آمده بودند که فقط يادگاري باشد از آنها که دنبا بداند روزي چنين گل هائي در عرصه گيتي خود نمائي مي کردند وحال اين گونه مظلومانه در دامان خاک آرميده وتا ابد با زندگي مسرت بخش وشادي آفرينشان وداع گفتند در سراسر دنيا هر روز حوادثي ناگوار اعم از طبيعي ومصنوعي پديد مي آيد که همگي گريبان گير انسان هاي محروم وبي سرپناه مي شود در هند سيل مي آيد هوا طوفاني وهزاران تن يا شکته ويا آواره مي شوند در آفريقا هر روز براثر فقر وگرسنگي عده اي بناچار تسليم مرگ مي شوند واز طرفي سياه پوستان آمريکا وعرب هاي فلسطيني زير چکمه هاي دژخيمان آمريکا واسرائيل لگدمال مي شوند ودر اين بين به ايران آرام وبي سروصدا جنگ خانمان سوز جنگ را تحميل مي کنند اما در اين جا تيرشان به سنگ مي خورد وبا رادمردان غيرو مردان وشيردلان ايراني روبرو مي گردند که با اهداء نمودن جان ومال خويشتن راه نفوذ را برهر بيگانه اي مسدود کرده وتا سرحد امکان از اسلام ووطن خود حراست مي کنند ملتي که در اين جنگ جز با از دست دادن بهترين سرمايه زندگي شان(فرزندانشان که آرزو داشتند در لباس دامادي ببينند شان در پارچه سفيد چلواري هنگام دفن در حجله تاريک قبر ملاقاتشان مي نمايند)ومحروم شدن از تمامي فراغت ورفاه زندگي وآواره شدن وبي خانمان هزاران تن از انان چيز ديگري آيدشان نگرديد فقط يک چيز آن هم اسلام آري اي مسئولين ودست اندکاران جمهوري اسلامي هشيار باشيد اين ملت محروم وستمديده که سراسيمه وسراز پا نشناخته جان ومال خويش را تقديم انقلاب نموده و فاستقم کما امرت هستند در برابر تمامي مصائب ومشکلات فقط به خاطر مصون ومحفوظ ماندن مکتب مقدس اسلام در جهان ورضايت خداوند تبارک وتعالي است نه به خاطر فلان ؟؟وفلان شخصيت پس سعي کنيد تمامي اعمالتان وبرنامه هايتان في سبيل الله ومورد رضايت مردم باشد در فکر منصب ومقام نباشيد وفقط پشتوانه خود را که اين ملت محروم است دلگرم نموده وبه آنان رسيدگي کنيد زيرا که هيچ قدرتي ودولتي بدون پشتوانه مردم ثابت واستوار نمي ماند دوستان عزيزم اگرچه ممکن است مصدع اوقات شريفتان گردم اما همان گونه که شيرين ترين لحظات زندگي ام را در تمامي اوقات با شما بوده ام تلخ ترين لحظات آن را نيز شما در کنارم باشيد تا آسوده خاطر تر به استقبال قبر تاريک وظلماني بروم پس تابوتم را خودتان بردوش گرفته وآرام آرام با چهره اي بشاش جنازه ام تا لب گور بدرقه نمائيد تا همه بدانند اگر حسين در زيرخروارها خاک مدفون گرديده وبا تمامي اميال وآرزوهايش در اعماق اقيانوس بيکران ووحشتناک مرگ مفروق گرديد دوستاني دارد که زورق ناکام ونا مرادش را به ساحل اميد برسانند.در ضمن آخرين پرواز پرنده را به خاطر بسپاريد که پرنده رفتني شد در مجالس ومراسمات از اين حقير ومعاصي تمجيد وتجليل بعمل نياوريد زيرا لايق آن نيستم وهرچه مظلومانه تر خاطرات زندگي ام به باد فراموشي سپرده شود خوشحال تر مي شوم زيرا آن قدر کوله بار معصيتم بردوشم سنگيني مي کند وتوانائي حمل آن را ندارم پس از خداوند رحمان ورحيم بخواهيد که گناهانم را بخشيده واز سرتقصيراتم بگذرد تا لااقل حال که کار ثوابي انجام نداده ام معصيت کار از دنيا نروم .پروردگارا بارالهي تا مرا نيامرزيدي از دنيا مبر.در پايان پدر مهربانم مادر ستمديده ام وبرادر گراميم اگرچه نتوانستم در ايام زندگاني ام خدمت به شما نموده تا جبران زحمات شما را بنمايم مرا حلال کنيد اگرچه آرزو داشتيد در اين سن جواني مرا در لباس وحجله دامادي ببينيد خوشحال باشيد که قبل از رسيدن به آن در حجله واقعي سنگر آزين بندي شده از گوني وتخته وخاک معشوق خود را ديده وبا او هم آغوش شدم عروس که چيزي جز مرگ برايم به ارمغان نياورد اميدوارم که شهادت مرا به رخ کسي نکشيده تا آسوده خاطر تر وبا وجداني راحت با خاک سرد مدارا کنم پس افتخار کنيد که فرزند برومندي از خانواده تان را تقديم اسلام نموديد واز خدا بخواهيد مرا در زمره شهداي واقعي قرار دهد.والسلام

شهید بهمن اله‌وردى


نام  :بهمن
نام خانوادگى  :اله‌وردى
نام پدر :محمدعلى
تاريخ‌تولد  :09/01/1337
ش.ش   :29933
محل‌صدورشناسنامه   :كازرون
 تاريخ شهادت  :16/11/59
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدكازرون

بسم الله الرحمن الرحيم
«و لا تقولوا لمن يقتل فى سبيل‌الله أموات بل‌أحياء و لكن لا تشعرون»(بقره 154) و گمان نبريد آنانكه در راه خدا كشته شده‌اند، مرده‌اند بلكه آنها زنده‌اند ولكن شما پى به حقيقت آنها نمى‌بريد. «الذين ءامنوا يقاتلون فى سبيل‌الله والذين كفروا يقاتلون فى سبيل‌الطاغوت فقاتلوا اولياء الشيطان إن كيد الشيطان كان ضعيفا» (نساء 76)اهل ايمان در راه خدا و كافران در راه شيطان جهاد مى‌كنند. پس شما مومنان با دوستان شيطان بجنگيد و از آنها هيچ بيم و انديشه مكنيد كه مكر و سياست شيطان (آمريكا و شوروى و عراق و تمام جهانخواران ديگر) بسيار ضعيف و سست است)
پدر و مادر گرامى: خداوند شما را بيامرزد كه با چه زحماتى تا اين سن مرا رسانديد و جاى شكر، كه حال من حاضرم كه به جنگ در راه الله با كفر و منافق مى‌روم و اميدوارم كه از اين ساعت به بعد هيچ نگران من نباشيد، چونكه من از اين ساعت اگر انشاءالله قبول شود بچه شما نيستم و يك امانتى بودم پيش شما و امانتم بايد به صاحبش سالم داد. در ضمن پدر، مادر عزيزم هرچه دارم خوشا به حالتان و جاى شكر باقيست كه من هيچ از اين دنيا ندارم كه باعث سنگينى بارم شود و اميدوارم همينطور كه مرا تربيت كرديد، برادران و خواهران هم همينطور بزرگ كنيد كه در راه حق در اجتماع زندگى كنند. خداحافظ پدر و مادر عزيز و گرامى، برادران و خواهران عزيز، اميدوارم كه شما هم هروقت لازم شد با جان و دل در راه اسلام همه‌چيزتان را فدا كنيد. پيام من به همه مسلمانان جهان بويژه كشور خودمان اين است كه به گفته رهبر عزيزمان امام خمينى: 1- وحدت در همه لحاظ 2- پيروى از اسلام و رهبر عزيزمان امام خمينى. اى آنهايى كه در رأس كاريد به حرف اين رهبر باشيد. راه اسلام، محمد(ص) و على(ع) برويد. اينهمه اين رهبر را شكنجه روحى ندهيد و اميدوارم كه امام زمان(عج) مهدى هادى (ع) هرچه زودتر ظهور كند تا همه ضعيفان نجات يابند. اميدوارم اين رهبر بلندانديشه‌مان در پناه الله محفوظ و روسفيد و پيروز در هر دو جهان بماند. اميدوارم هرچه زودتر همه مسلمين اين بندهاى اسارت را پاره كنند و در پناه الله و قرآن آزاد زندگى كنند و اميدوارم همه آنهايى كه در مسير حق گام برمى‌دارند خداوند حفظشان كند. خداوند همه ما را به راه راست، راه خودش هدايتمان كند. همه‌مان را بيامرزد.
الله اكبر- خمينى رهبر- مرگ بر منافق چه شناخته‌شده و چه آنهاييكه شناخته نشده‌اند و هنوز به اسم اسلام ضربه مى‌زنند.
 

شهید عين اله اكبرى باصرى

نام  :عين‌اله
نام خانوادگى  :اكبرى‌باصرى
نام پدر :يداله
تاريخ‌تولد  :09/04/1335
ش.ش   :1435
محل‌صدورشناسنامه   :سعادت‌اباد
 تاريخ شهادت  :04/10/65
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه
استان  :بنيادشهيداستان‌فارس
شهر :اداره‌بنيادشهيدآباده
وصيت‌نامه   عين اله اكبرى باصرى
بسمه تعالى
«ان الذين ءامنوا والذين هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله اولئك يرجون رحمة‌الله و الله غفور رحيم»
آنان كه به دين اسلام گرويدند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد كردند اينان اميدوار و منتظر رحمت خدا باشند كه خدا بر آنها بخشاينده و مهربان است.
درود بر منجى بشريت مهدى موعود و سلام بر قائد اعظم امام امت و اميد امت و امام منتظرى نستوه و كليه روحانيت متعهد در خط اسلام و امام.
خدايا قلم در دست گرفتم تا به عنوان وصيت‌نامه چندكلمه‌اى كه بعد از خودم باقى ميماند بنويسم. خدايا تو كمكم كن كه در آن رضاى تو باشد. خدايا تو شهادت را كه بهترين مرگ است نصيب من كن. من بنده حقير خدا وصيت مى‌كنم شما را كه برخيزيد و بنياد شرك را براندازيد. من از پدر، مادر و برادران و خواهران و قومان و خويشان مى‌خواهم كه در هركجا هستند از اسلام و روحانيت در خط اسلام و امام دفاع كنند. برادران و خواهران، گول اين دو روز دنيا و وعده‌هاى دروغ شيطان را نخوريد و زندگى را به بطالت نگذرانيد و اين وقتهاى عزيز را كه با خون شهيدان به دستتان رسيده از دست ندهيد كه فردا از همگى در مورد نعمتهاى ولايت على(ع) و خاندانش، از وجود ولايت فقيه، علماى ربانى، از نعمت بزرگ آزادى در مورد مشروعش، از هزاران چيز ديگر. شما ملت مبارز مسلمان ؟؟؟ كمال را شناخته‌ايد و اين حقيقت براى كسانى كه حق را پايمال نمى‌كنند روشن شده است كه تنها گروهى كه تابحال گول شيطان‌منشان را نخورده‌اند و بر مبناى صحيح اسلام خود باقى مانده‌اند تنها همين قشر پاك بوده‌اند كه تربيت‌يافته مكتب امام صادق(ع) هستند. ولى اكنون عده‌اى نمك به حرام مى‌خواهند چهر پاك و مبارز روحانيون از خود گذشته در راه اسلام را بد جلوه دهند و شما بدانيد تا زمانى‌كه دنباله‌رو و پشتيبان ولايت فقيه باشيد اينها نمى‌توانند بر شما تسلط پيدا كنند. اما واى بر زمانى‌كه اينها بتوانند شما را از روحانيون و روحانيون را از شما جدا بكنند. در آخر به همه يادآور مى‌شوم اتحاد خودتان را حفظ كنيد و با ماركهاى گوناگون از هم فاصله نگيريد. باز هم تذكر مى‌دهم بيش از اين بفكر خودتان نباشيد، بفكر اسلام باشيد. سخنهاى امام را آويزه گوش خودتان قرار بدهيد. هيچگاه حرفهايى‌كه مى‌شنويد بدون تحقيق قبول نكنيد. خدايا امروز افتخارمان اين است كه در راه عقيده‌اى جهاد ميكنيم كه بر حقانيت آن كاملا آگاهيم و غير از اين برايمان راهى نيست كه يا پيروز شويم و يا شهادت كه در هر دو صورت پيروزيم.
و اما اى پدرم مى‌دانم كه شهادت و يا مرگ من براى شما سخت است. نه بعنوان اينكه فرزند خوبى براى شما بودم، چونكه مى‌دانم در زندگيم هرگز كارى نكردم كه شما را خوشحال كنم و بلكه هميشه مورد زحمت و رنج شما بودم و نتوانستم به وظيفه فرزندى عمل كنم و اما تو براى من بعد از برادرانم هم برادر بودى و هم پدر و باز هم گذشت پدر نسبت به فرزند زياد است، تو مرا ببخش. حلالم كن و تا تو مرا نبخشى من هرگز آرامش نخواهم داشت. و اما اى مادرم كوه باش با ناملايمات دست و پنجه نرم كن و چون كوه استقامت كن. صبور باش كه روح من از صبر و شكيبايى تو شاد باشد. خوشحال و اميدوار باش. مادرجان اگر من به جبهه مى‌روم نه بخاطر انتقام خون برادرانم است بلكه بخاطر رضاى خدا مى‌باشد و من فقط راه آنها را طى مى‌كنم. چون وصيت آنها همين بود و اى خواهرانم زينب باشيد، پيام‌رسان خون برادران خود باشيد و با رساندن پيام خون برادران خود پوزه ياوه‌گويان را بخاك بماليد و تو اى تنها برادر باقى‌مانده‌ام مهدى به تو وصيت مى‌كنم به درس خواندن خود ادامه دهيد و ترك آنرا نكنيد كه با درس خواندن خود بتواى جاى تك‌تك برادران خود را بگيرى و مايه دلگرمى بارى پدر و مادر و خواهرانم باشى. و تو اى ستم‌كش دوران، همسرم مى‌دانم كه من همسر خوبى براى شما نبودم چونكه وظيفه همسرى را خوب انجام ندادم ولى تو عفوم كن. و دلم مى‌خواهد كه فرزندانم را طورى ببار بياورى كه شايستگى آنرا داشته باشند. در خدمت جمهورى اسلامى باشندو بعد از من شما به وظيفه اسلامى خود عمل كنيد. هر جورى كه صلاح ديدى عمل كن و به حرف اين و آن كه به صلاح تو نباشد گوش مكن.
خداوندا مرا بيامرز كه چشمه خضوع و خشوع را در قلبم نكاشتم. خداوندا مرا بيامرز كه عمرى را در اسارت هواى و هوس بسر بردم. خداوندا مرا بيامرز كه عمرى بسيار شوخى‌هايى كه سبب كم‌عقلى مى‌شود انجام دادم. از برادران سپاه و ديگر آشنايان كه مرا مى‌شناسند حلاليت مى‌طلبم و از آنها ميخواهم كه به بزرگوارى خودشان مرا ببخشند.
والسلام- ساعت 9 شب در منزل 15/7/65